مقاله پژوهشی
بیوتکنولوژی
مهدیه امیری نژاد؛ مرتضی یوسف زادی؛ میترا آرمان؛ مهسا رحیم زاده
دوره 30، شماره 4 ، زمستان 1396، صفحه 383-390
چکیده
چرخهی زندگی بسیاری از بیمهرگان دریایی دارای یک دوره لاروی است که در طی آن جانور بیشترین حساسیت را نسبت به استرسهای محیطی داردکه در انجام تستهای سمیت در بسیاری از مطالعات مقایسه میگردد .بارناکلها سخت پوستانی کفزی، دارای جایگاهی آهکی میباشند که در حالت بلو غ ساکناند و با پایهای خود را به اجسام داخل آب میچسبانند. چرخه ...
بیشتر
چرخهی زندگی بسیاری از بیمهرگان دریایی دارای یک دوره لاروی است که در طی آن جانور بیشترین حساسیت را نسبت به استرسهای محیطی داردکه در انجام تستهای سمیت در بسیاری از مطالعات مقایسه میگردد .بارناکلها سخت پوستانی کفزی، دارای جایگاهی آهکی میباشند که در حالت بلو غ ساکناند و با پایهای خود را به اجسام داخل آب میچسبانند. چرخه زندگی بارناکلها به طور معمول شامل دو مرحله میباشد: مرحله لاروی با شنای آزاد و مرحله ثابت. مرحله لاروی آنها دارای 6 مرحله ناپلیوسی می باشد. در این مطالعه به منظور ارزیابی اثرات سمیت گیاهان دارویی بر روی لارو کشتی چسب (بارناکل) به عنوان مدل مطالعه پرداخته شد. این تست براساس تعیین LC50 در یک دوره 24 ساعته بر روی مراحل مختلف لاروی صورت گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد، گیاه مرزه گونه S. rechingeri دارای اثرات سمیت بر مراحل مختلف لاروی میباشد (µg/ml20/6-LC50 در مرحله 6 ناپلیوسی وg/mlµ 64/28- LC50 در مرحله 2 لاروی) با افزایش غلظت اسانس درصد مرگ و میر هم افزایش می یابد همچنین بین مراحل مختلف لاروی تفاوت معنی داری مشاهده شد و مرحله 6 ناپلیوسی از حساسست بیشتری برخوردار بودندP<0.05)). از بارناکل میتوان در تست های سمیت به عنوان مدل مطالعه استفاده کرد.
مقاله پژوهشی
دامپزشکی
بهروز باجلان؛ محمد ذاکری؛ سید محمد موسوی؛ وحید یاوری؛ ابراهیم رجب زاده
دوره 30، شماره 4 ، زمستان 1396، صفحه 391-402
چکیده
این مطالعه با هدف شناخت سطح مطلوب خوراکی سینبیوتیک در ماهیان بنی (Mesopotamichthys sharpeyi) طراحی گردید. تعداد 600 عدد ماهی با میانگین وزن اولیه 20/0±82/3 گرم در 15 مخزن 300 لیتری ذخیرهسازی شدند. پنج تیمار غذایی حاوی پنج سطح مکمل غذایی سینبیوتیکی، شامل تیمار اول (شاهد)، تنها حاوی جیره غذایی پایه و فاقد مکمل سینبیوتیک، تیمار دوم، ۵/۰ گرم در هر ...
