انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای جانوری (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2614
2383-2622
32
1
2019
03
21
اثرات عصاره آبی گیاه آویشن ( L. Thymus vulgaris) بر روی پارامترهای بیوشیمیایی خون و بافت کبدی در موش های های صحرایی ماده تحت استرس بی حرکتی
1
10
FA
رقیه
بینا
دانشگاه ارومیه
rogayeh.bina@gmail.com
رضا
حیدری
دانشگاه ارومیه
r.heidari@urmia.ac.ir
مهدی
محمد زاده
دانشگاه ارومیه
m.mohammadzadeh@urmia.ac.ir
مینو
ایلخانی پور
دانشگاه ارومیه
m.ilkhanipour@urmia.ac.ir
استرس تأثیرات نامطلوب زیادی بر فرآیند های زیستی موجودات زنده میگذارد. لذا جایگزین نمودن داروهای گیاهی با عوارض کمتر در درمان بیماری ها و بهبود سلامتی حائز اهمیت میباشد. در این مطالعه اثر عصاره آبی آویشن بر روی پارامتر های بیوشیمیایی خون و بافت کبدی در موش های صحرایی ماده تحت استرس بی حرکتی مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش 24 سر موش صحرایی ماده بالغ نژاد ویستار در محدوده وزنی 12± 173 گرم به طور تصادفی به 4 گروه 6 تایی شامل: گروه اول، کنترل، گروه دوم، گروه تحت استرس بیحرکتی و گروههای سوم و چهارم، تحت استرس بیحرکتی با تجویز خوراکی عصاره آبی آویشن به ترتیب با دوزهای mg/kg 100 و 400 وزن بدن، تقسیم شدند. در پایان دوره تیمار میزان کلسترول، LDL و HDLسرم خون و مالون دیآلدئید( MDA) و ظرفیت آنتیاکسیدانی تام (TAC) در هموژنات بافت کبدی توسط روشهای استاندارد تعیین شدند. نتایج نشان دهندهی کاهش معنیدار میزان کلسترول،LDL و MDA و افزایش معنیدار در میزان HDL و TACدرگروههای تحت تیمار با عصاره آبی آویشن بود. عصاره آبی آویشن به دلیل خواص آنتیاکسیدانی تا حدودی باعث کاهش میزان کلسترول و LDL سرم خون و حفاظت بافت کبدی در برابر اثرات مخرب ناشی از استرس بیحرکتی میشود.
آویشن,استرس بی حرکتی,پارامتر های بیوشیمیایی خون. موش های صحرایی
https://animal.ijbio.ir/article_1399.html
https://animal.ijbio.ir/article_1399_7cd08a977002c768c81bfce8e2319431.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای جانوری (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2614
2383-2622
32
1
2019
03
21
امکانسنجی استفاده از ریختسنجی هندسی لارو ها در گونه سمندر لرستانی جهت شناسایی جمعیتهای آن
11
21
FA
هادی
خوشناموند
ایران، اصفهان، دانشگاه صنعتی اصفهان، دانشکده منابع طبیعی، گروه محیطزیست
hadikhoshnam2@gmail.com
منصوره
ملکیان
دانشگاه صنعتی اصفهان
mmalekian@cc.iut.ac.ir
یزدان
کیوانی
0000-0003-2811-4272
گروه شیلات دانشگاه صنعتی اصفهان
keivany@cc.iut.ac.ir
سمندر لرستان (, Schmidt 1952 Neurergus kaiseri) گونهای از دوزیستان بومی کشور است که در رودخانهها، چشمه ها و آبشارهای مناطق کوهستانی زاگرس مرکزی، در محدوده جنوب لرستان و شمال خوزستان، دیده میشود. این مطالعه برای اولین بار در کشور بر روی لارو های گونه سمندر لرستانی انجام گرفت تا امکان استفاده از صفات ریختی در تمایزات جمعیتی این گونه بررسی شود. عکسبرداری از لاروها جهت تحلیل ریختسنجی هندسی در هشت سایت و روی 112 نمونه انجام گرفت. صفات مورد نظر به روش لندمارکگذاری دو بعدی و با استفاده از تکنیک ریختسنجی هندسی با 19 لندمارک انتخاب و رقومیسازی شد. دادههای شکلی حاصل پس از تحلیل رویهم گذاری، با استفاده از روشهای آماری چند متغیره PCA) و (CVA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که از نظر شکلی، تفاوت معنیداری بین لاروها در جمعیتهای مورد مطالعه وجود دارد و جمعیت های شمالی و جنوبی این گونه دو گروه مجزا را تشکیل میدهند. با توجه به تفاوتهای ریختی در سایت های مورد مطالعه و لزوم حفاظت از آنها و دشواری تشخیص لاروهای این گونه با توجه به الگوهای رنگی بدن، رهاسازی لاروهای کشف شده از شکارچیان باید با احتیاط بیشتری صورت گیرد.
