مقایسه ترکیب سنی در دو جمعیت از گونه‌های دوزیست بی‌دم مخمل کوه با استفاده از روش اسکلتوکرونولوژی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشگاه لرستان

2 عضو هیات علمی دانشگاه لرستان

3 عضو هیات علمی-دانشگاه لرستان

2723

چکیده

در این تحقیق ترکیب سنی نمونه¬های موجود در جمعیت¬های دو گونه دوزیست بی¬دم از دو جنس متفاوت شامل قورباغه Rana ridibunda و وزغ Bufo viridis با استفاده از روش اسکلتوکرونولوژی مطالعه گردید. برای این کار تعداد 20 نمونه قورباغه (7 ماده و 13 نر) و 22 نمونه وزغ (9 ماده و 13 نر) در طول سال از محل زندگی آن‌ها در مخمل کوه خرم آباد جمع¬آوری و به آزمایشگاه منتقل گردیدند. در آنجا پس از بررسی‌های بیومتریک، نمونه¬ها تشریح و استخوان‌های اندام‌های حرکتی آن‌ها جدا و از مراحل کلسیم گیری، آبگیری، شفاف سازی، قالب¬گیری، مقطع گیری و رنگ آمیزی عبور داده شد. مقاطع تهیه شده با میکروسکوپ نوری مورد بررسی واقع شده و با توجه به تعداد خطوط توقف رشد در برش‌های عرضی استخوان، سن تک تک نمونه¬ها تعیین گردید. نتایج بدست آمده نشان داد که محدودۀ سنی برای نمونه¬های R. ridibunda 11-3 سال و برای نمونه¬های B. viridis 8-1 سال می¬باشد. همچنین، به منظور تعیین رابطۀ بین سن و طول پوزه تا مخرج، اطلاعات حاصله با استفاده از روش‌های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از این بررسی‌ها نشان داد که در هر دو گونۀ مورد مطالعه، به ویژه در سنین بالا، رابطۀ مستقیمی بین دو مؤلفۀ طول پوزه تا مخرج و سن مشاهده نمی¬شود. این یافته هم در مورد جنس نر و هم در جنس ماده صدق می‌کند. با توجه به نتایج حاصله می¬توان چنین نتیجه گیری کرد که در جمعیت‌های مورد مطالعه، نمونه¬ها پس از رسیدن به بلوغ رشد مشخصی از خود نشان نمی¬دهند.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Comparison of age structure in two Makhmalkoh’s anuran populations by means of skeletochronology

نویسندگان [English]

  • sedigeh ashkavandi 1
  • Ahmad Gharzi 2
  • mohsen abbasi 3

چکیده [English]

In this research age structure in populations of two anuran species: a frog R. ridibunda and a toad Bufo viridis was studied using skeletochronological method. To perform this task, 20 individuals of the frog (13 male and 7 female) and 22 individuals of the toad (13 male and 9 female) were collected during different seasons of year from their natural habitat in Khorramabad and transferred to the laboratory where they were killed and their femur bones were dissected out from their legs. The bones were then decalcified, dehydrated, cleared, embedded, cut, stained and observed under a light microscope. The age was estimated for individuals by counting the number of lines of arrested growth (LAG) in cross-sections taken from femurs. On the basis of observations, the age range was 3-11 and 1-8 for R. ridibunda and B. viridis, respectively. Moreover, to find any relation between snout-to-vent length (SVL) and age, we analyzed the data using statistical methods. Results obtained from this analysis indicated that there is no positive relation between these two characters neither in R. ridibunda nor in B. viridis. This is true for both males and females. According to these finding we can come to the conclusion that these species do not show a significant growth after puberty.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Age estimation
  • Longevity
  • Lines of arrested growth
  • Frog
  • Toad

مقایسه ترکیب سنی در دو جمعیت از گونه­های دوزیست بی­دم مخمل کوه با استفاده از روش اسکلتوکرونولوژی