بیشتر
این مطالعه با هدف شناخت سطح مطلوب خوراکی سینبیوتیک در ماهیان بنی (Mesopotamichthys sharpeyi) طراحی گردید. تعداد 600 عدد ماهی با میانگین وزن اولیه 20/0±82/3 گرم در 15 مخزن 300 لیتری ذخیرهسازی شدند. پنج تیمار غذایی حاوی پنج سطح مکمل غذایی سینبیوتیکی، شامل تیمار اول (شاهد)، تنها حاوی جیره غذایی پایه و فاقد مکمل سینبیوتیک، تیمار دوم، ۵/۰ گرم در هر کیلوگرم غذای پایه، تیمار سوم، ۱ گرم در هر کیلوگرم غذای پایه، تیمار چهارم، ۵/۱ گرم در هر کیلوگرم غذای پایه و تیمار پنجم ۲ گرم در هر کیلوگرم غذای پایه مکمل سینبیوتیکی افزوده و با سه تکرار به مدت 60 روز دوره آزمایش، در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد استفاده از سطوح مختلف مکمل غذایی سینبیوتیک در جیره غذایی ماهیان بنی، باعث بهبود شاخصهای رشد و تغذیه، همچنین بهبود ترکیبات بیوشیمیایی بدن ماهیان در تیمارهای سینبیوتیکی گردید (05/0>P). بررسی نتایج رشد این مطالعه نشان داد که با افزایش سطح سینبیوتیک تا میزان 5/1 گرم در کیلوگرم جیره غذایی، شاخصهای رشد نسبت به تیمار شاهد افزایش یافتند. بعلاوه بهترین ضریب تبدیل غذایی، کارایی غذایی و نسبت بازده پروتئین در ماهیان تیمار 4 مشاهده گردید که اختلاف معنیداری با تیمار شاهد داشت. بنابراین با توجه به نتایج بدست آمده، سطح 5/1 گرم سینبیوتیک بر کیلوگرم جیره غذایی میتواند به عنوان سطح مطلوب استفاده از مکمل غذایی سینبیوتیک در جیره غذایی ماهی بنی جهت افزایش وزن بدن، بهبود ضریب تبدیل غذایی و محتوای ترکیبات بیوشیمیایی بدن معرفی گردد.
مقاله پژوهشی
تکوین
محمود تلخابی؛ فیروز جنت علیپور؛ المیرا رضائی زنوز
دوره 30، شماره 4 ، زمستان 1396، صفحه 403-412
چکیده
بیماریهای قلبی-عروقی شایعترین عامل مرگ و میر در دنیا هستند. سلول درمانی به عنوان یکی از رویکردهای امیدوارکننده برای درمان این بیماریها پیشنهاد شدهاست. تاکنون سلولهای بنیادی مختلفی از قبیل سلولهای بنیادی پرتوان (سلولهای بنیادی جنینی و سلولهای بنیادی پرتوان القائی) و سلولهای بنیادی چندتوان (سلولهای بنیادی مزانشیمی ...
بیشتر
بیماریهای قلبی-عروقی شایعترین عامل مرگ و میر در دنیا هستند. سلول درمانی به عنوان یکی از رویکردهای امیدوارکننده برای درمان این بیماریها پیشنهاد شدهاست. تاکنون سلولهای بنیادی مختلفی از قبیل سلولهای بنیادی پرتوان (سلولهای بنیادی جنینی و سلولهای بنیادی پرتوان القائی) و سلولهای بنیادی چندتوان (سلولهای بنیادی مزانشیمی و پروژنیتورهای قلبی) برای تولید سلولهای قلبی (سلولهای پیش ساز و کاردیومایوسیت) استفاده شدهاند. جدیدترین روش برای تولید سلولهای قلبی، بازبرنامه ریزی مستقیمِ سلولهای فیبروبلاست به این سلولها می باشد. این رویکرد، روشی سریع، آسان و مطمئن برای تولید سلولهای قلبی در شرایط آزمایشگاهی و نیز درون موجود زنده است. در این مطالعه، سلولهای فیبروبلاست جنینی موش (MEFs) با استفاده از بازبرنامه ریزی مستقیم، به سلولهای بیان کننده مارکرهای سلولهای پیش ساز قلبی تبدیل شدند. به این منظور دو عامل رونویسی کلیدی Oct4 (فاکتور رونویسی ویژه پرتوانی) و Mef2C (فاکتور رونویسی ویژه قلبی) در سلولهای فیبروبلاست بیان شدند. 3 هفته بعد از کشت این سلولها، ساختارهایی شبیه کلونی های پیش سازهای قلبی ایجاد شد. بررسیهای بیان ژنی و رنگ آمیزی ایمونوفلورسنت برای مارکرهای پرتوانی و دودمان قلبی نشان دادند که کلونیهای شکل گرفته به سلولهای پیش ساز قلبی شباهت دارند. نتایج این مطالعه نشان می دهد باز برنامه ریزی مستقیم میتواند مسیر جدیدی را برای تولید سلولهای قلبی مورد نیاز برای سلولدرمانی قلب باز کند.
