نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکترا- باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان- دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس
2 دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، گروه بهداشت و بیماریهای آبزیان
3 دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس ، دانشکده منابع طبیعی
4 بندرعباس، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی-موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور- پژوهشکده اکولوژی خلیج فارس و دریای عمان
چکیده
به منظور بررسی اثر برخی عوامل محیطی نظیر جنس بستر، عمق آب، اکسیژن محلول روی تراکم و تنوع دوکفه ایهای سواحل ایرانی دریای عمان ( از تنگه هرمز تا خلیج گواتر )، تعداد 10 ایستگاه ثابت نمونه برداری انتخاب گردید. جهت نمونه برداری از رسوبگیر ون – وین با مساحت 1/0 مترمربع در سه تکرار استفاده شد و علاوه بر آن پارامترهای فیزیکی و شیمیایی از قبیل درجه حرارت، شوری، اکسیژن محلول و pH با استفاده از دستگاه CTD مورد سنجش قرار گرفت. . نمونه های جمع آوری شده با الکل %95 تثبیت و با رزبنگال رنگ آمیزی گردیدند. در این بررسی جمعا تعداد 43 جنس متعلق به 19 خانواده از دوکفه ای ها مورد شناسایی قرار گرفت. خانواده های Lucinidae با 55 درصد، Nuculidae با 13درصد، Tellinidae 7 درصد، Veneridae با 5 درصد و Yoldiidae با 5 درصد به ترتیب خانواده های غالب دوکفه ای ها را تشکیل دادند. نتایج حاصل از آزمون همبستگی (Pearson) ،ارتباط معنی داری بین فراوانی دوکفه ایها با pH ، اکسیژن محلول و ذرات سیلت نشان داد، بطوری که بیشترین تراکم در ایستگاههایی است که جنس بستر لومی –سیلتی میباشد (2/0; r = 05/0P<). بین عمق و فراوانی دوکفه ایها نیز ارتباطی قوی در سطح 1 درصد قابل مشاهده میباشد. (4/0 ; r = - 01/0P< ). بعبارتی، با افزایش عمق آب از تراکم دوکفه ایها کاسته میشود. نتایج بررسی حاضر نشان داد که بین شاخص تنوع شانون با فراوانی رابطه معکوسی وجود دارد. بدین معنی که با کاهش فراوانی، تنوع افزایش می یابد.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
A survey on effects of environmental parameters on diversity and density of bivalves in the Iranian coasts of Gulf of Oman
نویسندگان [English]
1 PhD STUDENT- Young researchers and elite club- Islamic Azad University- Bandar Abbas branch
2 Department of Health and aquatic Diseases. , Faculty of Veterinary Medicin,University of Tehran
3 College of Natural Resources & Agriculture, Bandar Abbas branch, Islamic Azad University
4 Persian Gulf and Oman Sea Ecology Research Center
چکیده [English]
For study on effect of some environmental factors such as bottom structure, depth, dissolved oxygen on density and diversity of bivalves in the Iranian coasts of Gulf of Oman ( Hormoz strait – Gwatr Bay ) 10 stations were selected. A 0.1 m2 Van-Veen grab sampler was used for collecting sediments in addition to the physical and chemical parameters such as temperature, salinity, dissolved oxygen and pH using the CTD device. 95% Ethanol and Rosebengal were used for fixing and staining. In this study, 43 genera of 19 families of bivalves were identified. Lucinidae (55%), Nuculidae (13%), Tellinidae (7%), Veneridae (5%) and Yoldiidae (5%) were dominant groups. Pearson analysis results showed correlation among bivalves abundance and pH , dissolved oxygen and silt ( P< 0.05 ; r = 0.2 ). As far as maximum density is in loamy- silty sediments and there are negative significant correlation among depth and abundance of these (with increasing of depth ,the frequency of bivalves decreases) ( P < 0.01; r = -0.04 ).Results showed that with decreasing of density, diversity increases.
