انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای جانوری (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2614
2383-2622
32
3
2019
11
22
بررسی آناتومی اسکلت اندام حرکتی قدامی و خلفی لاکپشت برکهای خزر، Mauremys caspica (Gmelin, 1774) (Reptilia: Geomydidae) توسط توموگرافی کامپیوتری (سی تی اسکن): اطلس اندام حرکتی قدامی و خلفی لاک-پشت برکهای خزری
165
173
FA
محمد سعید
احراری خوافی
1. استادیار، گروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شیراز، شیراز- ایران
ahrari@shirazu.ac.ir
نوشین
نجفی تیره
2. دانشجوی دکترای تخصصی بهداشت خوراک دام، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شیراز، شیراز-ایران
najafi_nshn@yahoo.com
بنفشه
زینلی رفسنجانی
مرکز تحقیقات تصویربرداری پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، شیراز، ایران
b.zeinali.r@gmail.com
معصومه
ناظری
4. مرکز تحقیقات نورولوژی، بیمارستان آموزشی نمازی، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، دانشکده پزشکی، شیراز، ایران
amin.a.foroughi@gmail.com
امین
ابوالحسنی فروغی
مرکز تحقیقات تصویربرداری پزشکی
foroughiaa@sums.ac.ir
آگاهی از آناتومی طبیعی بدن گونههای مختلف جانوران برای تشخیص موارد غیر طبیعی و بیماریها الزامی است. به صورت سنتی اطلاعات آناتومی بر علوم و فنون تشریح تکیه دارد، اما امروزه این روشهای سنتی تا حد زیادی توسط روشهای جدیدی که در حیوانات زنده سریع، دقیق و غیرتهاجمی هستند مانند توموگرافی کامپیوتری (سی تی اسکن) و تصویربرداری تشدید مغناطیسی (ام آر آی) جایگزین شدهاند. در مطالعهی حاضر ساختارهای طبیعی استخوانی اندام حرکتی قدامی و خلفی لاکپشت برکهای خرز توسط سی تی اسکن مورد تصویربرداری قرار گرفته است. به این منظور تعداد پنج عدد لاکپشت برکهای خزر بالغ تهیه شد و توسط یک دستگاه سی تی اسکن 16 برش مورد بررسی قرار گرفت. لاکپشتها توسط کتامین 10 درصد با دوز 25 میلیگرم/کیلوگرم و دیازپام با دوز 1 میلیگرم/کیلوگرم وزن بدن به روش عضلانی بیهوش شدند. لاکپشتها به صورت پشتی-شکمی حالتگماری شدند و تصاویر مقاطع عرضی به دست آمد. ساختار آناتومیک اندام حرکتی قدامی و خلفی این گونه لاکپشت شامل کمربند شانهای، بازو، ساعد، دست لگن، ران، ساق و کف پا و انگشتانو انگشتان به تفصیل شرح داده شده است.
لاکپشت برکه ای خزر,آناتومی,تصویربرداری,سی تی اسکن
https://animal.ijbio.ir/article_1473.html
https://animal.ijbio.ir/article_1473_c6194b42c7a128f3abd3515289d89c6d.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای جانوری (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2614
2383-2622
32
3
2019
11
22
آنالیز ژنتیکی میزان تولید شیر و چربی شیر در دوره های مختلف شیردهی گاوهای هلشتاین ایران با استفاده از مدل های مناسب
174
187
FA
عاطفه
پیراسته
دانشگاه شهید باهنر کرمان
atefe.piraste@gmail.com
مسعود
اسدی فوزی
دانشگاه شهید باهنر کرمان
masadi@uk.ac.ir
علی
اسماعیلی کشکوئیه
دانشگاه شهید باهنر کرمان
aliesmaili@uk.ac.ir
در این تحقیق به منظور تعیین ساختار مناسب کو (واریانس) ژنتیکی دو صفت میزان تولید شیر و چربی شیر در پنج دوره شیردهی گاوهای هلشتاین ایران از رکورد 53138 رأس دام از 1510 پدر و 48350 مادر استفاده شد. این داده ها طی دو سال 1385-1384 توسط مرکز اصلاح نژاد دام کشور از 436 گله در استان های مختلف جمع آوری شده بود. رکورد های تولید شیر در دوره های 1 تا 5 به ترتیب برابر بود با 50578، 35970، 24337، 15445 و 8012 کیلو گرم و رکورد های مربوط به چربی شیر در دوره های 1 تا 5 به ترتیب برابر با 19463، 17935، 14451،10729 و 6322 کیلو گرم بود. برای تعیین بهترین مدل آنالیز ژنتیکی این دو صفت در دوره های مختلف شیردهی از مدل های چند متغیره معین، نامعین و همچنین مدل تکرارپذیری استفاده شد. در تحقیق حاضر به منظور بررسی اهمیت اثرات ثابت و تصادفی از مدل یک متغیره استفاده شد. در این مدل اثرات عوامل ثابت شامل سال تولد، ماه تولد، ماه زایش، دفعات دوشش، استان و اثر گله-سال-فصل زایش بر صفات تولید شیر و چربی شیر معنی دار بودند.<br /><br />واژه های کلیدی: تولید شیر، چربی شیر، گاوهای هلشتاین ایران، آنالیز ژنتیکی، مدل های چند متغیره
تولیدشیر,چربی شیر,گاوهای هلشتاین ایران,آنالیز ژنتیکی,مدل های چند متغیره
https://animal.ijbio.ir/article_1479.html
https://animal.ijbio.ir/article_1479_4dd1e6a55dacd1dcae1c9d1053fe74c5.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای جانوری (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2614
2383-2622
32
3
2019
11
22
فعالیت حفاظت کبدی اسانس زیره سیاه (L. Carum carvi) بر مسمومیت القایی نانوذرات اکسید آهن در رت های نژاد ویستار
188
197
FA
ابوالفضل
دادخواه
دانشکده پزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم، قم، ایران.
