مطالعه‌ی ریخت‌شناسی مارهای منطقه‌ی سیستان

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 گروه علوم جانوری، دانشکده علوم پایه، دانشگاه شهرکرد،

2 گروه علوم جانوری، دانشکده علوم پایه، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد

3 عضو هیا ت علمی دانشگاه حکیم سبزواری، دانشکده‌ی علوم پایه، گروه زیست‌شناسی

چکیده

به منظور بررسی تنوع مارهای منطقه‌ی سیستان، 45 حلقه مار از شهرستان‌های زابل، زهک، هیرمند، نیمروز و هامون مورد بررسی ریخت‌شناسی قرار گرفتند. بر اساس نتایج این مطالعه، هفت گونه متعلق به شش جنس از دو خانواده در منطقه‌ی سیستان مورد شناسایی قرار گرفتند که عبارتند از: Boiga trigonatum، Lytorhynchus maynardi،Platyceps karelini ، Platyceps rhodorachis، Psammophis schokari وSpalerosophis diadema از خانواده‌ی Colubridae وEchis carinatus از خانواده‌ی Viperidae. نتایج این مطالعه تفاوت‌های ریخت‌شناسی قابل توجهی را در گونه‌های Echis carinatus، Spalerosophis diadema و Platyceps rhodorachis نسبت به مطالعات قبلی نشان می‌دهد.

به منظور بررسی تنوع مارهای منطقه‌ی سیستان، 45 حلقه مار از شهرستان‌های زابل، زهک، هیرمند، نیمروز و هامون مورد بررسی ریخت‌شناسی قرار گرفتند. بر اساس نتایج این مطالعه، هفت گونه متعلق به شش جنس از دو خانواده در منطقه‌ی سیستان مورد شناسایی قرار گرفتند که عبارتند از: Boiga trigonatum، Lytorhynchus maynardi،Platyceps karelini ، Platyceps rhodorachis، Psammophis schokari وSpalerosophis diadema از خانواده‌ی Colubridae وEchis carinatus از خانواده‌ی Viperidae. نتایج این مطالعه تفاوت‌های ریخت‌شناسی قابل توجهی را در گونه‌های Echis carinatus، Spalerosophis diadema و Platyceps rhodorachis نسبت به مطالعات قبلی نشان می‌دهد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات

عنوان مقاله [English]

Morphological Study of Sistan Snakes

نویسندگان [English]

  • Younes sheikh 1
  • Hamzeh Oraie 2
  • Eskandar Rastegar-pouyani 3

1 Department of Zoology, Faculty of Science, Shahrekord University, Shahrekord, Iran

2 Department of Zoology, Faculty of Science, Shahrekord University, Shahrekord,IRAN

3 Academic member, Dept. of Biology, Faculty of Science, Hakim Sabzevari University, Sabzevar, I.R. of Iran

چکیده [English]

Due to explore snake diversity of Sistan, Eastern Iran, 45 snakes from five regions (Zabol, Zahak, Hirmand, Nimroz and Hamoun) were the subject of a morphological study. Based on the results, seven species belong to six genera was identifies. These species are: Boiga trigonatum، Lytorhynchus maynardi،Platyceps karelini ، Platyceps rhodorachis، Psammophis schokari and Spalerosophis diadema from the family of Colubridae and Echis carinatus of the family Viperidae. In comparison with previous literatures, some degrees of differences were discovered in Platyceps rhodorachis, Spalerosophis diadema and Echis carinatus.

Due to explore snake diversity of Sistan, Eastern Iran, 45 snakes from five regions (Zabol, Zahak, Hirmand, Nimroz and Hamoun) were the subject of a morphological study. Based on the results, seven species belong to six genera was identifies. These species are: Boiga trigonatum، Lytorhynchus maynardi،Platyceps karelini ، Platyceps rhodorachis، Psammophis schokari and Spalerosophis diadema from the family of Colubridae and Echis carinatus of the family Viperidae. In comparison with previous literatures, some degrees of differences were discovered in Platyceps rhodorachis, Spalerosophis diadema and Echis carinatus.

کلیدواژه‌ها [English]