کلیدواژهها [English]
بررسی اثرات برخی عوامل محیطی روی تنوع و تراکم دوکفهایهای سواحل ایرانی
دریای عمان
ثمانه اصغری1*، محمدرضا احمدی2، فلورا محمدی زاده3 و کیوان اجلالی4
1 بندرعباس، دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس، دانشکده منابع طبیعی، باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان
2 تهران، دانشگاه تهران، دانشکده دامپزشکی، گروه بهداشت و بیماریهای آبزیان
3 بندرعباس، دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس، دانشکده منابع طبیعی
4 بندرعباس، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی-موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور- پژوهشکده اکولوژی خلیج فارس و دریای عمان
تاریخ دریافت: 20/8/92 تاریخ پذیرش: 6/10/93
چکیده
به منظور بررسی اثر برخی عوامل محیطی شامل جنس بستر، عمق آب، اکسیژن محلول و ... روی تراکم و تنوع دوکفه ایهای سواحل ایرانی دریای عمان ( از تنگه هرمز تا خلیج گواتر )، تعداد 10 ایستگاه ثابت نمونه برداری انتخاب گردید. جهت نمونه برداری از رسوبگیر ون – وین با مساحت 1/0 مترمربع در سه تکرار استفاده شد و علاوه بر آن پارامترهای فیزیکی و شیمیایی از قبیل درجه حرارت، شوری، اکسیژن محلول و اسیدیته با استفاده از دستگاه سی تی دی (CTD( concentration, temperature, density)) مورد سنجش قرار گرفت. نمونه های جمع آوری شده با الکل %95 تثبیت و با رزبنگال رنگ آمیزی گردیدند. در این بررسی جمعا تعداد 43 جنس متعلق به 19 خانواده از دوکفه ای ها مورد شناسایی قرار گرفت. خانواده های Lucinidae با 55%، Nuculidae با 13% ، Tellinidae با 7% ، Veneridaeبا 5% و Yoldiidaeبا 5% به ترتیب خانواده های غالب دوکفه ایها را تشکیل دادند. نتایج حاصل از آزمون همبستگی (Pearson)، ارتباط معنی داری بین فراوانی دوکفه ایها با اسیدیته، اکسیژن محلول و ذرات سیلت نشان داد، بطوری که بیشترین تراکم در ایستگاههایی است که جنس بستر لومی – سیلتی میباشد (2/0; r = 05/0P<). بین عمق و فراوانی دوکفه ایها نیز ارتباطی قوی در سطح 1 درصد قابل مشاهده میباشد. (4/0 ; r = - 01/0P< ). بعبارتی، با افزایش عمق آب از تراکم دوکفه ایها کاسته میشود. نتایج بررسی حاضر نشان داد که بین شاخص تنوع شانون با فراوانی رابطه معکوسی وجود دارد. بدین معنی که با کاهش فراوانی، تنوع افزایش می یابد.
واژههای کلیدی: تراکم، دوکفهای، عوامل محیطی، مانسون، دریای عمان.
*نویسنده مسئول، تلفن: 6689413-0761 ، پست الکترونیکی: samaneh1355@yahoo.com
مقدمه
از لحاظ بوم شناسی، نرم تنان کفزی، منجمله دوکفه ایها، دارای جایگاه ویژه ای در سلسله زنجیره های غذایی آبهای ساحلی می باشند. به غیر از اینکه به مصرف ماهی های کفزی می رسند، نقش بسزایی نیز در سیکل تغذیه سایر جانوران دریایی ایفا می کنند. بنابراین حلقه ارتباطی بسیار مهمی در انتشار و تجدید مواد غذایی در آبهای جهان به حساب می آیند (29). بررسی ماکروبنتوزها که دوکفه ایها بخشی از آن محسوب می گردند، از نظر نقش آنها در زنجیره غذایی و به عنوان شاخص آلایندگی، جهت بررسی آثار آلودگی بر بوم سازگان های آبی از اهمیت بسزایی برخوردار است(26).بعبارتی مطالعات اجتماعات بنتوز به دلیل اهمیت و نقش این موجودات در زنجیرۀ غذایی لایۀ بنتیک میتواند شاخص وضعیت بستر دریا بوده و با توجه به اینکه مستقیما َمورد تغذیۀ ماهیان، میگو و سایر آبزیان کفزی قرار میگیرند، لذا میتوان با استفاده از تولید بنتوزها، پتانسیل ذخایر کفزی مانند ماهی و میگو را در منطقۀ مورد نظر برآورد نمود (7). پراکنش دوکفه ایها که بخش مهمی از بنتوزها بشمار میروند، تحت تاثیر فاکتورهای فیزیکی چون دما، شوری، اکسیژن محلول، جنس بستر، عمق و همچنین عواملی نظیر تغذیه، رقابت و زیستگاه میباشد (28).