مقاله پژوهشی
اکولوژی
هدیه حسامی؛ رحمت زرکامی؛ ناصر آق
دوره 30، شماره 4 ، زمستان 1396، صفحه 413-427
چکیده
در این پژوهش برای بررسی رجحان زیستگاهی آرتمیا پارتنوژنز، ۱۰ ایستگاه مختلف به طور ماهیانه در تالاب میقان ( ازمهرماه ۱۳۹۴ تا شهریورماه ۱۳۹۵) انتخاب گردید. در هر ۱۰ ایستگاه ، بهطور همزمان فراوانی گونه مورد مطالعه و ۱۵ فاکتور فیزیکی و شیمیایی آب و همچنین فراوانی جلبک میکروسکوپی دونالیلا سالینا (Dunaliella salina) از دو عمق مختلف اندازهگیری ...
بیشتر
در این پژوهش برای بررسی رجحان زیستگاهی آرتمیا پارتنوژنز، ۱۰ ایستگاه مختلف به طور ماهیانه در تالاب میقان ( ازمهرماه ۱۳۹۴ تا شهریورماه ۱۳۹۵) انتخاب گردید. در هر ۱۰ ایستگاه ، بهطور همزمان فراوانی گونه مورد مطالعه و ۱۵ فاکتور فیزیکی و شیمیایی آب و همچنین فراوانی جلبک میکروسکوپی دونالیلا سالینا (Dunaliella salina) از دو عمق مختلف اندازهگیری گردید : سطحی و ۵۰ سانتیمتری (۱۲۰ نمونه برای هر عمق). از نتایج حاصل از آزمون تحلیل مؤلفه اصلی (PCA) اینگونه استنتاج شده است که از بین کّل فاکتورهای بررسی شده متغیرهای سدیم، هدایت الکتریکی و سولفات به ترتیب بیشترین تأثیر را در ارتباط با مطلوبیت زیستگاهی آرتمیا پارتنوژنز در تالاب میقان داشته اند. همچنین بر اساس نتایج آنالیز تابع تشخیص (LDA) میزان حضور گونه این گونه در فصول سرد سال (پائیز و زمستان) کمتر از فصول گرم سال (بهار و تابستان) بوده است. نتایج آزمون یو من ویتنی (Mann–Whitney U test) نشان داد به غیر از متغیرهای سدیم، دمای آب و سولفات در بقیه فاکتورها اختلاف معنی داری(p < 0.05) در بین نمونههای سطحی و عمقی تالاب وجود داشته است. بر اساس نتایج آنالیز واریانس یک طرفه (post-hoc test) نیز در بین فراوانی آرتمیا پارتنوژنز و فصول مختلف سال و همچنین بین حضور گونه مورد مطالعه و برخی از ایستگاههای نمونه برداری اختلاف معنی داری مشاهده شده است.
مقاله پژوهشی
بیوتکنولوژی
یعقوب سیاوشی؛ محمدرضا بحرینی بهزادی؛ محمد بهجتیان اصفهانی
دوره 30، شماره 4 ، زمستان 1396، صفحه 428-435
چکیده
آنزیمهای گوارشی آلفا گلوکزاکسیداز، آمیلاز و گلوکزاکسیداز که از مهمترین پروتئینها در غدد شیری زنبورهای جستجوگر میباشند به همراه سه پروتئین دیگر به عنوان پروتئینهای اصلی برای ساخت ژله رویال، در زنبورهای کارگر پرستار بیان میشوند. با توجه به اینکه بیان متفاوت این پروتئینها در سنین مختلف، موجب پردازش ساختار عسل و تولید ...