  • snakes
  • Sistan
  • Morphology
  • Diversity

مطالعه‌ی ریخت‌شناسی مارهای منطقه‌ی سیستان

یونس شیخ1، حمزه اورعی1* و اسکندر رستگار پویانی2

1 ایران، شهرکرد، دانشگاه شهرکرد، دانشکده علوم پایه، گروه علوم جانوری

2 ایران، سبزوار، دانشگاه حکیم سبزواری، دانشکده­ی علوم پایه، گروه زیست‌شناسی

تاریخ دریافت: 19/12/1396          تاریخ پذیرش: 7/05/1397

چکیده

به‌منظور بررسی تنوع مارهای منطقه‌ی سیستان، 44 حلقه مار از شهرستان‌های زابل، زهک، هیرمند، نیمروز و هامون موردبررسی ریخت‌شناسی قرارگرفتند. براساس نتایج این مطالعه، هفت گونه متعلق به شش جنس از سه خانواده در منطقه‌ی سیستان مورد شناسایی قرارگرفتند که عبارتند از: Boiga trigonata، Lytorhynchus maynardi،Platyceps karelini ، Platyceps rhodorachis، وSpalerosophis diadema  از خانواده‌ی Colubridae؛ schokari Psammophis از خانواده Lamprophiidae وEchis carinatus  از خانواده‌یViperidae. نتایج این مطالعه تفاوت‌های ریخت‌شناسی قابل‌توجهی را در گونه‌های Echis carinatus،Spalerosophis diadema و Platyceps rhodorachis نسبت به مطالعات قبلی نشان می‌دهد.

واژه‌های کلیدی: مار، سیستان، ریخت‌شناسی، تنوع

* نویسنده مسئول، تلفن: 09136068682، پست الکترونیکی: Stenodactylus@gmail.com

مقدمه

 

مارها حدود 36 درصد از فلس‌داران را با طیف متنوعی از ویژگی‌های ریخت‌شناسی و بوم‌شناسی تشکیل می‌دهند. اگرچه مارها تا حدودی موردتوجه زیست‌شناسان بوده‌اند (14)، اما کمتر از بقیه‌ی خزندگان موضوع پژوهش‌هایی با دیدگاه‌های سازشی و تکاملی بوده‌اند (6). مارها با بیش از 3600 گونه، از موفق‌ترین خزندگان هستند که اکثراً در همه‌ی قاره‌ها به‌جز مناطق جنوبگان وجود دارند (8). فرآیند‌های سازشی ازجمله تغییرات تکاملی فراوان در شکل بدن، ادراک شیمیایی و حرارتی، سم و سیستم تولیدمثل، درمجموع باعث تمایز مارها از سایر فلس‌داران می‌شود که در مارهای پیشرفته (بیش از 3000 گونه) به اوج خود رسیده است (1، 2، 9، 12 و 16).

استان سیستان و بلوچستان به دلایل گوناگون کمتر موردتوجه خزنده شناسان بوده است. متأسفانه اطلاعات اندکی در مورد خزندگان و به‌ویژه مارهای منطقه‌ی سیستان در دسترس است (11)، تعداد 25 گونه مار از چهار خانواده را از استان سیستان و بلوچستان گزارش کرده است. ایشان به جمع‌آوری سه گونه‌ی Eryx johnii، Lycodon striatus و Eristicophis macmahoni از منطقه‌ی زابل اشاره‌کرده و بقیه‌ی گونه‌ها را بدون اشاره به منطقه‌ی جمع‌آوری، صرفاً به حضور آن­ها در استان سیستان و بلوچستان اشاره می‌کند (11).

منطقه‌ی سیستان با داشتن تابستان‌های گرم و طولانی و زمستان‌های کوتاه جزو اقلیم بیابانی گرم و خشک محسوب می‌شود، بااین‌حال از تنوع بوم سامانه‌ی ویژه‌ای نیز برخوردار بوده و مناطقی با پوشش متراکم از طاق‌زارها، درختچه‌های گز و مناطق باتلاقی تا بیابان‌های با پوشش گیاهی تنک را در برمی‌گیرد. باتوجه به اهمیت مارها از منظر سلامت انسانی، بوم‌شناسی، جغرافیای جانوری و بررسی تاریخ طبیعی منطقه، لزوم مطالعه‌ی آرایه‌شناسی مارهای منطقه‌ی سیستان دوچندان می‌شود. دراین مطالعه سعی می‌شود تنوع گونه‌ای مارهای منطقه‌ی سیستان با ارائه‌ی جزئیاتی از زیستگاه‌ها و تنوعات ریختی آن­ها ارائه شود.

مواد و روشها

منطقه‌ی سیستان در شرق ایران و در شمال استان سیستان و بلوچستان در یک دشت پست و هموار در ۳۰ درجه و ۱۸ دقیقه تا ۳۱ درجه و ۲۰ دقیقه‌ی عرض شمالی و ۶۱ درجه و ۱۰ دقیقه تا ۶۱ درجه و ۵۰ دقیقه‌ی طول شرقی، قراردارد. 44 حلقه مار فیکس شده متعلق به بخش جانورشناسی دانشگاه شهرکرد (با کد موزه‌ای HAC ( از پنج منطقه در شهرستان‌های زابل، زهک، هیرمند، نیمروز و هامون (شکل 1) که در زمانهای مختلف شبانه‌روز از خرداد 95 تا خرداد 96 جمع‌آوری‌شده بودند، موردمطالعه قرار گرفتند. شناسایی نمونه‌ها باتوجه به ویژگی‌های ریخت‌شناسی و با استفاده از کتاب مارهای ایران (11)، مارهای پاکستان (10) انجام شد. برای اندازه‌گیری‌های متریک از کولیس دیجیتال با دقت 01/0 میلی‌متر و متر خیاطی، و برای شمارش دقیق تعداد ویژگی‌های شمارشی (صفات مریستیک) طبق روش داولینگ (3) از استرومیکروسکوپ ZEISS Stemi 508 استفاده شد (جدول 1).