اولین قدمها در زمینه شناسایی و پراکنش موجودات زنده منطقه پلاژیک و بنتیک آبهای ایران در خلیج فارس و دریای عمان مربوط به تحقیقات دانشمند دانمارکی پروفسور بلگواد (Belguad ) در سالهای 1938-1937 میلادی میباشد. درسال 1372 آریا اشجع اردلان دوکفه ای های منطقه چابهار را فهرست نمود که نمونه های شناسایی شده متعلق به 30 خانواده شامل 94 جنس و گونه می باشد. خانواده غالب Veneridae بود که 23 جنس و گونه از آن شناسایی گردید(2). رضایی مارنانی در سال 1374 پراکنش نرمتنان در آبهای کم عمق پیرامون برخی از جزایر ایرانی خلیج فارس را مورد بررسی قرار داد. او طی بررسی های خود فصل، ایستگاه، عمق و جنس بستر را عامل پراکندگی نرمتنان برشمرد(5). نیکوئیان در سال 1376 با بررسی روی تراکم، پراکنش، تنوع و تولید ثانویه بی مهرگان کفزی در خلیج چابهار جمعا 18 گروه از ماکروبنتوزها را مورد شناسایی قرار داد که دوکفه ایها %6/10 نسبت به کل جمعیت ماکروبنتوزها بوده است. همچنین اظهار داشت که علاوه بر تاثیر مواد آلی در پراکنش موجودات کفزی عوامل دیگری از جمله اندازه ذرات نیز در این امر دخیل هستند. بدین ترتیب که در بسترهای شنی تنوع و تراکم گونه های مختلف موجودات ماکروفون غالبا بیشتر از بسترهای گلی و رسی است(7). ابراهیمی در سال 1384 در بررسی هیدرولوژی و هیدروبیولوژی خلیج فارس (آبهای محدوده استان هرمزگان) تعداد 41 خانواده از پرتاران، 41 خانواده ازشکم پایان، 19 خانواده از دوکفه ایها، 11 راسته از سخت پوستان و 19 گروه از سایر بی مهرگان را مورد شناسایی قرار داد. نتایج مربوط به روند تغییرات ماکروبنتوزها از ساحل به دریا نشان داد که با افزایش عمق، تراکم آنها کاهش می یابد. ضمن این که تراکم آنها در مناطق دورتر از ساحل اختلاف معنی داری نسبت به یکدیگر نشان میدهند (05/0 >p )(1). داوین و همکاران در سال 2004 با بررسی روی جوامع ماکروبنتیک خلیج ویس (Veys) در انگلستان جنس رسوبات بستر و عمق را از مهمترین فاکتورهای تاثیرگذار روی تراکم و پراکنش ماکروبنتوزها برشمردند(14).
مایکل اشمید ماکروبنتوزهای دریای لاپتیو (Laptev) را در سال 2006 مورد بررسی قرار داد. او چنین نتیجه گیری نمود که ارگانیزمهای موجود در بسترهای با ذرات ریزتر دارای تنوع و شاخص تراز زیستی بسیار پایینی میباشند(34). کوندو درسال 2010 ماکروبنتوزهای سواحل پارانگیپتای (Parangipettai) هند را مورد بررسی قرار داد و به این نتیجه رسید که فراوانی ماکروبنتوزها در پس مانسون کمتر از پیش مانسون میباشد و همچنین بیان داشت شاخص تنوع شانون حداکثر مقدار را در دوره پیش از مانسون داشته است(23).
طرح مذکور به منظور پاسخگویی به برخی از سوالات نظیر نحوه پراکنش و تراکم دوکفه ایها و وجود یا عدم وجود ارتباط بین این ویژگی ها با عوامل محیطی، پیشنهاد و به مورد اجرا درآمد.