بیشتر
آنزیمهای گوارشی آلفا گلوکزاکسیداز، آمیلاز و گلوکزاکسیداز که از مهمترین پروتئینها در غدد شیری زنبورهای جستجوگر میباشند به همراه سه پروتئین دیگر به عنوان پروتئینهای اصلی برای ساخت ژله رویال، در زنبورهای کارگر پرستار بیان میشوند. با توجه به اینکه بیان متفاوت این پروتئینها در سنین مختلف، موجب پردازش ساختار عسل و تولید ژله رویال میشود، هدف از این پژوهش بررسی این تغییرات در سنین مختلف بود. برای این منظور استخراج پروتیئنهای غدد شیری با چهار روش تریس، فسفات، تریکلرواسیداستیک و فنل بررسی و سپس با سه روش رنگآمیزی کوماسی بریلیانت بلو آر 250، نیترات نقره و کوماسی بریلیانت بلو جی 250 ارزیابی شد. پس از تعیین بهترین روش استخراج و رنگ-آمیزی، پروتئینها با روش برادفورد همغلضت شدند و بیان آنها در پنج دوره سنی تولد، 5، 10، 15 و 20 روزگی بررسی گردید. نتایج نشان داد که بالاترین میزان بیان پروتئینهای غدد شیری مؤثر در ژله رویال، مربوط به سن 10 روزگی و کمترین میزان بیان پروتئینها مربوط به 20 روزگی بود. بیشترین میزان بیان در پروتئینهای مؤثر در تولید عسل در گلوکزاکسیداز و در 20 روزگی و کمترین میزان بیان در پروتئینهای بیان شده در پروتئین آمیلاز و گلوکزاکسیداز در سنین تولد، 5 و 10 روزگی بود. همچنین بیشترین حجم بیان پروتئینهای اصلی ژله رویال مربوط به سنین 5 و 10 روزگی بود. به نظر میرسد که تفاوتهای زیاد در نرخ بیان پروتئینها در سنین مختلف، یکی از مهمترین عوامل موثر در کیفیت و کمیت عسل و ژله رویال در زنبور عسل باشد.
مقاله پژوهشی
فیزیولوژی
صالح طباطبائی وکیلی؛ رقیه زیدی؛ مرتضی مموئی؛ خلیل میرزاده
دوره 30، شماره 4 ، زمستان 1396، صفحه 436-445
چکیده
در طی ذخیرهسازی منی، آسیبهای ناشی از اکسیداسیون از علل مهم کاهش کیفیت و قدرت باروری اسپرمها می-باشد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر سطوح مختلف آلبومین سرم گاوی (BSA) به عنوان یک آنتیاکسیدان بر کیفیت منی قوچ عربی طی ذخیره آن به حالت مایع تحت دمایC °5 بود. اسپرمگیری از 8 رأس قوچ عربی خوزستان به طور هفتگی برای مدت 8 هفته انجام ...
بیشتر
در طی ذخیرهسازی منی، آسیبهای ناشی از اکسیداسیون از علل مهم کاهش کیفیت و قدرت باروری اسپرمها می-باشد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر سطوح مختلف آلبومین سرم گاوی (BSA) به عنوان یک آنتیاکسیدان بر کیفیت منی قوچ عربی طی ذخیره آن به حالت مایع تحت دمایC °5 بود. اسپرمگیری از 8 رأس قوچ عربی خوزستان به طور هفتگی برای مدت 8 هفته انجام و منی آنها بلافاصله با هم مخلوط شد. نمونه منی مخلوط و رقیق شده سپس به 5 قسمت تقسیم و هر کدام یکی از سطوح 0، 5/0، 1، 5/1 و 2 درصد آلبومین سرم گاو را دریافت کردند. در زمانهای 1، 24، 48، 72 و 96 ساعت پس از نگهداری منی در C°5، فراسنجههای کیفی منی بررسی شدند. در زمان 1 ساعت، سطوح BSA فقط باعث کاهش میزان ناهنجاریهای مورفولوژیکی اسپرمها در مقایسه با شاهد شدند (05/0>P). 24 ساعت پس از ذخیره منی، تمام مقادیر BSA موجب بهبود اغلب فراسنجههای کیفی اسپرم شدند (05/0>P). طی 48 و 72 ساعت از ذخیره منی، سطوح 5/0 تا 5/1 درصد، عملکرد بهتری در بهبود فراسنجههای کیفی اسپرم داشتند (05/0>P). در زمان 96 ساعت، سطوح 5/0 و 1 درصد بهترین تاثیر در حفظ تحرک و زندهمانی و نیز کاهش ناهنجاریهای اسپرم داشتند (05/0>P). میزان pH منی در تمام زمانها تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت (05/0>P). بطور کلی، با افزایش زمان نگهداری منی قوچ عربی، سطوح پایین BSA (کمتر از 2 درصد و ترجیحا 5/0 و 1 درصد) باعث بهبود معنیدار فراسنجههای کیفی اسپرم بدون تأثیر بر pH منی شدند.