dadkhah_bio@yahoo.com
فائزه
فاطمی
پژوهشکده مواد و سوخت هسته ای، پژوهشگاه علوم و فنون هسته ای، تهران ،ایران.
ffatemi@aeoi.org.ir
محمدرضا
محمدی ملایری
0000-0001-7474-7746
گروه پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار، گرمسار، ایران
dr.malayeri@yahoo.com
فاطمه
ترابی
گروه فیزیولوژی، دانشکده پزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم، قم، ایران
fatemeh.torabi121@yahoo.com
مصطفی
سربازی
گروه پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار، گرمسار، ایران
mimsin@chmail.ir
سالومه
دینی
0000-0003-2294-7070
باشگاه پژوهشگران و نخبه جوان، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج، کرج، ایران
salomehdini6@gmail.com
بررسی توان محافظت کبدی اسانس زیره سیاه در برابر آسیب کبدی القا شده توسط نانوذرات اکسید آهن در رت های نژاد ویستار طراحی شده است. در این مطالعه تجربی از 20 سر رت نژاد ویستار استفاده شد که به طور تصادفی به چهار گروه تقسیم شدند. گروه شاهد؛ محلول DMSO، گروه تیمار نشده؛ نانو ذرات اکسید آهن (Fe2O3)، گروه پیش درمانی؛ نانوذرات اکسید آهن به همراه اسانس زیره سیاه در دو دز متفاوت 100 و 200 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن (E.O100 و E.O200) دریافت کردند. 72 ساعت پس از تزریق، بافت کبد و خون رت ها جدا گردید. آسیب های کبدی توسط شاخص های بیوشیمیایی همچون گلوتاتیون (GSH)، پراکسیداسیون لیپیدها (LP) و میزان آنتی اکسیدان کل پلاسما توسط تست FRAP و همچنین فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز (SOD و CAT اندازه گیری شدند. بررسی های آسیب شناسی نیز جهت ارزیابی درجات مختلف آسیب کبد انجام شد. تزریق نانوذرات اکسید آهن، سطوح FRAP و GSH را به صورت معنی داری کاهش داده ولی میزان LP را به طور قابل توجهی افزایش داده است. در مقابل، پیش درمانی رت ها با اسانس زیره سیاه، سطوح تغییر یافته GSH و LP را به صورت معنی داری تا حد طبیعی بهبود داده است. همچنین نتایج پاتولوژی، کاهش میزان نکروز سلول های کبدی را نشان داده است. اسانس زیره سیاه، کبد را در برابر آسیب اکسیداتیو القاء شده توسط نانوذرات اکسید آهن محافظت می نماید و این تاثیر محافظتی با خواص آنتی اکسیدانی اسانس ارتباط دارد.