صدیقه اشکاوندی1، احمد قارزی1* و محسن عباسی2

1 خرم آباد، دانشگاه لرستان، دانشکده علوم، گروه زیست شناسی

2 خرم آباد، دانشگاه لرستان، دانشکده دامپزشکی، گروه علوم پایه 

تاریخ دریافت: 19/9/90               تاریخ پذیرش: 9/2/91 

چکیده 

در طی این تحقیق ترکیب سنی نمونه­های موجود در جمعیت­های دو گونه دوزیست بی­دم از دو جنس متفاوت شامل قورباغه Rana ridibunda  و وزغ Bufo viridis  با استفاده از روش اسکلتوکرونولوژی مورد مطالعه قرار گرفت.  برای این کار تعداد 20 نمونه قورباغه (7 ماده و13 نر) و 22 نمونه وزغ (9 ماده و13 نر) در طول سال از محل زندگی آن‌ها در مخمل کوه خرم آباد جمع­آوری و به آزمایشگاه منتقل گردیدند. در آنجا پس از بررسی‌های بیومتریک، نمونه­ها تشریح و استخوان‌های اندام‌های حرکتی آن‌ها جدا و از مراحل کلسیم­گیری، آبگیری، شفاف­سازی، قالب­گیری، مقطع­گیری و رنگ آمیزی عبور داده شد. مقاطع تهیه شده با میکروسکوپ نوری مورد بررسی واقع شده و با توجه به تعداد خطوط توقف رشد در برش‌های عرضی استخوان، سن تک تک نمونه­ها تعیین گردید. نتایج بدست آمده نشان داد که محدوده سنی برای نمونه­های R. ridibunda 11-3 سال و برای نمونه­های B. viridis  8-1 سال می­باشد. همچنین، به منظور تعیین رابطه بین سن و طول پوزه تا مخرج، اطلاعات حاصله با استفاده از روش‌های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از این بررسی‌ها نشان داد که در هر دو گونه مورد مطالعه، به ویژه در سنین بالا، رابطه مستقیمی بین دو مولفه طول پوزه تا مخرج و سن مشاهده نمی­شود. این یافته هم در مورد جنس نر و هم در جنس ماده صدق می‌کند. با توجه به نتایج حاصله می­توان چنین نتیجه گیری کرد که در جمعیت‌های مورد مطالعه، نمونه­ها پس از رسیدن به بلوغ رشد مشخصی از خود نشان نمی­دهند.

واژه های کلیدی: تخمین سن، طول عمر، خطوط توقف رشد، قورباغه، وزغ

* نویسنده مسئول، تلفن[A1] :  09163670397 ، پست الکترونیکی: ahgharzi@yahoo.com

مقدمه

 

تاکنون، چندین روش مختلف برای تخمین سن دوزیستان و خزندگان پیشنهاد و اجرا شده است. این روش‌ها عمدتاً بر مبنای ضخامت عدسی چشم، لوب­دار شدن بیضه، داده­های مربوط به میزان باروری و نشانه گذاری-آزادسازی و دستگیری دوباره استوار بوده است (1، 3، 4، 13 و 18). اولین کارهایی که روی تعیین سن گونه­های مختلف صورت می­گرفته و در آن‌ها مطالعه از بدو تولد نمونه شروع می­شده روش نشانه گذاری-آزادسازی و دستگیری دوباره بوده  است، اما همان‌طور که آشکار است این روشی بسیار سخت و طولانی مدت است، ضمن اینکه برای موارد فسیلی نیز کاربرد  ندارد. در میان روش­های توسعه یافته غیرمستقیم کنونی که برای تعیین سن استفاده می‌شود اسکلتوکرونولوژی روش معتبری محسوب می­شود که بر پایه آنالیز نشانه­های موجود در بافت استخوان طرح ریزی شده است(8، 12، 14و17). به طور خاص این روش بیشتر در مورد گونه­هایی کاربرد بهتری دارد که در بافت‌های سخت استخوانی آن‌ها نشانه­های میکروسکوپی ایجاد و تثبیت می‌شود که مبنای درست و قابل اتکایی برای تخمین سن، ویژگی رشد و سایر خصوصیات مرتبط یا بیولوژی گونه­ها محسوب می­گردند (4و18). در دوزیستان شرایط اقلیمی در رشد استخوان مؤثر و تعیین­کننده می­باشد. در طول دوره استراحت و خواب زمستانی رشد استخوان نسبت به فصل تابستان کاهش و یا متوقف می­شود و بافت استخوان ایجاد شده در فاصله فصل زمستان با بافت به وجود آمده در فصول فعال گونه از نظر میکروسکوپی فرق می‌کند. این اختلاف در ویژگی‌های رشد در دو فصل فعال و غیر فعال سبب می­گردد که در مقطع عرضی بافت استخوانی این جانوران حلقه­هایی شبیه حلقه­های تنه درختان تشکیل شود. معمولاً حلقه بافت استخوانی که در طی فصل زمستان یا غیرفعال ایجاد می­شود باریک‌تر بوده و همچنین به دلیل تراکم متفاوت مواد آلی و معدنی بستر بافت استخوان (نسبت به بافت ایجاد شده طی فصل فعال) بعد از رنگ آمیزی­های معمول در آزمایشگاه‌های بافت شناسی به صورت حلقه‌های تیره­تری نمایان می­شوند. به این حلقه­ها  اصطلاحاً خط توقف رشد (Lines of arrested growth) یا LAGS گفته می­شود که به صورت متمرکز خصوصاً در استخوان‌های دراز یا کوتاه (ران، بازو یا بند انگشت) ظاهر می­شوند. وجود هر حلقه­ در بافت استخوانی به منزله گذشت یک سال از زندگی حیوان می­باشد و لذا با شمارش تعداد حلقه­ها می­توان سن حیوان را تا لحظۀ جمع آوری مشخص نمود (6 و 7). قورباغه­ها و وزغ­ها با وجود اینکه از گونه­های نام آشنا برای ما انسان‌ها هستند و در جوار محیط زندگی ما معمولاً یافت می­شوند ولی اطلاع دقیقی از طول عمر آن‌ها در طبیعت وجود ندارد چرا که بسته به شرایط اقلیمی و نوع گونه­ها طول عمر آن‌ها ممکن است در نقاط مختلف اختلافاتی را نشان دهد. در مورد تعیین سن در گونه­های دوزیست با استفاده از روش اسکلت وکرونولوژی تحقیقاتی در خارج  از کشور صورت گرفته (11، 12، 13و14) ولی این موضوع تاکنون  نظر محققان داخلی را به خود جلب نکرده است و حداقل بنا بر جستجوهای به عمل آمده در منابع، تحقیقی در این رابطه صورت نگرفته است. با توجه به موارد مذکور ما بر آن شدیم که در این تحقیق بر روی جمعیت­های گونه Rana ridibunda و Bufo viridis ساکن مخمل­کوه واقع در حاشیه شهر خرم­آباد با موقعیت جغرافیایی E´3˚48 و N´5˚33 مطالعاتی انجام داده و با روش اسکلتوکرونولوژی سن افراد موجود در این جمعیت‌ها را تعیین نماییم.