مقاله پژوهشی
فیزیولوژی
پوران قهرمانی؛ هومن اسحاق هارونی؛ سید رضا فاطمی طباطبایی؛ احمد علی معاضدی
دوره 30، شماره 4 ، زمستان 1396، صفحه 446-455
چکیده
در تحقیقات قبلی نشان داده شده که رویکلراید اثر ضد اضطرابی متفاوتی در موشهای نر و ماده گنادکتومی شده بعد از بلوغ دارد. لذا این تحقیق به بررسی اثر رویکلراید بر اضطراب و افسردگی در موشهای بالغ اواریکتومی شده قبل از بلوغ پرداخته است. در این آزمایش 50 سر موش ماده در روز 22-21 پس از تولد اواریکتومی شدند و در روز 75 پس از تولد، نیم ساعت قبل ...
بیشتر
در تحقیقات قبلی نشان داده شده که رویکلراید اثر ضد اضطرابی متفاوتی در موشهای نر و ماده گنادکتومی شده بعد از بلوغ دارد. لذا این تحقیق به بررسی اثر رویکلراید بر اضطراب و افسردگی در موشهای بالغ اواریکتومی شده قبل از بلوغ پرداخته است. در این آزمایش 50 سر موش ماده در روز 22-21 پس از تولد اواریکتومی شدند و در روز 75 پس از تولد، نیم ساعت قبل از تست اضطراب(دستگاه ماز بعلاوه مرتفع) و تست افسردگی(آزمون شنای اجباری) رویکلراید 0، 5، 10، 20 میلیگرم/کیلوگرم به صورت درون صفاقی دریافت کردند. اواریکتومی درصد زمان حضور در بازوی باز را بطور معنیداری در گروه اواریکتومی شده نسبت به گروه شاهد آن کاهش داد(p<0.05). افزایش معنیداری در درصد تعداد ورود به بازوی باز بین گروه اواریکتومی0 میلیگرم/کیلوگرم و گروه دریافت کننده رویکلراید 5 میلیگرم/ کیلوگرم مشاهده شد(p<0.05). گروه اواریکتومی از نظر تأخیر در توقف اولیه و زمان بیتحرکی کل نسبت به گروه شاهد آن اختلاف معنیداری نداشت. کاهش معنیداری از نظر تاخیر در توقف اولیه بین گروه اواریکتومی 0 میلیگرم/ کیلوگرم و رویکلراید10 و 20 میلیگرم/ کیلوگرم وجود دارد p<0.05)). همچنین بین گروههای ذکر شده از نظر زمان بیتحرکی کل افزایش معنیداری نسبت به گروه اواریکتومی 0 میلیگرم/ کیلوگرم مشاهده گردید(0.05.>p، 0.01.>p). یافتههای این تحقیق نشان میدهند که اواریکتومی میزان اضطراب را افزایش میدهد اما این افزایش اضطراب با افسردگی همراه نیست. تزریق رویکلراید اثر ضد اضطرابی و افسردگی را نشان داد. بنابراین به نظر میرسد رویکلراید تاثیر متفاوتی بر رفتار افسردگی اواریکتومی شدههای قبل و بعد از بلوغ داشته باشد.
مقاله پژوهشی
زیست شناسی دریا
مهران لقمانی؛ احمد سواری؛ بابک دوست شناس؛ بیتا ارچنگی؛ کیوان کبیری
دوره 30، شماره 4 ، زمستان 1396، صفحه 456-470
چکیده
در میان اکثر بیومارکرهایی بیوشیمیایی که برای ارزیابی آلودگیهای محیطهای دریایی استفاده میشوند، پروتئین متالوتیونین به عنوان یکی از ابزارهای بسیار مهم و مفید در رابطه با شاخص های بیوشیمیایی فلزات به شمار می رود. تغییرات بیومارکر متالوتیونین در شرایط طبیعی در پرتار Glycinde bonhourei در ۹ ایستگاه در خلیج چابهار با در نظر گرفتن فصول پیش ...