 

 

جدول 1- مشخصات ویژگی‌های بررسی‌شده در مارهای سیستان در این مطالعه

مشخصات گونه‌ها

Boiga trigonata

Lytorhynchus maynardi

Platyceps rhodorachis

Platyceps karelini

Spalerosophis diadema

Psammophis schokari

Echis carinatus

تعداد نمونه‌های یافت شده

8

8

7

2

9

7

3

تعداد فلس‌های جلو چشمی

1

2

1

2

2

1

--

تعداد فلس‌های عقب چشمی

2

2

2

2

4-3

2

--

تعداد فلس‌های دور چشم

7

8-7

7

8

11-9

6

18-15

تعداد فلس‌های بین دو چشم

3

3

3

3

3

3

12-10

تعداد فلس‌های لب بالا در تماس با چشم

3

---

2

1

---

2

4-3

تعداد فلس‌های گیجگاهی

3+2

2+2

3+2

2+2

3+2

2+2

3+2

4+4

6+4

2+2 3+2

2+1 2+3

--

تعداد فلس گونه‌ای

1

1

1

1

3

1

6-5

تعداد فلس‌های لب بالا

8

8-7

9

9

13-11

10-8

12-10

تعداد فلس‌های لب پایین

11

13-10

11-10

10

14-12

12-10

14-11

تعداد فلس‌های پشتی

21

19

19

19

29-27

17

35-31

تعداد فلس‌های کاهش‌یافته در اطراف فلس مخرج

19-16

17-15

16-15

15-13

20-15

15-11

21-19

تعداد فلس‌های شکمی

236-227

208-185

227-217

209-205

241-222

187-178

172-161

تعداد فلس‌های زیردمی

86-76

63-52

126-96

107-91

87-78

124-78

32-31

تعداد فلس‌های لب پایین در تماس با فلس چین قدامی

5

5-3

4

5-4

6-5

5

--

تعداد بندهای عرضی بر روی پشت

60

55

56

56

50

53

 

طول بدن (پوزه تا مخرج)

740-254

372-195

727-242

520-300

1030-350

920-492

460-215

طول دم

151-61

80-30

240-20

170-100

260-70

480-250

55-25

نسبت طول بدن به طول دم

9/4-04/4

5/6-5/3

2/3-3/2

3

5-7/3

3-7/1

6/8-3/8

 

 

 

شکل 1- نقشه­ی پراکندگی مارهای بررسی‌شده در منطقه سیستان

نتایج

براساس نتایج این مطالعه، 44 نمونه‌ی موردبررسی از منطقه‌ی سیستان متعلق به هفت گونه از شش جنس و دو خانواده می‌باشند که عبارتند ‌از:

Boiga trigonata، Lytorhynchus maynardi،Platyceps karelini ، Platyceps rhodorachis،Psammophis schokari وSpalerosophis diadema  از خانواده‌ی Colubridae وEchis carinatus  از خانواده‌یViperidae. از هفت گونه‌ی موجود، چهار گونه غیر سمی، دو گونه نیمه­سمی و یک‌گونه سمی است.

خانواده‌ی ColubridaeBoiga trigonata (Schneider, 1802) تعداد نمونه‌ها: هشت حلقه (شکل 2).

ویژگی‌های ریخت‌شناسی: دارای هفت فلس دور چشم، یک فلس جلو چشمی، دو فلس عقب چشمی، یک فلس بزرگ بالای چشمی که طول آن برابر با طول فلس پیشانی است، فلس‌های گیجگاهی 3+2، دارای یک فلس گونه‌ای، لب بالا دارای 8 فلس که سومین، چهارمین و پنجمین فلس آن متصل به چشم هستند، لب پایین دارای 11 فلس که 5 فلس اول آن در تماس با فلس چین قدامی می­باشند. فلس‌های سطح پشتی مورب و در 21 ردیف که در قسمت جانبی بدن باریک‌تر هستند. فلس‌های سطح پشتی در اطراف فلس مخرجی به 16 تا 19 فلس کاهش‌یافته است. فلس‌های سطح شکمی 227 تا 236 عدد، فلس‌های سطح زیر دم 76 تا 86 عدد و منقسم، فلس مخرجی منفرد.

در بزرگ‌ترین نمونه­ی جمع‌آوری‌شده، طول پوزه تا مخرج 740 میلی‌متر و طول کامل دم 151 میلی‌متر است.

پراکنش: هشت نمونه‌ی موردمطالعه از میلک، زهک و هیرمند بودند. با این ‌وجود، به نظر می­رسد این‌گونه در مناطق دیگر سیستان نیز حضور داشته باشد (شکل 1).