مواد و روشها  

برای انجام این کار تعداد 20 نمونه از گونه قورباغه R. ridibunda (مشتمل بر 7 ماده و 13 نر) و 22 نمونه از گونه وزغ B. viridis (شامل 13 نر و 9 ماده) از منطقه مخمل کوه خرم آباد در طی ماه­های اسفند تا خرداد جمع­آوری شدند. نمونه­ها پس از انتقال به آزمایشگاه جهت تثبیت شدن درون فرمالین 10%  قرار گرفتند و در مرحله بعد فاکتور طول پوزه تا مخرج (snout-to-vent length) یا SVL به همراه چند فاکتور دیگر (طول پا، طول سر، طول پوزه و طول ران) در مورد آن‌ها اندازه­گیری شد. سپس نمونه­ها تشریح و استخوان‌های مربوط به اندام‌های حرکتی آن‌ها جدا گردید. استخوان‌ها به منظور نرم شدن درون محلول اسید نیتریک 5% برای کلسیم­گیری قرار گرفتند. مدت زمان کلسیم گیری با توجه به نوع استخوان‌ها و طول عمر حیوان متفاوت بود، بطوریکه این مرحله برای استخوان‌های نازک حداکثر 5 دقیقه و برای استخوان‌های ضخیم تا 45 دقیقه طول می­کشید. متعاقباً استخوان‌های نرم شده درون محلول‌های اتانول 70، 80، 90 و 100% جهت آب گیری (هر کدام 5/1 ساعت) قرار داده شدند و بعد برای پشت سر گذراندن مرحله شفاف­سازی به محلول گزیلول منتقل شدند. نمونه­ها سپس در پارافین به مدت 24 ساعت قرار گرفتند تا پارافین به خوبی درون بافت نفوذ کند. کار تهیه برش‌های عرضی با ضخامت 7-5 میکرومتر با میکروتوم دوار صورت گرفت و در نهایت برش‌های تهیه شده با روش هماتوکسیلین-ائوزین رنگ آمیزی شدند (19). مقاطع بافتی آماده شده در زیر میکروسکوپ جهت بررسی‌های بافت شناسی مورد بررسی‌های دقیق واقع شدند. در بافت استخوانی متراکم موجود در مقاطع تهیه شده، خطوط توقف رشد شناسایی و تعداد آن‌ها شمارش گردید و بر مبنای آن‌ها سن قورباغه مورد مطالعه تعیین گردید. برای اینکه تعیین شود آیا از نظر این فاکتور (تعداد خطوط توقف رشد) بین نمونه­های نر و ماده تفاوتی وجود دارد یا خیر، اطلاعات بدست آمده بوسیله نرم­افزار Excel مورد تجزیه و تحلیل آماری واقع گردید.