سمندر لرستانی,لارو,ریخت سنجی هندسی,تبار شمالی,تبار جنوبی
https://animal.ijbio.ir/article_1401.html
https://animal.ijbio.ir/article_1401_97fb90bc3a5c6b3880956b83c3a10ad0.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای جانوری (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2614
2383-2622
32
1
2019
03
21
اثر افزودن کریسین به رقیق کننده بلتسویل بر نگهداری اسپرم خروس در شرایط برونتنی
22
28
FA
افشین
سیفی جمادی
گروه علوم دامی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
a.seifi@ut.ac.ir
مهدی
ژندی
گروه علوم دامی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
mzhandi@ut.ac.ir
مهدی
انصاری
دانش آموخته دکتری فیزیولوژی دام گروه علوم دامی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
m.ansari@ut.ac.ir
این مطالعه برای بررسی اثر افزودن کریسین در رقیق کننده منی بر ویژگیهای کیفی اسپرم خروس در شرایط نگهداری برونتنی انجام شد. نمونههای منی از پنج قطعه خروس (سویه راس 308) در سن 44 هفتگی جمعآوری شدند. پس از ارزیابیهای اولیه (جنبایی بالای 60 درصد) با یکدیگر مخلوط و به پنج قسمت مساوی تقسیم شده و هر قسمت با یکی از رقیقکنندههای زیر رقیق شد: 1) رقیقکننده شاهد منفی (بدون افزودنی)، 2) رقیقکننده شاهد مثبت (حاوی 4 درصد دیمتیل سولفوکسید)، 3) رقیق-کننده حاوی 25 میکرومول کریسین (کریسین-25) ، 4) رقیقکننده حاوی 50 میکرومول کریسین (کریسین-50) و 5) رقیقکننده حاوی 75 میکرومول کریسین (کریسین-75). فراسنجههای مختلف اسپرم شامل جنبایی کل و پیشرونده، یکپارچگی و فعالیت غشای پلاسمایی در زمانهای صفر، 6، 12 و 24 ساعت پس از نگهداری در دمای 4 درجه سانتیگراد، ارزیابی شدند. بر اساس نتایج بدست آمده، سطوح مختلف کریسین نتوانست جنبایی کل و پیشرونده، یکپارچگی و فعالیت غشاء اسپرمها طی نگهداری در دمای چهار درجه سانتیگراد را تغییر دهد (05/0p>). همچنین، اثر زمان برای همه فراسنجهها و اثر متقابل تیمار و زمان برای فعالیت غشاء پلاسمایی معنیدار بود. بنابراین، افزودن کریسین نتوانست اثرات منفی وابسته به زمان را طی نگهداری برونتنی اسپرم خروس تعدیل کند. بهرحال، به نظر میرسد برای تایید این نتایج به مطالعات بیشتری نیاز است.
اسپرم,کریسین,خروس,سردسازی
https://animal.ijbio.ir/article_1406.html
https://animal.ijbio.ir/article_1406_95d73c822d10e9084140dea99fcc9430.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای جانوری (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2614
2383-2622
32
1
2019
03
21
شناسایی حلزونهای خاکزی شهرستان ارومیه
29
37
FA
لعیا
شمسی
دانشجوی دکتری تخصصی انگل شناسی، گروه پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران
l.shamsi@urmia.ac.ir
موسی
توسلی
گروه پاتوبیولوژی،دانشکده دامپزشکی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران
m.tavassoli@urmia.ac.ir
ثریا
نائم
گروه پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران
s.naem@urmia.ac.ir
الهام
احمدی
بخش تحقیقات جانورشناسی کشاورزی، موسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران
ahmadi@iripp.ir
علیرضا
محمودیان
گروه میکروبیولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران
a.mahmoudian@urmia.ac.ir
برخی حلزون ها میزبان واسط ترماتودهای دو کامیان میباشند. بنابراین از نظردامپزشکی و پزشکی حایز اهمیت هستند. مطالعه انجام گرفته در مورد فون حلزون های شهرستان ارومیه در سالهای 1395 و 1396 می باشد . همچنین این مطالعه فراوانی و انتشار و پراکندگی گونه های حلزون را در شهرستان ارومیه مورد مطالعه قرار میدهد. در این بررسی از مناطق مختلف ارومیه از خاک لابلای علوفه ها، زیر سنگ، تنه درختان از حلزونها نمونه برداری صورت گرفت. حلزون های جمع آوری شده درالکل 70 درجه به همراه مشخصات محل جمع آوری و تاریخ به آزمایشگاه ارسال گردید. شناسایی حلزون ها بر اساس کلید های شناسایی و با توجه به ریخت شناسی صدفها صورت گرفت. در این مطالعه مختصات ۹۱۵ حلزون از مناطق مذکور مورد بررسی قرار گرفت. درمجموع ۹ گونه حلزون بشرح زیر مورد شناسایی قرار گرفت:<br />Helicella derbentina( 43.۷۱٪)، Helicella krynickii (27/32%)، Euomphalia pisiformis (11.47%)، Helix lucorum (6.55%)، Lauria cylandrica(3.82٪)، Assyriella ceratomma(3.27٪)، Zebrina hohenackeri (2.18٪)، Succinea putris(1.09٪)، Jaminia isseliana(0.54٪).<br />با توجه به اینکه برخی گونه های گزارش شده قادرند ترماتودهای انگلی را به دام و انسان منتقل کنند. لذا باید مطالعات جامعتری در خصوص اکولوژی حلزون ها و اپیدمیولوژی ترماتود ها صورت بگیرد.