زیستگاه: مناطقی با پوشش متراکم بوته‌ای، اطراف زمین‌های کشاورزی، اطراف درختچه‌های تاق و گز، تپه‌های ماسه‌ای و ماسه‌بادی‌ها، علف‌زارها و در کنار قنات‌ها. براساس لیست IUCN، وضعیت حفاظتی این‌گونه در گروه حداقل نگرانی (LC) قرار دارد.

Lytorhynchus maynardi Alcock and Finn, 1897

تعداد نمونه‌ها: هشت حلقه (شکل 2).

 

شکل 2- نمای سطح پشتی (الف) و جانبی (ب) سر در Boiga trigonata؛ نمای سطح پشتی (پ) و جانبی (ت) سر درLytorhynchusmaynardi نمای سطح پشتی (ث) و جانبی (ج) سر درPlatyceps rhodorachis

ویژگی‌های ریخت‌شناسی: چشم‌ها به‌وسیله‌ی هفت تا هشت فلس احاطه شده است، دارای دو فلس جلو چشمی (یکی بزرگ و یکی کوچک)، یک فلس بزرگ بالای چشمی که باریک‌تر از فلس پیشانی است، فلس‌های گیجگاهی 3+2 و 2+2، دارای یک فلس گونه‌ای، لب بالا دارای هفت تا هشت فلس و هیچ‌کدام متصل به چشم نیستند، لب پایین دارای 10 تا 13 فلس که سه تا پنج فلس اول آن در تماس با فلس چین قدامی قراردارند، فلس‌های سطح پشتی در میانه‌ی بدن 19 ردیف، فلس‌های سطح پشتی در اطراف فلس مخرجی به 15 تا 17 فلس کاهش‌یافته است. فلس‌های سطح شکمی 185 تا 208 عدد، فلس‌های سطح زیردم 52 تا 63 عدد و منقسم، فلس مخرجی منقسم.

در بزرگ‌ترین نمونه‌ی جمع‌آوری‌شده، طول پوزه تا مخرج 372 میلی‌متر و طول کامل دم 80 میلی‌متر است.

پراکنش: هشت نمونه‌ی موردمطالعه از میلک، زهک و هیرمند می‌باشند (شکل 1).

زیستگاه: مناطق ماسه‌بادی، شن‌های روان و نرم اطراف جاده‌ها، مسیل‌ها، مناطق اطراف زمین‌های کشاورزی، براساس لیست IUCN، وضعیت حفاظتی این‌گونه در گروه حداقل نگرانی (LC) قراردارد.

Platyceps rhodorachis (Jan, 1865)

تعداد نمونه­ها: هفت حلقه (شکل 2).

ویژگی‌های ریخت‌شناسی: چشم‌ها به‌وسیله‌ی هفت فلس احاطه شده است، دارای یک فلس جلو چشمی که به فلس پیشانی متصل است و در سمت پایین آن یک فلس کوچک زیرچشمی وجود دارد، دارای دو فلس عقب چشمی، فلس‌های گیجگاهی 3+2 و 2+2، دارای یک فلس گونه‌ای که طول آن بیش از ارتفاعش است، لب بالا دارای نُه فلس که پنجمین و ششمین آن متصل به چشم است، لب پایین دارای 10 تا 11 فلس که چهار فلس اول آن در تماس با فلس چین قدامی قراردارند، فلس‌های سطح پشتی در میانه‌ی بدن 19 ردیف و صاف، فلس‌های سطح پشتی در اطراف فلس مخرجی به 15 تا 16 فلس کاهش‌یافته است، فلس‌های سطح شکمی 217 تا 227 عدد، فلس‌های سطح زیر دم 96 تا 126 عدد و منقسم، فلس مخرجی منقسم.

در بزرگ‌ترین نمونه­ی جمع‌آوری‌شده، طول پوزه تا مخرج 727 میلی‌متر و طول کامل دم 240 میلی‌متر است.

پراکنش: هفت نمونه‌ی مورد مطالعه از میلک، زهک و هیرمند می‌باشند (شکل 1).

زیستگاه: اطراف زیستگاه‌های انسانی، اطراف رودخانه‌ها، چاه‌های آب و نهرهای کوچک آب، براساس لیست IUCN، وضعیت حفاظتی این‌گونه در گروه حداقل نگرانی (LC) قرار دارد.

Platyceps karelini (Brandt, 1838)

تعداد نمونه‌ها: دو حلقه (شکل 3).