 

 

شکل 1- برشی از بافت استخوانی که قسمت‌های مختلف در آن مشاهده میشود. مغز استخوان (BM)، آندوست استخوان (EB)، پریوست استخوان (PB)، حلقه­ یا خط توقف رشد (LAG). بزرگنمایی 200×، H&E .


نتایج

مطالعات بیومتری نشان داد که در گونه R. ridibunda، میانگین SVL در جنس ماده 875/8 ± 102/72 میلی­متر و در جنس نر 142/5 ± 47/71 میلی­متر می­باشد. اندازه­گیری همین صفت در مورد گونه B. viridis به ترتیب اعداد 66/5 ± 03/76 و 78/11 ±  93/53 میلی­متر را برای جنس ماده و نر نشان داد.            بررسی­های بافت­شناسی مقاطع تهیه شده از نمونه­های استخوان‌های دراز (ران) نشان داد که این استخوان‌ها در مقطع عرضی ظاهری گرد و مدور دارند. در این مقاطع به طور مشخص دو ناحیه قابل تشخیص است، مغز استخوان در داخل که عمدتاً شامل بافت خون‌ساز است و بافت استخوانی متراکم در پیرامون که به صورت حلقه­ای بخش داخلی را احاطه می‌کند. در بافت استخوانی متراکم، ناحیۀ پریوست استخوان در بیرونی­ترین قسمت به صورت لایۀ نازکی قرار گرفته است. بافت اصلی استخوان با ضخامتی بسیار بیشتر از بقیه قسمت­ها، بین پریوست و آندوست وجود دارد که در آن سلول‌های استخوانی یا استئوسیت­ها در لاکوناها مشاهده می­شوند (شکل 1). لاکوناها درون تیغه­های مربوط به سیستم هاورس قرار گرفته­اند، درون این سیستم‌ها مجاری هاورس نیز دیده می شود. در اغلب لاکوناها یک سلول دیده می­شود ولی در بعضی موارد چند سلول نیز با هم درون یک لاکونا مشاهده می­شوند. این قسمت از بافت استخوانی شامل حلقه‌هایی (LAG) می­باشد که تعداد این حلقه‌ها بر حسب سن نمونه فرق می­کند (شکل 1). این حلقه­ها نسبت به دیگر نواحی بافت استخوانی به صورت تیره­تری نمایان می­شوند به طوری که به راحتی از نواحی اطراف خود قابل تشخیص هستند. در زیر این بخش، بافت استخوانی آندوست قرار گرفته که نسبت به بافت اصلی استخوان دارای ضخامت کم تری می­باشد (شکل 1)، اگر بافت با بزرگنمایی بالاتر و دقت بیشتری مطالعه شود آشکار می­گردد که در این قسمت نیز حلقه­هایی مشاهده می­شوند ولی بر طبق قرارداد این حلقه­ها برای تعیین سن لحاظ نمی­شوند.

 

 

شکل 2- فتوگرافهای حاصل از بافت استخوانی گونه­های B. viridis  (A, B) و R. ridibunda (C, D). در تصویر A فقط یک حلقه مشاهده می­شود در حالیکه بافت استخوانی نمونۀ B تعداد هشت حلقه را نشان می‌دهد. در تصویر C تنها سه حلقه دیده می­شود ولی بافت استخوانی در تصویر D شامل 11 حلقه ­می­باشد. بزرگنمایی A برابر 100× و B,C,D معادل 200×. H&E

 

نمودار 1- ارتباط بین SVL (میانگین± انحراف استاندارد) و سن افراد نر و مادۀ گونۀ R. ridibunda.

 

نمودار 2- ارتباط بین SVL (میانگین± انحراف استاندارد) و سن افراد نر و مادۀ گونۀ Bufo viridis .