بیشتر
در میان اکثر بیومارکرهایی بیوشیمیایی که برای ارزیابی آلودگیهای محیطهای دریایی استفاده میشوند، پروتئین متالوتیونین به عنوان یکی از ابزارهای بسیار مهم و مفید در رابطه با شاخص های بیوشیمیایی فلزات به شمار می رود. تغییرات بیومارکر متالوتیونین در شرایط طبیعی در پرتار Glycinde bonhourei در ۹ ایستگاه در خلیج چابهار با در نظر گرفتن فصول پیش از مانسون، مانسون و پس مانسون و غلظت فلزات مس، روی و کادمیوم در بافت در سال ۹۳-۱۳۹۲ در منطقه زیر جزرومدی بررسی گردید. میانگین کل غلظت فلزات مس و روی و کادمیوم در پیش از مانسون به ترتیب 04/2±39/6، 51/4±95/20، 04/0± 136/0 میکروگرم بر گرم وزن خشک بوده و در فصل مانسون 46/1±51/3، 65/2±84/11، 01/0±059/0 میکروگرم بر گرم وزن خشک بدست آمد و در پس مانسون 44/1±98/4، 58/3±51/16، 01/0±152/0 محاسبه گردید که آزمون تحلیل واریانس یک طرفه میان ایستگاهها و نیز بین فصول اختلافات معنی داری را نشان داد (05/0p<). مقادیر میانگین کل پروتئین متالوتیونین در پیش از مانسون 2/5±33/28، مانسون9/4 ±50/15و پس مانسون 37/4±39/21 میکروگرم برگرم بدست آمد که میان ایستگاهها و فصول اختلافات معنی داری را نشان می دهد (05/0p<). در بررسی ارتباط فلزات با نوسانات بیومارکر با کمک آزمون پیرسون، در هیچیک از فصول و ایستگاهها همبستگی معنی داری مشاهده نگردید. این بررسی نشان می دهد که تغییرات بیومارکر متالوتیونین بیش از آنکه متاثر از تغییرات غلظت فلزات سنگین باشد، می تواند بیشتر به دلیل شرایط زیست محیطی خاص این منطقه و تغییراتی است که در اثر مانسون در خلیج ایجاد می شود.
مقاله پژوهشی
زیست شناسی دریا
محسن محمدی گلنگش؛ عیسی سلگی؛ زهرا بزرگ پناه
دوره 30، شماره 4 ، زمستان 1396، صفحه 471-482
چکیده
فلزات سنگین به مقدار زیاد از منابع مختلف وارد اکوسیستم های آبی می شوند و به علت سمیت می توانند اثرات مخرب داشته باشند. این پژوهش به منظور بررسی میزان آلودگی فلزات سنگین (روی، سرب، کروم و کبالت) در رسوبات سطحی نواحی ساحلی دریای خزر در استان گیلان انجام شد. غلظت فلزات سنگین در بافت گاماروس و رسوبات پیرامون این گونه در 5 ایستگاه واقع در ...
بیشتر
فلزات سنگین به مقدار زیاد از منابع مختلف وارد اکوسیستم های آبی می شوند و به علت سمیت می توانند اثرات مخرب داشته باشند. این پژوهش به منظور بررسی میزان آلودگی فلزات سنگین (روی، سرب، کروم و کبالت) در رسوبات سطحی نواحی ساحلی دریای خزر در استان گیلان انجام شد. غلظت فلزات سنگین در بافت گاماروس و رسوبات پیرامون این گونه در 5 ایستگاه واقع در نواحی رضوانشهر، انزلی، کیاشهر، چمخاله و چابکسر در سواحل دریای خزر انجام شد. درهر ایستگاه 3 نمونه رسوب سطحی و 50 تا 70 گرم گاماروس با سه تکرار جمع آوری گردید. تمامی نمونه های زیستی و رسوبات با استفاده از دستگاه ICP-OES آنالیزگردید. میانگین غلظت عناصر روی، کروم، کبالت و سرب در رسوبات پنج ایستگاه به ترتیب 87/22، 72/16، 55/6 و02/6 میکروگرم بر گرم به دست آمد. الگوی تجمع فلزات در در نمونههای گاماروس به شکل کبالت < سرب< کروم < روی مشاهده شد و میانگین غلظت روی، کروم، سرب و کبالت در نمونههای گاماروس در پنج ایستگاه به ترتیب 68/8، 63/2، 13/1 و 94/0 میکروگرم بر گرم آنالیزشدند. مقایسه ی غلظت فلزات در رسوبات با استانداردهای جهانی نشان داد که رسوبات 5 ایستگاه در وضعیت غیر آلوده قرار دارند. همچنین براساس شاخص ژئوشیمیایی مولر (Igeo)، کیفیت رسوبات ایستگاه-های مورد مطالعه در کلاس صفر (غیر آلوده) قرار میگیرند. تجمع زیستی بالای عنصر سرب در گاماروس و سمیت زیاد این عنصر می تواند بعنوان یک تهدید برای زنجیره های غذایی این اکوسیستم مطرح باشد.