 

شکل3- نمای سطح پشتی (الف) و جانبی (ب) سر در Platycepskarelini؛نمای سطح پشتی (پ) و جانبی (ت) سر در Spalerosophisdiadema؛ نمای سطح پشتی (ث) و جانبی (ج) سر درPsammophisschokari؛نمای سطح پشتی (چ) و جانبی (ح) سر درEchiscarinatus

 

ویژگی‌های ریخت‌شناسی: چشم‌ها به‌وسیله هشت فلس احاطه شده است، دارای دو فلس جلو چشمی که یکی بزرگ و دیگری کوچک است، (در نمونه­ی‌ HAC 138 فلس بزرگ جلو چشمی در تماس با فلس پیشانی است و در نمونه‌ HAC 514 فلس بزرگ جلو چشمی در تماس با فلس پیشانی نیست)، فلس کوچک جلوی چشمی در تماس با چهارمین فلس لب بالا، دارای دو فلس عقب چشمی، فلس‌های گیجگاهی 3+2 و 2+2، دارای یک فلس گونه‌ای، لب بالا دارای نُه فلس که پنجمین آن متصل به چشم است، لب پایین دارای 10 فلس که چهارتا پنج فلس اول آن در تماس با فلس چین قدامی قراردارند و ششمین فلس لب پایین بزرگ‌تر از بقیه است، فلس‌های سطح پشتی در میانه‌ی بدن 19 ردیف و صاف، فلس‌های سطح پشتی در اطراف فلس مخرجی به 13 تا 15 فلس کاهش‌یافته است، فلس‌های سطح شکمی 205 تا 209 عدد و در سطح جانبی سه‌گوش هستند. فلس‌های سطح زیر دم 91 تا 107 عدد و منقسم، فلس مخرجی منقسم.

در بزرگ‌ترین نمونه‌ی جمع‌آوری‌شده، طول پوزه تا مخرج 520 میلی‌متر و طول کامل دم 170میلی‌متر است.

پراکنش: دو نمونه‌ی مورد مطالعه متعلق به مناطق شمالی هیرمند می‌باشند (شکل 1).

زیستگاه: زمین‌های سنگلاخی با پوشش بوته‌ای اندک، این‌گونه در لیست IUCN قرار ندارد.

Spalerosophis diadema (Schlegel, 1837)

تعداد نمونه‌ها: نه حلقه (شکل 3).

ویژگی‌های ریخت‌شناسی: چشم‌ها به‌وسیله‌ی نُه تا 11 فلس احاطه شده است، هیچ اتصالی بین چشم و لب بالا وجود ندارد، دارای دو فلس جلو چشمی که فلس بالایی آن به فلس پیشانی متصل است و فلس پایینی به‌وسیله‌ی یک فلس از فلس‌های لب بالا مجزا می‌شود، در بعضی از نمونه‌ها یک فلس کوچک زیرچشمی در زیر فلس‌های جلو چشمی وجود دارد، دارای 3 تا 4 فلس عقب چشمی، فلس‌های گیجگاهی 4+4 تا 6+4، دارای سه فلس گونه‌ای هم‌اندازه، لب بالا دارای 11 تا 13 فلس و به‌وسیله‌ی یک ردیف فلس از چشم مجزا می‌شود، لب پایین دارای 12 تا 14 فلس که فلس هفتم یا هشتم آن بزرگ‌تر از بقیه است، 5 تا 6 فلس اول لب پایین در تماس با فلس چین قدامی قراردارند (در برخی از نمونه‌ها تعداد فلس‌های سمت چپ و راست لب پایین که در تماس با فلس چین قدامی قرار دارند متفاوت است، مثلاً در سمت راست شش و در سمت چپ پنج یا بالعکس، در یک نمونه با شماره‌ی موزه‌ای HAC 117 مشاهده شد که تعداد فلس‌های لب پایین در تماس با فلس چین قدامی در سمت چپ هفت و در سمت راست شش عدد است)، فلس‌های سطح پشتی در میانه‌ی بدن 27 تا 29 ردیف، صاف و برجسته، فلس‌های سطح پشتی در اطراف فلس مخرجی به 15 تا 20 فلس کاهش‌یافته است، فلس‌های سطح شکمی 222 تا 241 عدد، فلس‌های سطح زیر دم 78 تا 87 عدد و منقسم، فلس مخرجی منفرد. در بزرگ‌ترین نمونه‌ی جمع‌آوری‌شده، طول پوزه تا مخرج 1030 میلی‌متر و طول کامل دم 260 میلی‌متر است.

پراکنش: نُه نمونه­ی مورد مطالعه از مناطق هیرمند و زهک می‌باشند(شکل 1).

زیستگاه: کشت‌زارها، علف‌زارها و بوته‌زارها، شن‌های روان و نرم اطراف جاده‌ها با پوششی از بوته‌های درختچه‌ای، زمین‌ها و باغ‌های متروکه، نمونه‌های جوان و کوچک در نواحی ماسه‌ای و نمونه‌های بزرگ در مناطقی با تپه‌های سنگلاخی. براساس لیست IUCN، وضعیت حفاظتی این‌گونه در گروه حداقل نگرانی (LC) قرار دارد.

خانواده‌ی LamprophiidaePsammophis schokari (Forsskal, 1775)

تعداد نمونه‌ها: هفت حلقه (شکل 3).