زیره سیاه,نانوذرات اکسید آهن,مسمومیت کبدی,محافظت کبدی,رت
https://animal.ijbio.ir/article_1456.html
https://animal.ijbio.ir/article_1456_e68073804b29e991a8db8efb46624dcc.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای جانوری (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2614
2383-2622
32
3
2019
11
22
اثر مهاری فراکسیون موثر گیاه کنگر (Gundelia tournefortii L) و تعدادی از داروهای ضددیابتی بر فعالیت آنزیم آلدوز ردوکتاز لنز چشم: یک مطالعه مقایسه ای
198
209
FA
زینب
عصاره
دانشجوی کارشناسی ارشد بیوشیمی، گروه زیست شناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه لرستان
asareh.biochemistry@gmail.com
سیف الله
بهرامی کیا
0000-0002-9482-6828
زیست شناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه لرستان، خرم آباد،ایران
bahramikia.s@lu.ac.ir
دیابت شیرین در بسیاری از کشورها در سنین 70-20 سالگی علت اصلی کوری، قطع عضو و نارسایی مزمن کلیه محسوب می شود. افزایش سطح گلوکز خون و ورود آن به مسیر پلیال یکی از عوامل دخیل در پاتوژنز عوارض مزمن دیابت است. از آنجایی که آنزیم کلیدی در این مسیر آلدوز ردوکتاز می باشد استفاده از ترکیبات گیاهی یا شیمیایی که فعالیت این آنزیم را کاهش دهند، میتواند به عنوان یک راه درمانی برای جلوگیری از بروز این عوارض مورد استفاده قرار گیرد. در این مطالعه اثر عصاره تام و فراکسیون موثر گیاه کنگر (Gundelai tourneforti) و هم چنین تعدادی از داروهای ضد دیابتی بر روی فعالیت آنزیم آلدوز ردوکتاز مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور، ابتدا محتوای فنول و فلاوونویید و فعالیت آنتی اکسیدانی عصاره تام و فراکسیون های مختلف گیاه تعیین شد. در ادامه لنز چشم گاو استخراج و آنزیم آلدوز ردوکتاز از طریق روش Hayman-Kinoshita جداسازی شد و اثر مهاری ترکیبات مورد نظر روی فعالیت آنزیم مورد بررسی قرار گرفت. دنتایج به دست آمده نشان داد که فراکسیون اتیلاستاتی دارای بیشترین مقدار ترکیبات فنول و فلاونوئیدی و بالاترین قدرت جمع کنندگی رادیکال های آزاد می باشد. هم چنین، این فراکسیون دارای بالاترین اثرات مهاری روی فعالیت آنزیم آلدوز ردوکتاز با IC50= 0.019 mg/ml می باشد. این فراکسیون با گلیسرآلدهید مهار غیررقابتی و با NADPH مهار رقابتی داشت. مطالعه حاضر روی داروهای ضددیابتی نشان داد که این داروها تاثیر زیادی بر مهار آنزیم ندارند و احتمالا روی مکانیسمهای دیگر درگیر در بیماری دیابت موثر هستند.
مسیر پلی ال,آلدوز ردوکتاز,عوارض مزمن دیابت,کنگر,فراکسیون اتیل استاتی
https://animal.ijbio.ir/article_1477.html
https://animal.ijbio.ir/article_1477_11795ed9665cd9740bc963a175240158.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای جانوری (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2614
2383-2622
32
3
2019
11
22
بررسی تنوع ژنتیکی ماهی صبیتی (Acanthopagrus curvier) در سواحل ایرانی خلیج فارس و دریای عمان با استفاده از روش میکروستلایت
210
222
FA
سید احمد
قاسمی
دانشگاه خلیج فارس
aqasemi@gmail.com
احمد
فقیه
ایران، بوشهر، دانشگاه خلیج فارس، پژوهشکده خلیج فارس، گروه بیوتکنولوژی
ahmadfaqihahmadani@gmail.com
علی
فخری
ایران، بوشهر، دانشگاه خلیج فارس، پژوهشکده خلیج فارس، گروه بیوتکنولوژی
ali.fakhri2000@gmail.com
ماهی صبیتی بومی خلیج فارس بوده و یک گونه ارزشمند از نظر اقتصادی و آبزی پروری می باشد. در این تحقیق از7 جایگاه میکروستلایتی برای بررسی ساختار جمعیتی ماهی صبیتی استفاده گردید. 170 نمونه ماهی صبیتی از 4 منطقه در خلیج فارس و یک منطقه در دریای عمان مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تعداد الل ها واقعی و موثر بسیار پایین می باشد اما هتروزیگوسیتی مشاهده شده و هتروزیگوسیتی مورد انتظار در حد متوسط بود. انحراف از تعادل هاردی واینبرگ در اکثر لوکوس ها بدلیل استفاده از جایگاههای غیر اختصاصی گونه مشاهد شد. نتایج آماره واریانس مولکولی، شاخص Rst مشخص کرد که 87 درصد از اختلاف ژنتیکی بین افراد و 11 درصد از اختلاف بین جمعیت های بود. جمعیت بوشهر، گناوه و دیر اختلاف معنی داری با یکدیگر نداشتند اما با سایر جمعیت های دارای اختلاف هستند. جمعیت منطقه بندرعباس از جمعیت های مناطق خلیج فارس متمایز بود با این وجود جریان ژنی بالایی بین جمعیت های مختلف جغرافیایی وجود دارد. آنالیز مانتل اختلاف معنی داری را بین جمعیت های جغرافیایی نشان می دهد. آنالیز پیوند همجواری، بوشهر، دیر و گناوه را در یک خوشه و جمعیت بندرعباس را دریک کلاستر جداگانه قرار دارد. بطور کلی می توان گفت جمعیت بندرعباس از جمعیت های خلیج فارس متمایز می باشد.