مقاله پژوهشی
کشت بافت
محمدرضا نوروزفشخامی؛ محمد پورکاظمی؛ محمد حسن زاده صابر؛ محمود بهمنی؛ شهروز برادران نویری؛ مرتضی دلیری؛ احمد غروقی
دوره 30، شماره 4 ، زمستان 1396، صفحه 483-494
چکیده
در این تحقیق رده های اولیه سلولی از طریق کشت تکه های باله دمی تاسماهی ایرانی Acipenser persicus تهیه شد. حاشیه باله دمی یک عدد ماهی 2 ساله دارای طول 23 سانتیمتر و وزن 133 گرم به اندازه تقریباً 2 سانتیمتر بریده شد، سه بار با محلول PBS حاوی آنتی بیوتیک ها شستشو داده شد و سپس به تکه های تقریباً 1 میلی متر بریده شد و در محیط کشت L-15 حاوی آنتی بیوتیک ها و 20 ...
بیشتر
در این تحقیق رده های اولیه سلولی از طریق کشت تکه های باله دمی تاسماهی ایرانی Acipenser persicus تهیه شد. حاشیه باله دمی یک عدد ماهی 2 ساله دارای طول 23 سانتیمتر و وزن 133 گرم به اندازه تقریباً 2 سانتیمتر بریده شد، سه بار با محلول PBS حاوی آنتی بیوتیک ها شستشو داده شد و سپس به تکه های تقریباً 1 میلی متر بریده شد و در محیط کشت L-15 حاوی آنتی بیوتیک ها و 20 درصد سرم جنین گاو تحت دمای 22 درجه سانتیگراد کشت داده شد. پس از تشکیل مقدار کافی لایه سلولی بر روی کف فلاسک کشت، سلول ها با محلول PBS حاوی آنتی بیوتیک ها شستشو شدند و از طریق تیمار با Trypsin-EDTA (25/0 درصد) و تکان دادن فلاسک از کف فلاسک جدا شدند. پس از شستشوی سلول ها با محلول PBS حاوی آنتی بیوتیک ها آنها در 5 میلی لیتر محیط کشت L-15 حاوی 20 درصد سرم جنین گاو، آنتی بیوتیک ها تحت دمای 22درجه سانتیگراد کشت داده شدند (ساب کالچر اول). پس از تشکیل مقدارکافی لایه سلولی، مشابه همین مراحل برای ساب کالچر دوم انجام شد. در بین سلول های حاصل از کشت اولیه تکه های بافت، سلول های شبه فیبروبلاست و شبه اپی تلیال مشاهده شد ولی پس از انجام ساب کالچر اول تعداد سلول های شبه فیبروبلاست بیشتر بود. در این تحقیق تولید دو رده سلولی در نتیجه کشت اولیه و دو کشت مجدد (ساب کالچر) بررسی شد.
مقاله پژوهشی
اکولوژی
حسین وارسته مرادی؛ زهرا سپهری روشن؛ سارا چماته فر
دوره 30، شماره 4 ، زمستان 1396، صفحه 495-507
چکیده
دارکوب سبز (Picus viridis) یکی از مهمترین گونهها و یک گونه چتر در پارک ملی گلستان است. در این پژوهش مطلوبیت زیستگاه دارکوب سبز در دو فصل تولیدمثلی و غیرتولیدمثلی مورد بررسی قرارگرفت. مشخصههای زیستگاهی شامل تیپ پوشش جنگلی و ویژگیهای ساختاری پوشش گیاهی و دادههای حضور و عدم حضور پرنده در هر یک از 112 پلات نمونهبرداری به شعاع 25 متر ثبت ...