ویژگی‌های ریخت‌شناسی: چشم‌ها به‌وسیله‌ی شش فلس احاطه شده است، دارای یک فلس جلو چشمی که به فلس پیشانی متصل است، دارای دو فلس عقب چشمی، فلس‌های گیجگاهی 3+2، 2+2 و به‌ندرت 2+1 و 2+3، دارای یک فلس گونه‌ای که طول آن سه تا چهار برابر ارتفاع آن است. لب بالا دارای هشت تا 10 فلس که پنجمین و ششمین یا به‌ندرت چهارمین و پنجمین فلس آن متصل به چشم است. لب پایین دارای 10 تا 12 فلس که پنج فلس اول آن در تماس با فلس چین قدامی قرار دارند. فلس‌های سطح پشتی در میانه‌ی بدن 17 ردیف و صاف، فلس‌های سطح پشتی در اطراف فلس مخرجی به 11 تا 15 فلس کاهش‌یافته است. فلس‌های سطح شکمی 178 تا 187 عدد. فلس‌های سطح زیر دم 87 تا 124 عدد و منقسم، فلس مخرجی منقسم.

در بزرگ‌ترین نمونه‌ی جمع‌آوری‌شده، طول پوزه تا مخرج 920 میلی‌متر و طول کامل دم 480 میلی‌متر است.

پراکنش: هفت نمونه  از هیرمند، زهک و میلک مورد مطالعه قرارگرفتند (شکل 1).

زیستگاه: مناطقی با پوشش گیاهی و بوته‌ای، اطراف درختان بلند گز، نواحی ماسه‌ای با پوششی از درختچه‌ها، بوته‌زارها، نواحی سنگلاخی با پوشش‌هایی از درختچه‌زار، درختچه‌های حاشیه‌ی رودخانه‌ها، مسیل‌ها و نیزارهای شمال سیستان. این‌گونه در لیست IUCN قرار ندارد.

خانواده‌ی ViperidaeEchis carinatus (Schneider, 1801)

تعداد سه نمونه از این‌گونه موردبررسی قرارگرفت (شکل 3).

ویژگی‌های ریخت‌شناسی: سر از فلس‌های ریز و برجسته پوشیده شده است؛ طول رسترال دو برابر منتال و پهنای آن بیش از ارتفاع آن، فلس‌های چین قدامی بزرگ و چین خلفی کوچک و هم‌اندازه­ی فلس‌های گلویی، فلس‌های دور چشم 15-18، فلس‌های لب بالا 10-12، فلس‌های لب پایین 11-14، فلس‌های پشتی 31-35، فلس‌های سطح شکمی گرد و هم‌عرض پهنای بدن 161-172 عدد، دم کوتاه، فلس‌های سطح زیر دمی منفرد 31-32، فلس مخرجی منفرد.

در بزرگ‌ترین نمونه‌ی جمع‌آوری‌شده، طول پوزه تا مخرج 460 میلی‌متر و طول کامل دم 55 میلی‌متر است.

پراکنش: درسراسر سیستان با فراوانی زیاد یافت می‌شود (شکل 1).

زیستگاه: نواحی ماسه‌ای، شنی، خاک‌های نرم، بوته‌زارها، درختچه‌زارها، بوته‌های خشک، حاشیه‌ی نهرهای آب، علف‌زارها، کشت‌زارها، زمین‌های سنگلاخی، نواحی متروکه، دشت‌ها و کویرها که این‌گونه­ها در لیست IUCN قرارندارد.

بحث و نتیجه‌گیری

دراین مطالعه برای اولین بار، تنوع ریخت­شناسی و پراکنش مارهای منطقه‌ی سیستان موردبررسی قرارگرفت. بدین ترتیب حضور هفت گونه متعلق به شش جنس از دو خانواده در منطقه‌ی سیستان تأیید می‌شود که عبارتند از: Boiga trigonata، Lytorhynchus maynardi، Platyceps karelini ، Platyceps rhodorachis، Psammophis schokari، Spalerosophis diadema  از خانواده‌ی Colubridae  وEchis carinatus  از خانواده‌یViperidae. بااین وجود، علی­رغم اشاره به حضور گونه‌های Eryx johnii، Lycodon striatus و Eristicophis macmahoni در منطقه‌ی زابل (11)، مطالعه‌ی حاضر شواهدی از حضور این گونه‌ها در منطقه‌ی سیستان فراهم نمی‌کند. باتوجه به موقعیت جغرافیایی ویژه‌ی منطقه‌ی سیستان احتمال حضور گونه‌های دیگری از مارها وجود دارد، که نیازمند مطالعات گسترده­تر در مناطق گوناگون می‌باشد.