ماهی صبیتی,ژنتیک جمعیت,تنوع ژنتیکی, میکروستلایت,Sparidentex hasta
https://animal.ijbio.ir/article_1478.html
https://animal.ijbio.ir/article_1478_db3729e14ac0644ca54f9bda77595f85.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای جانوری (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2614
2383-2622
32
3
2019
11
22
تغییرات فصلی مقادیر گلیسرول در ناجورپایان
223
232
FA
شهناز
محسنی عسگرانی
دانشجوی کارشناسی ارشد
shahnaz.mohseni@na.iut.ac.ir
امیدوار
فرهادیان
هیات علمی دانشگاه صنعتی اصفهان
omfarhad@cc.iut.ac.ir
جواد
کرامت
هیات علمی دانشگاه صنعتی اصفهان
keramat@cc.iut.ac.ir
در این مطالعه، مقادیر گلیسرول دو گونه Gammarus pseudosyriacus و Gammarus bakhteyaricus از منطقه خرسونک و کلیچه در طی فصول مختلف یک دوره یکساله مورد بررسی قرار گرفت. نمونهها پس از خشک شدن عصاره گیری و محلول نهایی به دستگاه HPLC تزریق شد. میزان گلیسرول G. pseudosyriacus در فصل بهار، تابستان، پاییز و زمستان به ترتیب برابر با 69/91، 72/3، 29، 28/24 میکروگرم بر میلیگرم وزن مرطوب و برای G. bakhteyaricus به ترتیب برابر با 86/28، 57/9، 81/40، 81/2 میکروگرم بر میلیگرم وزن مرطوب بوده است. افزایش قندهای الکلی با وزن مولکولی کم ارتباط تنگاتنگی با دیاپوز و آنهیدروبیوزیز دارد و در اوایل پاییز با شروع فرایند آنهیدروبیوزیز موجود شروع به افزایش این ترکیبات محافظتکننده میکند و در اواخر پاییز این ترکیبات به حداکثر میزان خود میرسد. مصرف این ترکیبات در زمستان به عنوان ضد یخ سبب به حداقل رسیدن میزان آنها در زمستان میشود. چنین به نظر میرسد که گونه G. pseudosyriacus با شروع فرایند آنهیدروبیوزیز در اواسط بهار میزان این ترکیبات را افزایش داده تا در تابستان در مواجهه با شوک دمایی و خشکی احتمالی قادر به بقا باشد. در تابستان با مصرف این ترکیبات مقدار آنها به حداقل میرسد. علت وقوع این پیکها را میتوان به عوامل مختلفی از قبیل نوسانات تدریجی دمای آب نسبت داد دلیل دیگر نرخ مصرف گلیسرول این دو گونه ناجورپای بررسی شده در فصول مختلف است . این مطالعه نشان داد اندازهگیری ترکیبات بیوشیمیایی بخصوص گلیسرول ناجورپایان ابزار مناسبی برای سنجش استرسهای زیست محیطی محیطهای آبی میباشد.