ایران,فون,نرمتنان,میزبان واسط,ترماتود
https://animal.ijbio.ir/article_1409.html
https://animal.ijbio.ir/article_1409_1d79654c150aae2a663da0d6b3f8ef5f.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای جانوری (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2614
2383-2622
32
1
2019
03
21
ارزیابی پاسخ رفتاری و انتقال کنیدی توسط شپشة آرد Tribolium castaneum در حضور قارچ بیمارگر Beauveria bassiana روی ارقام مختلف گندم
38
48
FA
سعیده
غایب
گروه تنوع زیستی، پژوهشکده علوم محیطی، پژوهشگاه علوم و تکنولوژی پیشرفته و علوم محیطی، دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی و فناوری پیشرفته،کرمان، ایران
saeideh.ghayeb@yahoo.com
مریم
راشکی
گروه تنوع زیستی، پژوهشکده علوم محیطی، پژوهشگاه علوم و تکنولوژی پیشرفته و علوم محیطی، دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی و فناوری پیشرفته، کرمان، ایران
ma_rashkigh@yahoo.com
اصغر
شیروانی
کرمان، گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، ایران
shirvanias@yahoo.com
عوارض استفاده از سموم برای کنترل Tribolium castaneum شامل مقاومت این آفت و خطر بقایای آفتکشها در محصولات انباری میباشد. بنابراین، یکی از اهداف این تحقیق مربوط به ارزیابی اثر شرایط بذر گندم یا حضور قارچ B. bassianaروی انتخاب میزبان گیاهی توسط شپشۀ آرد روی سه رقم چمران، چمران2 و پیشتاز بود (دمای 1±27 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5±85 درصد و تاریکی) که نشان داد که شپشة آرد قادر به تشخیص و اجتناب از قارچ بود. همچنین، میانگین نسبت افراد بدست آمده از بذرهای خسارتندیده (05/0± 67/0) بهطور معنیدار بیشتر از بذرهای خسارت دیده و بدون آلودگی قارچی (05/0± 33/0) بود. میان میانگین نسبت افراد بدست آمده در بذرهای خسارت ندیده و خسارتدیده با آلودگی قارچی تفاوت معنیداری وجود نداشت. ارزیابی اثر شرایط بذر گندم بر انتقال قارچ B. bassiana طی استقرار شپشۀ آرد درون بذور گندم نشان داد که انتقال قارچ B. bassiana طی استقرار شپشۀ آرد اتفاق افتاده است. طی استقرار، اختلاف معنیدار در میانگین اجساد شپشۀ آرد حاوی قارچ بدست آمده از بذرهای خسارتدیده و خسارت ندیده در هر سه رقم گندم وجود داشت. بطور مثال، میانگین اجساد حاوی قارچ در رقم چمران روی بذور خسارتدیده و ندیده بهترتیب 85/0±25/37 و25/1±75/40 بود. نتایج نشان داد که با وجود اینکه شپشة آرد قادر به تشخیص حضور قارچ است ولی خسارتدیده بودن بذور تأثیری بر تعامل شپشۀ آرد و قارچ نداشت. انتقال افقی قارچ بهخوبی در میان کلنی انجام شد که نشاندهنده وجود مؤثر اجساد حاوی اسپور قارچ است که میتوانند منبع آلودگی قارچی قابلملاحظهای در انبارهای غلات باشد.