بر اساس نتایج این مطالعه بیشترین فراوانی مشاهده‌ی یک‌گونه در زمان‌های مختلف شبانه‌روز، متعلق به
Echis carinatus است. همچنین این‌گونه در اکثر زیستگاه‌ها و مناطق مختلف منطقه‌ی سیستان حضور دارد. باتوجه به سمی بودن این‌گونه و خطر‌آفرینی برای انسان، ضرورت آموزش همگانی مردم منطقه‌ی سیستان در مواجه با این مار و اقدامات اولیه‌ی درمانی در هنگام گزش امری ضروری است. در بین خانواده‌ها بیشترین تنوع گونه‌ای متعلق به خانواده‌ی Colubridae با پنج گونه است که در بین گونه‌های آن Boiga trigonata بیشترین فراوانی مشاهده‌ی یک‌گونه، و البته گستره‌ی پراکنش را دارا می‌باشد. کم‌ترین فراوانی مشاهده دراین بین متعلق به Platyceps kareliniاست.

نتایج مطالعه‌ی ریخت‌شناسی نشان از وجود برخی تفاوت‌ها در ویژگی‌های شمارشی در بسیاری از نمونه‌های منطقه‌ی سیستان، در مقایسه با مطالعات قبلی دارد. به‌طوری که یکی از نمونه‌های Echis carinatus، باتوجه به تعداد فلس‌های پشتی در میانه‌ی بدن (31 فلس بجای 34- 35 فلس) به نظر می‌رسد که به زیرگونه‌ی E. carinatus carinatus (Schneider, 1801) متعلق است، و دو نمونه دیگر از این نظر به زیرگونه‌یE. carinatus sochureki Stemmler 1969 متعلق باشند (10و 11). این مشاهدات احتمالاً دلیلی بر مناسب نبودن صفت "فلس‌های پشتی" به‌عنوان صفت تاکسونومیک برای جدایی دو زیرگونه مزبور است. بااین وجود مطالعات مولکولی در آینده می­تواند درک روشن­تری از وضعیت مار جعفری در منطقه­ی سیستان به ما ارائه دهد.

انتساب دقیق نمونه‌های Spalerosophis diademaدر منطقه‌ی سیستان به زیرگونه‌های شناخته‌شده، بسیار مشکل است. در نمونه‌های مورد مطالعه، تعداد فلس‌های زیر دمدریکی از نمونه‌ها 78 فلس می‌باشد که براساس کلیدهای شناسی موجود به زیرگونه‌ی S. diadema cliffordiiمتعلق می‌باشد و بقیه‌ی نمونه‌ها با داشتن80 تا 87 فلس زیردمی شبیه زیرگونه‌ی S. diadema schiraziana می‌باشند (11). مطالعه­ی نمونه‌های بیشتر و استفاده از نشانگرهای مولکولی برای حل این مساله پیشنهاد می‌شود.

ویژگی‌های شمارشی در Platyceps rhodorachisبا پژوهش‌های قبلی تفاوت‌های اندکی را نشان می‌دهد. براساس نتایج این مطالعه، تعداد فلس‌های شکمی بین 217 تا 227 عدد می‌باشد که کمتر از نمونه‌های غرب ایران (221-242 عدد) (5)، ولی در حدود گزارش‌شده از نمونه‌های استان کرمان می‌باشد (13). در مورد تعداد فلس‌های زیردمی، نمونه‌های سیستان (96-126 عدد) بسیار کمتر از نمونه‌های ایلام (130-137 عدد) (5)، و بیشتر از نمونه‌های استان کرمان (102 عدد) می‌باشد (13). Lytorhynchus maynardi نسبت به سایر مارهای سیستان کمیاب‌تر و پراکنش محدود‌تری دارد. این‌گونه برای اولین بار اخیراً از منطقه‌ی نیاتک گزارش‌شده است (15) و اختلافات جزئی را در ویژگی‌های شمارشی با نمونه‌های مورد مطالعه‌ی ما نشان می‌دهد که نشانگر وجود تغییرات درون جمعیتی این‌گونه در منطقه‌ی سیستان می‌باشد (15). تعدادی نمونه متعلق به جنس Eryx از خانواده‌یBoidae در این مجموعه وجود داشت، که بدلیل پیچیدگی‌های تاکسونومیک انتساب آن­ها به گونه‌های شناخته شده امکان‌پذیر نبود. به همین دلیل دراین مطالعه مورد اشاره قرارنگرفتند و در تلاشیم تا با کمک گرفتن از داده‌های ژنتیکی در تعیین دقیق وضعیت تاکسونومیک آن­ها قدمی برداریم.

مطالعه‌ی اخیر از وجود تنوع قابل‌توجهی از مارها در منطقه‌ی سیستان حکایت دارد. باتوجه به تغییرات اقلیمی و خشکسالی‌های سال‌های اخیر، حفظ تنوع زیستی خزندگان منطقه و به‌ویژه مارهای آن نیازمند مطالعه‌ی بیشتر و انجام پروژه‌های حفاظت محور در منطقه‌ی سیستان می‌باشد. تصمیم­گیری تاکسونومیک در مورد گونه‌هایی که تفاوت‌های ریخت‌شناسی نسبت به مطالعات قبلی نشان می‌دهند، نیازمند بررسی نمونه‌های بیشتر از مناطق دیگر و همچنین مطالعه‌ی نمونه‌های تایپ هرگونه می‌باشد. پژوهش‌های تکمیلی ازجمله پژوهش‌های مولکولی و بوم‌شناختی می‌تواند به روشن‌تر شدن موضوع در آینده کمک کند.