مواد و روشها
نمونهبرداری طی دو نوبت قبل و پس از مانسون تابستانه (مانسون جنوب غربی) در سال 1388، از تنگه هرمز در استان هرمزگان با مختصات جغرافیایی 5/56 درجه شرقی تا نزدیکی خلیجگواتر در استان سیستانوبلوچستان با مختصات جغرافیایی 61 درجه طول شرقی انجام شد. در این مطالعه 10 ایستگاه (به ازای هر30 مایل دریایی 1 ایستگاه) مورد بررسی قرار گرفت (شکل 1 و جدول 1). ایستگاههای نمونهبرداری طوری انتخاب شدند که امکان تردد شناور تحقیقاتی وجود داشته باشد.
شکل1- موقعیت ایستگاه های نمونه برداری در دریای عمان
جدول 1- مختصات جغرافیایی ایستگاههای نمونهبرداری شده در آبهای ساحلی ایران (دریای عمان و تنگه هرمز)
عرض شمالی |
طول شرقی |
ایستگاه |
||
دقیقه |
درجه |
دقیقه |
درجه |
|
´5/59 |
°26 |
´30 |
°56 |
1- (جزیره هرمز) |
´30 |
°26 |
´0 |
°57 |
2- (سیریک) |
´5/42 |
°25 |
´30 |
°57 |
3- (جاسک) |
´9/36 |
°25 |
´0 |
°58 |
4- (خلیج شرقی جاسک) |
´33 |
°25 |
´30 |
°58 |
5- (گابریک) |
´2/21 |
°25 |
´0 |
°59 |
6- (دماغه میدانی) |
´5/21 |
°25 |
´30 |
°59 |
7- (کلات) |
´4/21 |
°25 |
´0 |
°60 |
8- (تنگ) |
´46/16 |
°25 |
´30 |
°60 |
9- (کنارک) |
´8/10 |
°25 |
´0 |
°61 |
10- (بریس) |
نمونهبرداری از رسوبات بستر دریا جهت بررسی کیفی و کمی نرمتنان با استفاده از رسوبگیر سطحی ون- وین با سطح مقطع 1/0 مترمربع به انجام رسید. رسوبات بستر در هر ایستگاه در 3 تکرار نمونهبرداری گردید و سپس محتویات هر رسوبگیر به تفکیک، در درون یک الک به ابعاد 50 × 50 سانتیمتر و با چشمههای به قطر 5/0 میلیمتر تخلیه و بوسیله آب دریا شستشو داده شد. نمونههای شسته شده از درون الک به ظروف پلاستیکی انتقال و بوسیله رزبنگال 2/0 گرم در لیتر رنگ آمیزی و با الکل 95 درصد تثبیت شدند. پس از اتمام نمونهبرداری، نمونهها به آزمایشگاه منتقل شده و پس از اتمام شستشوی دوباره از طریق ظرف به ظرف کردن بوسیله استریومیکروسکوپ جداسازی شدند (8) و با استفاده از منابع موجود (4)، (35) ، (11) و (15) مورد شناسایی قرارگرفتند. شاخصهای شانون و سیمپسون جهت تعیین تنوع گونهای، غنای گونهای به منظور مقایسه تعداد کل گونهها در بین جمعیت نرمتنان و تراز زیستی (Eveness) برای تعیین فراوانی افراد گونهها و نحوه توزیع این فراوانی در یک نمونه در قبل و بعد از مانسون (اردیبهشت و آبان) محاسبه گردید (25).
شاخص تنوع شانون:
H´ = Ln
H´ شاخص تنوع شانون، N تعداد کل جمعیت افراد، Ni تعداد جمعیت گونه i ام و S تعداد کل گونهها
شاخص تنوع سیمپسون:
= λ
λشاخص تنوع سیمپسون، Pi نسبت فراوانی هریک از گونهها در نمونه
شاخص غنای جمعیت:
R =
R شاخص غنای جمعیت
شاخص تراز محیطی:
E = =
E شاخص تراز محیطی
پارامترهای فیزیکی و شیمیایی آب از قبیل درجه حرارت، شوری ، اکسیژن محلول و اسیدیته با استفاده از دستگاه سی تی دی مدل 316OceanSeven - اندازه گیری گردید و تعیین دانه بندی رسوبات با روش هیدرومتری که بر اساس اختلاف دانسیته ذرات است صورت پذیرفت (20).