 

شمارش حلقه­های موجود در بافت اصلی استخوان که به نام خطوط توقف رشد یا LAGها شناخته می­شود نشان داد که در مورد هر دو گونه مورد مطالعه تعداد آن‌ها در نمونه­های مختلف با یکدیگر فرق می‌کند. به عنوان مثال، در نمونه­ای از B. viridis که در آن SVL برابر با 88/66 میلی­متر  بود، در بافت استخوانی تعداد یک حلقه مشاهده شد (شکل A2)، در حالی که در نمونه­ای دیگر از همین گونه با SVL برابر با 61 /77 میلی­متر تعداد 8 حلقه  LAG در بافت استخوانی مشاهده شد (شکلB2). وجود این تفاوت‌ها در بین افراد گونه R. ridibunda  نیز به روشنی آشکار شد. به عنوان نمونه، در یکی از نمونه­ها که SVL اندازه­گیری شده برای آن برابر با 56/44  میلی­متر بود در بافت استخوانی آن سه عدد LAG  تشکیل شده بود (شکل C2)، ولی در  نمونه دیگری از این گونه با SVL برابر با 17/60 میلی­متر تعداد 11 حلقه  LAG  شمارش شد (شکلD2). خلاصه نتایج حاصل از این اندازه‌گیری‌ها به همراه درصد فراوانی هر یک از گروه‌های سنی (با توجه به تعداد حلقه­های شمارش شده) در جدول 1 آورده شده است. همان طور که مشاهده می­شود حداکثر تعداد حلقه­های شمارش شده در گونه R. ridibunda برابر 11 عدد می­باشد. بر طبق عقیده رایج و شواهد موجود اگر بپذیریم که هر حلقه­ در بافت استخوانی معادل یک سال زندگی می­باشد در آن صورت پیرترین نمونه 11 سال سن و جوانترین نمونه 3 سال سن داشته است. به علاوه در مورد این گونه فراوان‌ترین افراد جمعیت را افراد با سن 6 سال تشکیل می‌دادند درحالیکه کم‌ترین فراوانی در نمونه­های بالای 7 سال مشاهده گردید. همین مطالعات در مورد گونهB. viridis  نشان داد که مسن‌ترین فرد جمعیت 8 سال و جوانترین آن‌ها یک سال داشت، ضمن اینکه افراد دو ساله بیشترین و افراد یک ساله و 8 ساله از کم‌ترین فراوانی در بین جمعیت مورد مطالعه برخوردار بودند. پس از بررسی‌های بافت شناسی و شمارش حلقه­های توقف رشد در بافت استخوانی، با استفاده از آنالیزهای آماری ارتباط ابتدا بین SVL و سن افراد  در دو جنس نر و ماده مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده از این بررسی‌ها در نمودارهای 1 و 2 منعکس شده است. همان‌طور که مشاهده می­شود بجز جنس ماده گونه R. ridibunda هیچ رابطۀ مشخصی بین SVL و تعداد حلقه­های شمارش شده مشاهده نمی­شود. به ترتیبی که به طور مثال دو  نمونه نر  R. ridibunda با SVL تقریباً مساوی، در بافت استخوانی یکی از نمونه­ها تعداد 9 و در دیگری 11 حلقه شمارش شد. در مورد جنس ماده گونه  R. ridibunda  یک رابطه اندکی بین این دو پارامتر مشاهده می­شد ولی با توجه به تعداد محدود نمونه­ها و اختلاف ناچیز این ارتباط معنی­دار نمی­باشد، لیکن در مورد جنس ماده گونه B. viridis حتی این ارتباط ناچیز نیز ملاحظه نمی­شود.

جدول 1- اطلاعات مربوط به تعداد نمونه­ها (S.N) تعداد خطوط توقف رشد شمارش شده (L.N) و درصد فراوانی گونه­های جمع آوری شده (%) از دو گونۀ R. ridibunda  و B. viridis