سپاسگزاری

از دکتر بهزاد فتحی نیا و دکتر آذر خسروانی که زحمت مطالعه نسخه اولیه این مقاله را کشیدند و با نظرات ارزشمندشان موجب بهبود کیفی آن شدند صمیمانه تشکر و قدردانی می‌گردد.

1- Apesteguia, S., and Zaher, H., 2006. A Cretaceous terrestrial snake with robust hindlimbs and a sacrum. Nature, Vol. 440, PP: 1037–1040.
2- Cohn, M. J., and Tickle, C., 1999. Developmental basis of limblessness and axial patterning in snakes. Nature, Vol. 399, PP: 474–479.
3- Dowling, H. G., 1951. A proposed standard system of counting ventrals in snakes. British Journal of Herpetology, Vol. 1, PP: 97–99.
4- Evgeny, Z. K., Olga, K. K., Uira, S. M., Barozzi, I., Osterwalder, M., Mannion, B. J., Tissieres, V., Pickle, C. S., Plajzer-Frick, I., Lee, E. A., Kato, M., Garvin, T. H., Akiyama, J. A., Afzal, V., Lopez-Rios, J., Rubin, E.M., Dickel, D.E., Pennacchio, L.A. and Visel, A., 2016. Progressive Loss of Function in a Limb Enhancer during Snake Evolution. Cell press, Vol. 167, PP: 633–642.
5- Fathinia, B., Rastegar-Pouyani, N., Darvishnia, H., and Rajabizadeh, M., 2010. The snake fauna of Ilam Province, southwestern Iran. Iranian Journal of Animal Biosystematics, Vol. 6, No. 1, PP: 9-23.
6- Figueroa, A., McKelvy, A. D., Grismer, L. L., Bell, C. D., and Lailvaux, S. P., 2016. A Species-Level Phylogeny of Extant Snakes with Description of a New Colubrid Subfamily and Genus. PLoS ONE, Vol. 11, No. 9, PP: e0161070.
7- Gracheva, E. O., Ingolia, N. T., Kelly, Y. M., Cordero-Morales, J. F., Hollopeter, G., Chesler, A. T., Sánchez, E. E., Perez, J. C., Weissman, J. S., and Julius, D., 2010. Molecular basis of infrared detection by snakes. Nature, Vol. 464, PP: 1006–1011.
8- Greene, H. W., 1997. Snakes: The Evolution of Mystery in Nature. University of California Press, USA. pp. 366.
9- Guerreiro, I., Gitto, S., Novoa, A., Codourey, J., Huynh, T. H. N., Gonzalez, F., Milinkovitch, M. C., Mallo, M., and Duboule, D., 2016. Reorganisation of Hoxd regulatory landscapes during the evolution of a snake-like body plan. eLife, Vol. 5, e16087 p.
10- Khan, M. S., 2002. Die Schlangen Pakistans [English edition as “A Guide to the snakes of Pakistan”]. Edition Chimaira (Frankfurt am Main), 265 p. [review in HR 34: 400, Russ J Herp 12: 79]
11- Latifi, M., 2000. The snakes of Iran. Tehran, Published by the Department of the Environment. pp. 159.
12- Matsubara, K., Nishida, C., Matsuda, Y., and Kumazawa, Y., 2016. Sex chromosome evolution in snakes inferred from divergence patterns of two gametologous genes and chromosome distribution of sex chromosome-linked repetitive sequences. Zoological Letters, Vol. 2, 19 p.
13- Moradi, N., Shafiei, S., and Sehhatisabet, M. E., 2013. The snake fauna of Khabr National Park, southeast of Iran. Iranian Journal of Animal Biosystematics, Vol. 9, No. 1 PP: 41-55.
14- Mullin, S. J., and Seigel, R. A., 2009. Snakes: Ecology and conservation. New York: Cornell University Press. pp. 365.
15- Shafiei, S., Fahimi, H., Sehhatisabet, M.. E., and Moradi, N., 2014. Rediscovery of Maynard's Longnose Sand Snake, Lytorhynchus maynardi, with the geographic distribution of the genus Lytorhynchus Peters, 1863 in Iran. Zoology in the Middle East, Vol. 61, No. 1, PP: 32-37.
16- Tchernov, E., Rieppel, O., Zaher, H., Polcyn, M. J., and Jacobs, L. L., 2000. A fossil snake with limbs. Science, Vol. 287, PP: 2010–2012.
دوره 32، شماره 4
دی 1398
صفحه 283-291
  • تاریخ دریافت: 02 اردیبهشت 1397
  • تاریخ بازنگری: 06 تیر 1397
  • تاریخ پذیرش: 24 مهر 1397