نتایج حاصله توسط برنامه آماری SPSS نسخه 16 و با استفاده از آنالیز واریانس یک طرفه (ANOVA)، آنالیز واریانس دوطرفه، آزمون همبستگی پیرسون و آزمون دانشجو (T- test) تحلیل شد و برای رسم نمودارها از نرم افزار اکسل استفاده گردید.
نتایج
در این بررسی جمعاً تعداد 43 جنس متعلق به 19 خانواده از دوکفهایها مورد شناسایی قرار گرفت. خانوادههای Lucinidae با 55 درصد، Nuculidae با 13 درصد، Tellinidae با 7 درصد، Veneridae با 5 درصد و Yoldiidae با 5 درصد به ترتیب خانوادههای غالب دوکفهایها را تشکیل دادند.
مقایسه میزان فراوانی دوکفهایها در دو دوره نمونهبرداری در شکل 2 نشان داده شده است. براساس این نمودار فراوانی دوکفهایها در قبل از مانسون 6226 عدد در مترمربع و در بعد از مانسون 1901 عدد در مترمربع می باشد. در رابطه با گسترش مکانی دوکفهایها، بیشترین فراوانی در دوره قبل از مانسون در ایستگاه 5 با 3567 عدد در مترمربع و کمترین فراوانی در ایستگاه 2 با 43 عدد در مترمربع مشاهده گردید.
شکل 2 : فراوانی دوکفه ای ها در قبل و بعد از مانسون در مجموع ایستگاه های نمونه برداری
در دوره بعد از مانسون ایستگاه 7 با 1003 عدد در مترمربع و ایستگاه 2 با 7 عدد در مترمربع به ترتیب بیشترین و کمترین فراوانی را به خود اختصاص دادند. مقایسه فراوانی دوکفهایها در قبل و بعد از مانسون به تفکیک ایستگاههای نمونهبرداری در شکل 3 قابل مشاهده میباشد.
همچنین مقایسه تغییرات شاخص غنای جمعیت و شاخص شانون در دو دوره نمونهبرداری نیز به تفکیک ایستگاه در شکلهای 4 و 5 نشان داده شده است. نتایج حاصل از محاسبه شاخصها شامل غنای جمعیت (R)، تنوع شامل شاخص سیمسون (λ) و شاخص شانون (H´) و شاخص تراز محیطی (E) به تفکیک در هریک از دورههای نمونهبرداری در جدول 2 ارائه گردیده است.
با توجه به تأثیر فصل نمونهبرداری بر فراوانی نرمتنان، از طریق آزمون T سطح اختلاف بین فراوانی دوکفهایها در دو وضعیت پیش مانسون و پس مانسون از نظر آماری دارای اختلاف معنیدار بود (05/0 P<).
جدول2 - مقایسه شاخص های غنای جمعیت، تنوع و تراز محیطی دوکفهایها در منطقه مورد مطالعه
|
دوکفهایها |
|
شاخص ها |
قبل از مانسون |
پس از مانسون |
شانون H´)) |
6/1 |
1/2 |
سیمپسون (λ) |
4/0 |
2/0 |
تراز محیطی E)) |
4/0 |
6/0 |
غنای گونه ای R)) |
5/0 |
6/0 |
شکل 3- فراوانی دوکفه ای ها در قبل و پس از مانسون به تفکیک ایستگاه های نمونه برداری
* حروف نامتشابه نشانه معنی دار بودن اختلاف در سطح 5 درصد می باشد.
شکل 4- روند تغییرات شاخص غنای گونه ای دوکفه ای ها به تفکیک ایستگاه
شکل 5 - روند تغییرات شاخص شانون دوکفه ای ها به تفکیک ایستگاه
در قبل از مانسون بین ایستگاه 5 و در بعد از مانسون بین ایستگاه 7 با سایر ایستگاهها اختلاف در سطح 5 درصد قابل مشاهده میباشد (05/0P<)، در صورتیکه اختلاف معنیداری بین سایر ایستگاهها وجود نداشت (05/0P>). تأثیر عوامل متغیری مانند ایستگاه و ایام نمونهبرداری بر فراوانی و تراکم دوکفهایها از طریق آنالیز واریانس (ANOVA) دوطرفه مورد بررسی آماری قرار گرفت که نتایج نشان میدهد، سطح اختلاف در مورد عامل ایستگاه- زمان برای گروه مورد اشاره معنیدار است (df = 23.13 , F = 9 , p < 0.05).
نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون بین اسیدیته و اکسیژن محلول با فراوانی دوکفه ایها ارتباط معنی داری در سطح 5 درصد نشان داده است(2/0; r = 05/0P<). بین عمق و فراوانی دوکفه ایها نیز ارتباطی قوی در سطح 1 درصد قابل مشاهده می باشد که این ارتباط را در اکثر ایستگاه ها می توان مشاهده نمود (4/0 ; r = - 01/0P< ) (شکل های 6 و 7 ). همچنین همبستگی معنی داری بین فراوانی دوکفه ایها و ذرات سیلتی مشاهده گردیده است (2/0; r = 05/0P<).
شکل 6 - توزیع فراوانی دوکفه ایها با توجه به عمق آب در ایستگاه های مختلف قبل از مانسون
شکل 7 - توزیع فراوانی دوکفه ایها با توجه به عمق آب در ایستگاه های مختلف پس از مانسون
بحث و نتیجهگیری
کاهش فراوانی اجتماعات بنتیک در زمان مانسون در کلیه بررسیهای مشابه در محدوده آبهای اقیانوس هند و همچنین در خلیجچابهار به اثبات رسیده است (7، 9، 18، 30 و 32). با شروع وزش بادهای جنوب غربی اقیانوس هند در فصل مانسون که سرعت آنها گاه به 35 تا 40 گره دریایی نیز میرسد، آبهای تحت نفوذ رژیم مانسون متلاطم و مواج شده و در نتیجه ثبات فیزیکی بستر دستخوش تغییرات شده که نهایتاً منجر به فرسایش رسوبات و کاهش تراکم بنتوزها خواهد شد. این کاهش میتواند ناشی از مرگومیر، مهاجرت به مناطق دیگر و یا سایر عوامل باشد. از طرفی جریانهای شدید داخلی و تلاطم آبها در زمان مانسون باعث خواهد شد تا بسیاری از موجودات بنتیک منجمله نرمتنان همراه رسوبات از محل خود به طرف آبهای عمیقتر رانده شوند که در این صورت در معرض خطر شکار بیشتر قرار خواهند گرفت (36). بنابراین میتوان گفت که مانسون جنوبغربی اقیانوس هند نقش مهمی در گسترش و تراکم فون بنتیک در آبهای ساحلی حوزه اقیانوس هند از جمله دریای عمان ایفا میکند. در بررسی حاضر نتایج آزمون T نشاندهنده اختلاف معنیدار فراوانی دوکفهایها در دوره قبل از مانسون با بعد از مانسون میباشد (05/0 P<).
تراکم و گسترش مکانی دوکفهایها در دریای عمان بیانگر آن است که بیشترین تراکم در ایستگاههایی است که بستر لومی- سیلتی میباشد (ایستگاههای 5 و 7). قریب به اتفاق محققین معتقدند که در شرایط عدم وجود استرس محیطی، جنس و درشتی و ریزی دانههای تشکیلدهنده رسوبات بعنوان یکی از عوامل تعیین کننده در پراکندگی و تراکم موجودات بنتیک محسوب میگردد (7، 14، 16، 19، 22، 24 و 34). تغییر در ترکیب اندازه دانههای رسوبات حتی به فاصله خیلی کوتاه در یک منطقه در توزیع و گسترش موجودات بنتیک که دارای حرکات خفیف میباشند موثر است (6). در این میان بسترهای ماسهای- سیلتی دارای تراکم بالایی از موجودات کفزی هستند (27). موجودات کفزی همیشه تمایل به انتخاب بستری با قابلیت نفوذ آسان و بیشتر دارند (3). در تحقیق حاضر دوکفهایها با ذرات سیلت بستر همبستگی ضعیفی در سطح 5 درصد نشان دادهاند. پیلای (1977) طی مطالعاتی روی ماکروبنتوزهای منطقه