R. ridibunda 

B. viridis

%

L.N

S.N

%

L. N

S. N

25

3

5

5/4

1

1

20

4

4

3/27

2

6

10

5

2

2/18

3

4

30

6

6

2/18

4

4

5

7

1

6/13

5

3

5

9

1

6/13

6

3

5

11

1

5/4

8

1

بحث و نتیجه گیری

اسکلتوکرونولوژی دیر زمانی است که به عنوان یک روش استاندارد برای تخمین سن گونه­های مختلف دوزیستان و خزندگان مورد استفاده قرار می­گیرد (23 و25). در مورد دوزیستان نواحی معتدل، یک LAG معمولاً به عنوان یک سال سن تفسیر می­شود (2 و19). بر مبنای این تفسیر، هر  LAGنشانگر وجود یک دوره غیر فعال در زندگی حیوان است (5). فعالیت­های زیستی دوزیستان اساساً به وسیله‌ی دما و رطوبت محیطی تنظیم می­شود. در نتیجه، در زمستان به دلیل شرایط سخت محیطی این جانوران قادر نیستند به فعالیت خود ادامه دهند و به خواب زمستانی فرو می­روند. از اینرو LAGها معرف آن قسمت از بافت استخوانی است که طی زمستان خوابی ایجاد می­شود و چون در این دوره از نظر مواد غذایی قابل دسترس تفاوت‌هایی با دوره فعال وجود دارد در نتیجه ترکیب بافت استخوانی ساخته شده متفاوت از دوره فعال بوده و به همین دلیل است که پس از رنگ آمیزی به راحتی از بافت‌های اطراف قابل تشخیص می­باشد (24و 26). با توجه به مطالعات دیگران و توضیحات فوق اگر بپذیریم که هر LAG معرف گذشت یک سال از عمر حیوان می­باشد در آن صورت افراد موجود در جمعیت گونه­های R. ridibunda و B. viridis  ساکن مخمل کوه خرم­آباد به ترتیب بین 11-3 و 8-1 سال سن داشته­اند. بر همین مبنا فراوان‌ترین افراد را در گونه  R. ridibunda نمونه­های شش ساله و در گونه B. viridis  نمونه­های دو ساله تشکیل می­داده­اند. در گونه R. ridibunda حداکثر طول عمر مشاهده شده در جمعیت ساکن مخمل کوه 11 سال بود. نتایج تقریباً مشابهی از ترکیب سنی جمعیت‌های مختلف این گونه در نقاط اطراف ایران گزارش شده است. بطوری که، حداکثر طول عمر در جمعیت ساکن منطقۀ حفاظت شده ولگا-کامزکی روسیه به 11 سال و در جمعیت اطراف دریاچه سوان ارمنستان (با ارتفاع 1900 از سطح دریا) به 10-9 می­رسد (27). لدنتسوف و ملکومیان (22) حداکثر طول عمر این گونه را در جمعیتی دیگر از کشور ارمنستان که در ارتفاع 2500 ساکن هستند 11 سال گزارش کرده است. گزارشات دیگری نیز وجود دارد که حداکثر طول عمر این گونه را کمتر ذکر کرده­اند. به عنوان مثال، حداکثر سن در جمعیتی از R. ridibunda  در کشور تاجیکستان 4 سال و در جمعیت‌های ناحیه تولگا (روسیه مرکزی) شش سال گزارش شده است (20). بر طبق نظر یکی از کارشناسان طول عمر این گونه در نواحی شمالی و کوهستانی نسبت به نواحی جنوبی و پست­تر معمولاً بیشتر است (27). اما، با توجه به نتایج بدست آمده در این مطالعه و دیگران نمی­توان این نظریه را پذیرفت چرا که خرم­آباد از نظر موقعیت جغرافیایی نسبت به تمام نواحی گزارش شده در بالا، جنوبی­تر­ بوده و ارتفاع این منطقه از سطح دریا 1147 متر می­باشد. به علاوه، اگر نظریه مذکور درست باشد باید انتظار داشت که نمونه­های مناطق گرمسیری طول عمر خیلی کمتری داشته باشند در حالی که مشاهده می­شود که حداکثر طول عمر در یکی از گونه­های جنس Rana بنام  R. nigrovittata که ساکن جنگل‌های گرمسیری و پست کشور تایلند است 9 سال گزارش شده است (16). بنابراین با توجه به شواهد موجود نمی­توان با قطعیت گفت نمونه­های ساکن مناطق شمالی و مرتفع طول عمر بیشتری نسبت به نمونه­های مناطق جنوبی و پست دارند. در مورد تخمین سن گونه B. viridis تحقیقات نسبتاً کمی صورت گرفته است. با این وجود نتایج بدست آمده در این تحقیق با اطلاعات ارائه شده توسط دیگران مطابقت می­کند. کوتروپ و همکاران (21) حداکثر طول عمر جمعیتی از این گونه را که در استان گیرسون ترکیه یافت می­شوند هشت سال گزارش کرده‌اند. جمعیت‌های گرجستانی این گونه که در نواحی رودخانه کورا (در ارتفاع 1200-900) این کشور وجود دارند حداکثر سنی معادل 12 سال را نشان می‌دهند (10).  مطالعات تعیین سن در گونه­های دیگر جنس Bufo نیز انجام شده و تفاوت‌های در طول عمر گونه­های مختلف مشاهده می­شود. به عنوان نمونه حداکثر سن در گونه B. japonicus هشت سال (28)، در گونه B. verrucosissimus دوازده سال (10) و در گونه  B. bufoدوازده سال (13) و گونه B. melanostictus چهار سال (9) گزارش شده است. با این وجود همان‌طور که در مورد گونه R. ridibunda ذکر شد، به نظر نمی‌رسد که ارتباطی بین ارتفاع زیستگاه و طول عمر وجود داشته باشد (21). یکی از دلایلی که برای تفاوت طول عمر در جمعیت‌های مختلف قورباغه و وزغ ذکر می­شود فراوانی دشمنان طبیعی یا شکارگران است، به عبارتی در هر اکوسیستمی که شکارگران بیشتری باشند طول عمر دوزیستان ساکن آن کوتاه‌تر می­باشد (16). اما برای اثبات این موضوع نیاز است که تحقیقات بیشتری انجام گیرد.