بیشتر
دارکوب سبز (Picus viridis) یکی از مهمترین گونهها و یک گونه چتر در پارک ملی گلستان است. در این پژوهش مطلوبیت زیستگاه دارکوب سبز در دو فصل تولیدمثلی و غیرتولیدمثلی مورد بررسی قرارگرفت. مشخصههای زیستگاهی شامل تیپ پوشش جنگلی و ویژگیهای ساختاری پوشش گیاهی و دادههای حضور و عدم حضور پرنده در هر یک از 112 پلات نمونهبرداری به شعاع 25 متر ثبت گردید. مدل درخت طبقه بندی برای تشخیص روابط بین حضور دارکوب سبز و متغیرهای زیستگاهی در دو فصل تولیدمثلی و غیرتولیدمثلی به کار رفت. نتایج تجزیه و تحلیل آماری نشان دادند که در طول دوره تولیدمثلی توانایی دسترسی به مکانهایی با تاجپوشش انبوه با درختان مرده مرتفع قلمرو تولیدمثلی را مشخص میکند. در فصل غیر تولیدمثلی، انتخاب مکان توسط دارکوب سبز براساس حضور درختان زنده با قطر برابرسینه بین 50-100 سانتیمتر و درختان مرده و مرتفع بود. در مجموع، مکانهایی با تراکم تاجپوشش انبوه (تراکم تاج پوشش> 62 %) تراکم بیشتری از این دارکوب را پشتیبانی میکند. در مکانهای بازتر (تراکم تاج پوشش < 62 %)، تعداد درختان مرده افتاده با قطر برابر سینه بیش از 100 سانتیمتر، دومین و مهمترین پیشبینیکننده حضور دارکوب سبز بود. بر اساس نتایج، در پارکملی گلستان، دارکوب سبز زیستگاههای جنگلی با پوشش گیاهی کهنسال همراه با درختان قطور و مرتفع که عمدتاً دربرگیرنده گونه بلوط است را ترجیح میدهد. از اینرو، به دلیل وابستگی بالای دارکوب سبز به زیستگاههای جنگلی کهن و تخریب نیافته، برداشت درختان مرده افتاده، سرپا و نیز درختان زنده و بزرگ باید به حداقل ممکنه کاهش یابد.
مقاله پژوهشی
دامپزشکی
داریوش وثوق؛ عادل میرجردوی
دوره 30، شماره 4 ، زمستان 1396، صفحه 508-518
چکیده
امروزه لزوم استفاده از تکنیک های پیشرفته برای تشخیص دقیق بیماریهای کلیه احساس می شود. این تحقیق جهت بررسی عملکرد کلیه در پی تجویز زعفران با استفاده از سینتی گرافی دینامیک انجام شد. در این مطالعه که بر روی شش سر موش صحرایی ماده بالغ انجام گردید پارامترهایی همچون زمان رسیدن به پیک فعالیت، درصد پیک فعالیت، نیمه عمر تخلیه رادیودارو از ...
بیشتر
امروزه لزوم استفاده از تکنیک های پیشرفته برای تشخیص دقیق بیماریهای کلیه احساس می شود. این تحقیق جهت بررسی عملکرد کلیه در پی تجویز زعفران با استفاده از سینتی گرافی دینامیک انجام شد. در این مطالعه که بر روی شش سر موش صحرایی ماده بالغ انجام گردید پارامترهایی همچون زمان رسیدن به پیک فعالیت، درصد پیک فعالیت، نیمه عمر تخلیه رادیودارو از کلیه، GFR کلی و اختصاصی هر کلیه، نمودار فعالیت بر پایه زمان (TACs) پیش و پس از تجویز زعفران به صورت جداگانه مورد اندازه گیری و بررسی قرار گرفتند. جهت این بررسی دستگاه دوربین گاما اسکن و رادیوداروی 99mTc-DTPA استفاده شد. در نتیجه این بررسی در اسکن با رادیوداروی 99mTc-DTPA مقادیر پارامتر های مذکور پس از تجویز زعفران بصورت ذیل حاصل گردید: درصد پیک فعالیت: راست95/0±83/51، چپ 17/1±50/48 ؛ نیمه عمر تخلیه رادیودارو از کلیه: چپ26/2±43/3، راست 15/1±61/2 ؛ زمان رسیدن به پیک فعالیت: چپ 29/0±68/2 ، راست07/0±95/1 ؛ وGFR کلی09/18±46/173 در مقایسه میزان پارامتر های مذکور با مقادیر نرمال، افزایش میزان GFR و کاهش نیمه عمر تخلیه رادیو دارو،این مطلب را تایید کرد که زعفران در موش اثر افزایش دهندگی جریان خون کلیوی را اعمال می کند.