کوچین چنین نتیجهگیری کرد که جنس بستر تأثیر قابل ملاحظهای بر روی تراکم و پراکنش فون بنتیک دارد. همچنین اظهار داشت که تراکم بنتوزها در بسترهای با جنس رس کمتر میباشد (31). همانطور که ملاحظه میشود تراکم دوکفهایها در ایستگاه 2 که دارای درصد بالایی از رس میباشد، کاهش یافته است. در بررسی فون بنتیک سواحل غربی هند توسط جگادیسان و آیاکانو (1992)، تراکم و فراوانی ماکروبنتوزها در بسترهای سیلت ماسهای گزارش شده است (21). داوین و همکاران (2004) جنس رسوبات بستر و عمق را از مهمترین فاکتورهای تاثیرگذار روی تراکم و پراکنش ماکروبنتوزها برشمردند (14). اشمید (2006) در بررسی که روی پراکنش ماکروبنتوزهای دریای لاپتیو انجام داد، بیان داشت که جنس بستر در الگوی پراکنش ماکروبنتوزها دخالت دارد (34). او چنین اظهار داشت که بسترهای با اندازه ذرات بسیار کوچک دارای تنوع و شاخص تراز زیستی بسیار پایینی هستند. کارتیکیان (2009) در بررسی ماکروبنتوزهای سواحل جنوب غربی هند، تأثیر جنس رسوبات بستر روی تراکم فون بنتیک را بیان نمود (22). نیکوییان در بررسیهای انجام شده روی ماکروبنتوزهای خلیجچابهار چنین نتیجهگیری نمود که جنس و اندازه ذرات بستر در تراکم و پراکنش موجودات کفزی دخیل هستند (7). بدین ترتیب که در بسترهای شنی تنوع و تراکم گونههای مختلف موجودات ماکروفون منجمله نرمتنان، غالباً بیشتر از بسترهای گلی و رسی است، زیرا ذرات درشتتر (بسترهای شنی یا ماسهای) محیط مناسبتری برای سکونت اغلب موجودات کفزی میباشند.
نتایج آزمون همبستگی بین فراوانی دوکفه ایها و پارامترهای محیطی بیانگر وجود همبستگی بین فراوانی دوکفه ایها با اکسیژن محلول و اسیدیته در سطح 5 درصد می باشد. ارتباط عمق آب بر فراوانی دوکفه ایها دراکثر ایستگاههای نمونه برداری در دریای عمان روند مشخصی را نشان می دهد. بطوریکه با افزایش عمق آب تراکم آنها کم می گردد. در بررسی حاضر بین فراوانی دوکفه ایها و عمق ارتباط قوی در سطح 1 درصد مشاهده گردیده است. نتایج مشابهی در بررسی های متعددی بدست آمده است. از جمله مطالعات راو (1992) و گازمن (1996) نشان داده است که فراوانی و تنوع فون بنتیک مناطق زیر جزرومدی با افزایش عمق آب کاهش می یابد (17 و 33). اشمید (2006) در مطالعات انجام شده روی پراکنش ماکروبنتوزهای دریای لاپتیو تاثیر عمق آب در الگوی پراکنش ماکروبنتوزها را بیان داشته است (34). رضایی مارنانی (1374) در بررسی نرمتنان برخی از جزایر ایرانی خلیج فارس کاهش تنوع و فراوانی نرمتنان در اعماق ژرفتر را احتمالا بر اثر افزایش بار شرایط نامطلوب از قبیل فشار زیاد و کاهش نور که در حقیقت میزان غذا را کنترل می نماید، بیان کرد (5). نیکوییان در بررسی های خود روی تراکم ماکروبنتوزهای خلیج چابهار (1376) و ابراهیمی (1384) در بررسی هیدرولوژی و هیدروبیولوژی خلیج فارس نیز تاثیر عمق بر تراکم نرم تنان را عنوان کردند (1 و 7).