در این تحقیق، ما در مورد هیچ یک از گونه­ها و تقریباً در هیچ کدام از جنس­های نر و ماده به ارتباط مشخصی بین SVL و سن گونه­ها دست پیدا نکردیم. این نتایج با برخی از گزارشات موجود مطابقت ندارد، به طوری که در برخی از آن‌ها نشان داده شده که یک رابطه مستقیمی بین این دو فاکتور در گونه­های دوزیست مشاهده می­شود (16و21). از طرفی نتایج تحقیق اخیر، شواهد مبتنی بر عدم وجود ارتباط بین این دو فاکتور را تایید می‌کند. کوتروب  و همکاران (20) نشان دادند که در مورد گونه R. ridibunda موجود در ناحیه ترابوزان ترکیه، بین این دو مؤلفه حداقل در جنس ماده هیچ گونه رابطه­ای دیده نمی­شود. به همین ترتیب در مورد دوزیست دمدار Tylototriton verrucosus  نیز چنین ارتباطی یافت نشده است (16). در جنس نر B. bufo نیز ارتباط مثبتی بین این دو فاکتور به چشم نمی­خورد (15). بنابراین یافته­های این تحقیق با شواهد متعددی از این گونه­ها و نیز سایر گونه­ها هماهنگی و تطابق نشان می­دهد. اگر به نمودارهای 1 و 2 که ارتباط بین SVL و سن را نشان می‌دهد دقت نماییم، ملاحظه می­شود که در هر دو جنس نر و ماده این گونه­ها، برخلاف سنین بالا که هیچ رابطه­ای بین این دو شاخص دیده نمی­شود، در سنین کم (زیر 4-3 سال) تقریباً یک همسویی بین این دو مؤلفه دیده می­شود. لذا با توجه به این نتایج و شواهد حاصل از کارهای دیگران می­توان نتیجه گیری کرد که دوزیستان بعد از رسیدن به بلوغ جنسی که معمولاً در 3-2 سالگی اتفاق می­افتد (21)، در فاصله سال‌های بلوغ تا مرگ رشد چندانی از خود نشان نمی­دهند، هرچند که اثبات این فرضیه با اطلاعات حاضر امکان پذیر نمی‌باشد. به طور خلاصه، در این تحقیق نشان داده شد که میانگین سنی و حداکثر طول عمر نمونه­های موجود در جمعیت گونه­های B. viridis و R. ridibunda تقریباً مشابه اطلاعاتی است که از مناطق پیرامون ایران در مورد این گونه­ها گزارش شده و اینکه در هیچ یک از گونه­ها بنظر می­رسد ارتباط مستقیمی بین SVL و سن در جنس نر و ماده وجود ندارد.

  1. Acker, P. M., Kruse, K. C., and Prehbiel, E. B., 1986. Aging Bufo americanus by skeletochronology. J. Herpetol. 20: 570-574
  2. Alcobendas, M., and Castanet, J., 2000. Bone growth plasticity among populations of Salamandra salamandra: interactions between internal and external factors. Herpetologica. 56: 14-26
  3. Augert, D., and Joly, P., 1993. Plasticity of age at maturity between two neighbouring populations of the common frog (Rana temporaria). Can. J. Zool; 71: 26-33
  4. Bastein, H., and Leclair, R., 1992. Aging wood frogs (Rana sylvatica) by skeletochronology. J. Herpetol. 26: 222-225
  5. Castano, M. H., and Castanet, J., 1987. Experimental data on bone growth and age in Triturus marmoratus (Amphibia, Urodela). In Proc. 4th Ord. Gen. Mtg. Soc. Eur. Herpetol. J. 87-90
  6. Castanet, J., and Smirina, E., 1990. Introduction to the skeletochronological method in amphibians and reptiles. Ann Sci Nat Zool. 11: 191- 196
  7. Castanet, J., Francillon-Vieillot, H., Meunier, F. J., and De Ricqles, A., 1993. Bone and individual aging. In bone (Bone growth-B). B. K. Hall, ed. CRC Press, Boca Raton, FL.: 245-283
  8. Castanet, J., Francillon-Vieillot, H., and Bruce, R. C., 1996. Age estimation in Desmognathine salamanders assessed by skeletochronology. Herpetologica. 52: 160-171
  9. Dixit, P. K., Andia, B. N., Behera, S., and Behera, H. N., 2010. Age determination in common Indian toad, Bufo melanostictus, by skeletochronology, The IUP Journal Sci. Tech., 4(3): 42-46