انتقال,پاسخ رفتاری,شپشۀ آرد,قارچ بیمارگر حشرات
https://animal.ijbio.ir/article_1408.html
https://animal.ijbio.ir/article_1408_40f2a42eebd9d5cce32509fb603812b1.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای جانوری (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2614
2383-2622
32
1
2019
03
21
بررسی اثر دما، سطح آب و تراکم بر همنوع خواری (کانیبالیسم) لاروهای وزغ متغیر(Pallas, 1769) Bufotes variabilis
49
58
FA
فاطمه
مرادی
کرمانشاه، دانشگاه رازی، دانشکده علوم، گروه زیست شناسی
fateme.moradi12@yahoo.com
سمیه
ویسی
0000-0003-3389-1877
کرمانشاه، دانشگاه رازی، دانشکده علوم، گروه زیست شناسی
veisi.somaye@gmail.com
وحید
اکملی
0000-0001-8946-3527
دانشگاه رازی کرمانشاه
v_akmali@yahoo.com
همنوع خواری (کانیبالیسم) ویژگی رفتاری است که در طیف وسیعی از جانوران تعریف میشود و به طور گستردهای در اکوسیستمهای آبی و در بیش از 90 درصد چرخه زندگی جانوران به ویژه دوزیستان مشاهده میشود. تغییرات اقلیمی یکی از مهمترین عوامل تهدیدکنندهی تنوعزیستی میباشد. بررسیها نشان میدهد که دما بر همکنش گونه ها را تغییر داده و نرخ همنوع خواری را تحت تاثیر قرار میدهد. در این مطالعه، به منظور بررسی اثر تغییرات اقلیمی نوظهور بر همنوع خواری، اثرات مستقل و متعامل سه فاکتور حرارت (حرارت بالا و پایین)، تراکم (تراکم بالا و پایین) و نوسانات سطح آب (سطح آب بالا، پایین و کاهشی) بر همنوع خواری سر، دم و کل بدن به مدت 10 ماه در لاروهای وزغ متغیر (Bufotes variabilis) مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه بطورکلی بیشترین میزان همنوع خواری در تراکم پایین (59.44 درصد)، حرارت بالا (53.33 درصد) و سطح آب کم (45 درصد) مشاهده گردید. با بررسی اثر تعاملی، بیشترین درصد همنوع خواری در تیمار دمای بالا/ سطح آب کاهشی/ تراکم کم با میزان 90 درصد ثبت گردید. در مقابل پایینترین درصد همنوع خواری در تیمار دمای پایین/ سطح آب کاهشی/ تراکم کم با میزان 20 درصد ثبت گردید. نتایج حاصل از آنالیز ANOVA نشان داد، حرارت و تراکم تاثیر معنا داری بر میزان همنوع خواری دارند. در مقابل این تاثیر برای نوسانات سطح آب بی معنا نشان داده شد. تعامل هر سه فاکتور حرارت، تراکم و سطح آب نیز تاثیر معناداری بر همنوع خواری نشان داد.
وزغ متغیر,تغییرات اقلیمی,حرارت,سطح آب,تراکم
https://animal.ijbio.ir/article_1494.html
https://animal.ijbio.ir/article_1494_92e6dd43d1e3b85ded0acafe939a51c1.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای جانوری (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2614
2383-2622
32
1
2019
03
21
مطالعه تغییرات هیستوفیزیولوژیک غده تیروئید گربه کوسه عربی Chiloscyllium arabicum خلیج فارس در دو فصل تولیدمثلی و غیرتولیدمثلی
59
69
FA
حسنه
مطوریان
گروه زیست دریا، دانشکده علوم دریایی، دانشگاه علوم وفنون دریایی خرمشهر، خرمشهر
h.matorrian@yahoo.com
نگین
سلامات
دانشیار گروه زیست شناسی دریا، دانشکده علوم دریایی، دانشگاه علوم وفنون دریایی خرمشهر، خرمشهر
salamatnegin@gmail.com
عبدالعلی
موحدی نیا
دانشیار گروه زیست شناسی دریا، دانشکده علوم دریایی، دانشگاه علوم وفنون دریایی خرمشهر، خرمشهر
amovahedinia@yahoo.com