نتایج بررسی حاضر نشان میدهد که تنوع دوکفهایها در دوره پس مانسون دارای مقدار بیشتری نسبت به دوره پیش از مانسون میباشد، همانطور که ملاحظه میگردد، بین شاخص تنوع شانون با فراوانی رابطه معکوسی وجود دارد. بدین معنی که با افزایش فراوانی، تنوع کاهش مییابد. افزایش تنوع ماکروبنتوزها در دوره پس مانسون در چندین بررسی در محدوده آبهای اقیانوسهند نیز نشان داده شده است. در یک بررسی در آبهای ساحلی گانگولی (32) واقع در سواحل غربیهند، گسترش زمانی بنتوزها مبین آن است که تنوع گونهای آنها در دوره پس مانسون بیشتر است. مقایسه شاخص تراز محیطی (جدول2) نشان میدهد که حداکثر مقدار عددی این شاخص برای دوکفهایها 6/0 در بعد از مانسون بوده است. نتایج فوق بیانگر آن است که دوکفهایها دارای پراکندگی یکسانتری در زمان پس مانسون میباشند. نیکوییان (1376) در بررسی خود روی ماکروبنتوزهای خلیجچابهار نیز به چنین نتیجه مشابهی دست یافت که علت این امر را احتمالاً وفور و پراکندگی یکنواخت گونههایی از دوکفهایها که در مقابل تغییرات محیطی ناشی از مانسون مقاومت بیشتری دارند، بیان نمود. شاخص غنای گونهای نشان دهنده مناسب بودن یک زیستگاه برای رشد گونههای متفاوت میباشد و معمولاً ارزش این شاخص هنگامی که شرایط محیط نامطلوب و نامساعد باشد، کاهش مییابد. افزایش غنای گونهای در بعد از مانسون میتواند به دلیل فراهم شدن شرایط مطلوب محیطی و زیستی باشد، بطوریکه مخلوط شدن آبها در زمان مانسون باعث تجدید مواد غذایی شده که این عامل همراه با ایجاد ثبات فیزیکی بستر و غنی شدن آبها از اکسیژن محلول، موجب ازدیاد تنوع فون بنتیک در دوره پس مانسون میگردد. جگادیسان و آیاکانو (1992) در بررسی خود در آبهای ساحلی سواحل جنوب شرقی هند به این نتیجه رسیدند که کاهش تنوع در بسترهای شنی و ماسهای به مراتب بیشتر از بسترهای سیلتی و رسی است (21). چرا که بسترهای ماسهای در اثر جریانهای شدید مانسون در معرض تلاطم و فرسایش بیشتری در مقایسه با بسترهای سیلتی و رسی قرار میگیرند. در بررسی حاضر نیز با توجه به مقادیر عددی شاخصهای تنوع شانون میتوان نتیجه گرفت که بیشترین مقادیر شاخص فوق در ایستگاههایی بدست آمده که دارای درصد زیادی سیلت و رس بوده است. با توجه به مراتب فوق میتوان گفت که تغییر در شاخصهای تنوع در یک اکوسیستم آبی در دورههای متوالی میتواند بیانگر ایجاد تغییرات در شرایط محیطی بستر باشد. بنابراین استفاده از شاخصهای تنوع در بررسیهای اکولوژیک به منظور توصیف شرایط محیطی حاکم بر یک اکوسیستم آبی از اهمیت ویژهای برخوردار است.
بطورکلی میتوان گفت که تاکنون عوامل مختلفی به عنوان پارامترهای کنترل کننده فراوانی و گسترش اجتماعات بنتیک در مناطق گرمسیری و نیمهگرمسیری از جمله منطقه خلیجفارس و دریای عمان از سوی محققین گزارش گردیده است. در میان عوامل مطرح شده پارامترهایی مانند اندازه ذرات رسوب (34)، شوری آب (31)، جریانهای آب (10)، عمق (13) و عوامل آلاینده آب (12) دارای بیشترین تأثیر بر تراکم و گسترش فون بنتیک در این مناطق بودهاند. در چنین شرایطی تعیین اثر یک فاکتور محیطی به تنهایی بر روند توزیع و فراوانی اجتماعات بنتیک خالی از ایراد و ابهام نخواهد بود. در حالیکه مجموعه و فرایند عوامل مختلف محیطی است که بر پراکندگی و تنوع موجودات بنتیک تأثیر قابل ملاحظهای میگذارد.
تشکر و قدردانی: از زحمات کارشناسان محترم پژوهشکده اکولوژی خلیج فارس و دریای عمان و همچنین کلیه عزیزانی که در انجام کار ما را یاری فرمودند نهایت سپاسگزاری و تشکر را دارم.