10. Gokhelashvili, R. K., and Tarkhnishvili, D. N., 1994. Age structure of six Georgian anuran populations and its dynamics during two consecutive years. Herpetozoa 7(1/2): 11-18

11. Halliday, T. R., and Verrell, P. A., 1988. Body size and age in amphibians and reptiles. J Herpetol. 22: 253-265

12. Hemelaar, A. S. M., 1981. Age determination of male Bufo bufo(Amphibian, Anura) from the Nether lands, based on year rings in phalanges. Amphibia- Reptilia.3/4: 223- 233

13. Hemelaar, A.,  1985. An improved method to estimate the number of year rings resorbed in phalanges of Bufo bufo (L.) and its application to populations from different latitudes and altitudes. Amphi- Reptil. 6: 323-341

14. Hemelaar, A. S. M., and Van Gelder, J. J., 1980. Annul growth rings in phalanges of Bufo bufo (Anura, Amphibia) from the Netherlands and their use for age determination. Netherland J Zool. 30, 129:135

15. Hogland, H., and Saterberg, L., 1989. Sexual selection in common toads: correlates with age and body size. J. Evol. Biol. 2(5): 367–372

16. Khonsue, W., Matusui, M., and Misawa, Y., 2000. Age determination of Rana nigrovittata, a frog from tropical forest of Thailand. Zoological Science, 17: 253-257

17. Kleinenberg, S. E., and Smirina, E. M., 1969. A contribution to the method of age determination in amphibians. Zool J. 48: 1090-1094

18. Kusano, T., Fukuyama k.,[91]  and Miyashita, N., 1995. Age determination of the stream frog. Rana sakuraii by skeletochronology. J Herpetol. 29: 625-628

19. Kusano, T., Fukuyama k.[92]  and Miyashita, N., 1995. Body size and age determination by skeletochronology of the brown frog Rana tagoi tagoi in southwestern kanto. Jpn. J. Herpetol. 16: 29-34

20. Kutrop, Y. N., Cobanoglu, U., and Ozoran, Y., 2005. Age determination and some growth parameters of a Rana ridibunda population in turkey. Acta Zoologica Academiae Scientiarum Hungaricae, 51(1): 67-74

21. Kutrup, B., Cakir, E., Colak, Z., Bulbul, U., and Karaoglu, H., 2011. Age and growth of green Toad, Bufo viridis (Laurenti, 1768) from and island and a mainland population in giresun, Turkey. Journal of Animal and Veterinary Advances, 10(11): 1469-1472

22. Ledentsov, A. V., and Mekkumyan, L. S., 1986. On longevity and growth rate in amphibians and reptiles in Armenia. Proc. Zool. Inst. Acad. Sci. USSR. 158: 105–110. [in Russian]

23. MacCoy, E. D., Mushinsky, H. R., Shockley, W. J., and Alvarez, M. R., 2010. Skeletochronology of the threathened Florida sand skink, Plestiodon (Neoseps) reynoldsi. Copeia 1: 38-40

24. Peabody, F. E., 1961 Annual growth zones in vertebrates (living and fossils). J. Morphol. 108: 11-62

25. Schroeder, E. E., and Baskett, T. S., 1968. Age estimation, growth rates and population structure in Missouri bullfrogs. Copeia. 1968: 583-592

26. Smirina, E. M., 1974. Prospects of age determination by bone layers in Reptilia, Zool. Zh. 53: 111-117

27. Smirina, E. M., 1994. Age determination and longevity in amphibians. Gerontology. 40: 133–146

28. Tamotsu, K., Kazuko, M., and Shingenori, K., 2010. Body size and age structure of a breeding population of the Japanese common toad, Bufo japonicus formosus (Amphibia: Bufonidae). Current Herpetology, 29(1): 23-31

  • تاریخ دریافت: 19 آذر 1390
  • تاریخ بازنگری: 21 اسفند 1390
  • تاریخ پذیرش: 09 اردیبهشت 1391