در تحقیق حاضر، 50 قطعه گربه کوسه ماهی عربی (Chiloscyllium arabicum) در دو فصل تولیدمثلی (بهار) و غیرتولیدمثلی (پاییز) از آب های بندر بحرکان واقع در شمال خلیج فارس صید شد. نمونه خون از سیاهرگ دمی ماهیان اخذ و سپس پلاسما جداسازی شد. غلظت هورمون های T3، T4 و TSH به روش الایزا در پلاسمای خون این ماهیان اندازه گیری شد. همچنین، نمونه های بافتی از غده تیروئید ماهیان اخذ و به مایع ثبوت بوئن منتقل شد. جهت مطالعات بافت شناسی، از نمونه ها به روش معمول بافت شناسی قالب های پارافینه تهیه شد. سپس برش های میکروسکوپی به ضخامت 6-5 میکرومتر از قالب های پارافینه تهیه و مورد رنگ آمیزی هماتوکسیلین-ائوزین قرار گرفتند. بر اساس نتایج، غده تیروئید به صورت یک غده دارای کپسول، متراکم و تک لوبی مشاهده گردید. این غده متشکل از فولیکول های تیروئیدی کروی بود که توسط لایه ای از سلول های پوششی که شکل آنها با توجه به میزان فعالیت غده تیروئید در دو فصل متفاوت بود، پوشیده شده بود. فولیکولها توسط مایع کلوئیدی ژلاتینی دارای واکوئل پر شده بودند. در فصل تولید مثل، فولیکولهای تیروئیدی عمدتا کوچک بوده و توسط لایه ای از سلول پوششی مکعبی بلند پوشیده شده بودند و تعداد زیادی واکوئل در مایع کلوئیدی مشاهده شد. در فصل غیرتولید مثلی فولیکولها عمدتا، بزرگ بوده و دارای لایه ای از سلول های سنگفرشی و مایع کلوئیدی با تعداد کمی واکوئل بودند.
گربه کوسه عربی,غده تیروئید,تری یدوتیرونین,تیروکسین,هورمون محرک تیروئیدی
https://animal.ijbio.ir/article_1407.html
https://animal.ijbio.ir/article_1407_05c454d62259c14725b4ffc85bb050fc.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای جانوری (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2614
2383-2622
32
1
2019
03
21
بررسی زیست شناسی شب پره خوشه خوار انگور Lobesia botrana (Lepidoptera: Tortricidae) در شرایط آزمایشگاهی و مزرعهای داریون استان فارس
70
78
FA
مریم
معرفی
گروه زراعت و اصلاح نیاتات دانشکده کشاورزی دانشگاه ازاد اسلامی واحد کرچ
maryam.moarefi@gmail.com
کرم خوشهخوارانگور Lobesia botrana (Denis & Schiffermüller, 1775) (Lepidoptera: Tortricidae) یک آفت مهم در استان فارس بوده و در سالهای طغیانی خسارت فراوانیرا ایجاد می-کند. زیستشناسی این آفت تحت شرایط آزمایشگاهی و در شرایط آبوهوایی داریون در سال 1393 مورد بررسی قرار گرفت . در شرایط آزمایشگاهی پس از گذشت یک هفته تعداد تخم به ازای هر ماده به طور میانگین 66/52 تخم بود و ، بیشترین و کمترین درصد تخم گذاری به طور میانگین به ترتیب روی خوشه ها (2/62) و روی شاخه ها (1/18) مشاهده شد. میانگین طول دوره جنینی ، لاروی و شفیرگی به ترتیب4/7 ، 6/18و4/5روز محاسبه شد. در شرایط طبیعی میانگین تعداد تخم هر شب پره ماده در نسل اول تا چهارم به ترتیب 4/72 ، 6/75 ، 6/84 و 8/58 عدد شمارش شد . در این شرایط میانگین دوره رشد جنینی طی نسلهای اول تا چهارم به ترتیب برابر با 2/8 ، 6 ، 6/4 و 4/4 روز بود. میانگین دوره لاروی شب پره خوشهخوار انگور طی نسل های اول تا چهارم به ترتیب برابر با 8/25 ، 23 ،20 و 6/19 روز محاسبه شد. میانگین مدت زمان تعذیه برای لاروهای نسل اول تا چهارم به ترتیب برابر با 4/24 ،4/21 ، 6/18 و 4/17 روز به دست آمد. طول دوره شفیرگی برای نسل های اول تا سوم به ترتیب برابر با 2/7 ، 5 و 8/4 محاسبه شد و شفیرههای نسل چهارم درون پیله ای سفید رنگ در پناهگاه های زمستانی از جمله پوستک های درختان مو زمستان گذرانی نمودند.
کرم خوشهخوار انگور,زیست شناسی,فارس
https://animal.ijbio.ir/article_1411.html
https://animal.ijbio.ir/article_1411_61eeffacbac5721d4e675c575c4b1831.pdf