G. pseudosyriacus,گاماروس,گلیسرول,تغییرات فصلی
https://animal.ijbio.ir/article_1480.html
https://animal.ijbio.ir/article_1480_3f28e9a266c1bbe192213fb6c39b754a.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای جانوری (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2614
2383-2622
32
3
2019
11
22
مقایسه جمعیتهای ماهی سفید رودخانهای (Squalius turcicus De Filippi, 1865 ) در بخش جنوب غربی حوضه خزر با استفاده از روش ریختسنجی هندسی
233
243
FA
عطا
مولودی صالح
0000-0002-0939-0901
گروه شیلات دانشگاه صنعتی اصفهان
atta.mouludisaleh@ut.ac.ir
یزدان
کیوانی
0000-0003-2811-4272
گروه شیلات دانشگاه صنعتی اصفهان
keivany@cc.iut.ac.ir
به منظور ریختسنجی هندسی ماهی سفید رودخانهای (Squalius turcicus) در بخش غرب و جنوب غربی حوضه خزر تعداد 243 قطعه از رودخانههای قزلاوزن، کسما، پلنگآبرود، تلوار، تنکابن، چالکرود، دیواندره، زلکی، زرینرود، سفیدرود و شفارود با استفاده از تور پره صید شد. نمونهها پس از بیهوشی در محلول گلمیخک و تثبیت در فرمالین 10 درصد خنثی برای ادامه مطالعه به آزمایشگاه ماهیشناسی دانشگاه صنعتی اصفهان منتقل شدند. جهت مطالعه تنوع شکل بدنی بر اساس روش ریختسنجی هندسی، تعداد 13 نقطه لندمارک با استفاده از نرمافزار TpsDig2 بر روی تصاویر دوبعدی تهیه شده از سمت چپ نمونه ها، تعریف و رقومی گردید. دادههای رقومی پس از آنالیز پروکراست (GPA)، برای بررسی تنوع شکل بدنی با استفاده از آنالیزهایی چند متغیره از قیبل تجزیه به مولفههای اصلی (PCA)، تحلیل همبستگی کانونی (CVA) و تحلیل خوشه ای مورد تحلیل قرار گرفتند و نیز الگوهای تغییر شکل هر جمعیت نسبت به شکل اجماع (Consensus) در شبکه تغییر شکل مصورسازی گردید. نتایج تفاوت معناداری بین جمعیتهای مورد مطالعه را نشان داد که عمده تفاوتهای شکل بدنی در جمعیت های مورد مطالعه مربوط به موقعیت دهان، ارتفاع بدن، موقعیت بالههای سینهای و مخرجی و پشتی می باشد. تغییرات مشاهده شده احتمالاً در اثر سازگاری با زیستگاه ایجاد و باعث اشکال ریختی مختلف شده است.
لندمارک,ماهیشناسی,ریختسنجی,آنالیز پروکراست
https://animal.ijbio.ir/article_1420.html
https://animal.ijbio.ir/article_1420_9e57f3b9f445d6c5c8379231830f9c12.pdf
انجمن زیست شناسی ایران
مجله پژوهشهای جانوری (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)
2383-2614
2383-2622
32
3
2019
11
22
اثر منفرد و ترکیبی برخی پروبیوتیک ها بر ایمنی موکوسی کپور معمولی (Cyprinus carpio)
244
252
FA
آریا
وزیرزاده
دانشگاه شیراز
aryavazirzadeh@yahoo.com
هاجر
معصومی
بخش مهندسی منابع طلبیعی و محیط زیست، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
hajar.masoomi@yahoo.com
چکیده:<br />امروزه استفاده از محرکهای ایمنی طبیعی برای افزایش پاسخ ایمنی در ماهی جهت مقابله با بیماریها افزایش یافته است، پروبیوتیکها به عنوان میکروبهایی که به میزبان سود میرسانند شناخته شدهاند و یک جایگزین مناسب برای مواد شیمیایی و آنتیبیوتیکها در پرورش ماهی هستند. در این پژوهش اثر باکتری پدیکوکوساسیدیلاکتیسی (Pediococcus asidilactici) و مخمر ساکارومایسیس (Saccharomyces cerevisiae) بر تغییرات میزان ایمونوگلوبولینکل، پروتئینکل، آلبومین و گلوبولین، 112 قطعه ماهی کپور معمولی (Cyprinus carpio) با میانگین وزن 10 ±30 گرم به مدت 42 روز مورد بررسی قرار گرفت. پس از دو هفته سازگاری ماهیان به 4 گروه با دو تکرار تقسیم شدند. گروه اول با باکتری پدیکوکوساسیدیلاکتیسی با غلظت CFU/g 107 در هر گرم پودر باکتری، گروه دوم با مخمر ساکارومایسیس با غلظت CFU/g 107 در هر گرم پودر مخمر، گروه سوم ترکیب باکتری پدیکوکوساسیدیلاکتیسی و مخمر ساکارومایسیس با غلظت CFU/g 107 و گروه چهارم به عنوان گروه شاهد در نظر گرفته شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که استفاده از مکملهای مذکور باعث افزایش پارامترهای ایمونوگلوبولینکل، پروتئینکل، آلبومین و گلوبولین در موکوس ماهی کپور معمولی میشود اما این تغییرات در مقایسه با گروه شاهد بر اساس آزمون دانکن معنیدار نبود (P≥0/05).
پروبیوتیک",ایمنی",موکوس",کپور معمولی
https://animal.ijbio.ir/article_1481.html
https://animal.ijbio.ir/article_1481_3c84569e4e4959455a381a6867796958.pdf