انجمن زیست شناسی ایرانمجله پژوهشهای جانوری (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)2383-261427120140522Prevalence of helminth and nematode parasites in digestive tract, skin surface and blood of Sturgeon broodstocks from southeast of the Caspian Seaشیوع انگلهای کرمی باکشدار و لولهای دستگاه گوارش، پوست و خون مولدین خاویاری در جنوب شرق دریای خزر112333FAعباسعلیآقایی مقدممرکز تکثیر و پرورش ماهیان خاویاری سد وشمگیر گرگانساراحق پرستدانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، دانشکده شیلات و محیط زیستجمیلهپازوکیتهران، دانشگاه شهید بهشتی، دانشکده علوم زیستی، گروه زیست شناسی0000-0002-1954-0555ملوکپورامینیاداره کل شیلات یزدکاظمدرویش بسطامیموسسه ملی اقیانوس شناسی نوشهرJournal Article20101129Present study was established to identify the ocurance of helminth and nematode parasites in digestive tract, skin and blood of 36 specimens of Sturgeon broodstocks (31 samples of <em>Acipenser persicus</em>, 4 samples of <em>A. nudiventris</em> and 1 sample of <em>Huso huso</em>) caught from the 4<sup>th</sup> fishery ground in southeast of the Caspian Sea at Sturgeon cultivation and breeding centre of Shahid Marjani. It was observed that trematode <em>Skrjabinopsolus semiarmatus</em> and nematode <em>Cucullanus sphaerocephalus</em> were isolated in Sturgeon broodstocks. Statistical analysis of data showed no significant relatinship between the occurance of parasitic worms and sex of the fish, so prevalence of these parasites in digestive tracts of both sexes were similar. Also, a remarkable relationship was found between the occurance of <em>C. sphaerocephalus</em> and <em>S. semiarmatus</em> with the weight of the fish (P0.05). No parasite was identified in % 36.11 of fish samples and %88.88 of them had less than 10 worms. In studied fish samples, <em>C.sphaerocephalus</em> indicated the highest rate of incidence and dominance (%61 and 0.72, respectively). Neither gills nor skin and caudal peduncle vein showed any helminthes in 100 prepared slides. It was also found that the internal parasites of Sturgeon broodstocks in the southeast of the Caspian Sea are the same as those isolated in the southwest but the diversity of parasites were fewer in the former.تحقیق حاضر بمنظور بررسی شیوع انگلهای کرمی بادکشدار و لولهای دستگاه گوارش، پوست و خون در 36 مولد خاویاری (31 قره برون، 4 شیپ و1 فیل ماهی) صید شده از ناحیه 4 شیلات بخش جنوب شرق دریای خزر در مرکز تکثیر و پرورش ماهیان خاویاری شهید مرجانی انجام گرفت. در این پژوهش، از گروه انگلهای ترماتود، گونه <em>Skrjabinopsolus semiarmatus</em> و از گروه انگلهای نماتود، گونه <em>Cucullanus sphaerocephalus</em> از مولدین خاویاری جداسازی شد. پس از بررسی و تجزیه و تحلیل آماری بر روی دادهها مشخص شد که ارتباط بین آلودگی به انگلهای مذکور با جنسیت مولدین خاویاری معنیدار نبوده (P>0.05) و دو جنس از لحاظ آلودگی به این دو نوع انگل یکسان میباشند. همچنین مشخص شد، که یک رابطه قابل توجه بین درصد آلودگی به <em> C.sphaerocephalus</em> و <em>S.semiarmatus</em> و وزن ماهیان با سطح اطمینان 95 درصد وجود داشته در حالی که هیچگونه تفاوت معنیداری میان دستجات مختلف طولی در ماهیان مورد مطالعه مشاهده نشد (P>0.05). 11/36 درصد از ماهیان فاقد انگل بوده و 88/88 درصد آنها به کمتر از 10 عدد انگل آلوده بودند. در میان نمونههای مورد مطالعه، انگل <em>C.sphaerocephalus</em> بیشترین درصد شیوع و غالبیت را نشان داد (بترتیب 61 و 72/0). نتایج بررسی100 عدد اسلاید تهیه شده از خون آبششها، قلب و رگ باله دمی و بررسیهای پوستی هیچ گونه انگلی را در این 36 مولد خاویاری نشان نداد. همچنین مشخص گردید که انگلهای کرمی موجود در دستگاه گوارش مولدین در این ناحیه مشابه انگلهای گزارش شده در مولدین سواحل جنوب غربی دریای خزر بوده اما تنوع گونهای انگلها در منطقه مورد مطالعه کمتر میباشد.https://animal.ijbio.ir/article_333_1ae488087acb0ab0025e78c37030a974.pdfانجمن زیست شناسی ایرانمجله پژوهشهای جانوری (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)2383-261427120140522Some biological characteristics of Neogobius igorlap in south east of Caspian Sea, Golestan Provinceبرخی خصوصیات زیستی گاوماهی سرگنده، igorlap Neogobius در جنوب شرقی دریای خزر، محدوده استان گلستان12213342712FAمعصومهپیرمحمدیارمنستان، ایروان، آکادمی دولتی ایروان، گروه بیوسیستماتیک جانوری، بیولوژی ماهیان دریااصغرعبدلیتهران، دانشگاه شهید بهشتی، دانشکده علوم زیستیرسولقربانیدانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گروه شیلاتJournal Article20110709In this study, 403 specimens gobiidae, <em>Neogobius</em> <em>igorlap</em> (105 females, and 298 males) were collected from 3 stations, Torkman Port, Miankale Peninsula and Gomishan from beach seine in fall, spring and winter, 2010. Results showed that collected samples had 0<sup>+</sup>-2<sup>+</sup> years old. Sex ratio dominance was by males in different ages. The highest frequency was observed in 0<sup>+</sup> years. The biggest female fish, had total length, 271 mm and body weight, 280.7gr and in male, 326 mm and 254.2gr. Condition factor was different in age’s groups and different seasons. However, relative characteristics; body height and width; head length, width and height; peduncle length and height, and distance between eyes were larger in Torkman station than other stations, but discriminant analysis (DA) determined low variance in distinguishing 3 groups. It seems, specimens are along to one population.در این تحقیق 403 نمونه گاوماهی سرگنده، <em>igorlap</em> <em>Neogobius</em><em> </em> (105 ماهی ماده و 298 ماهی نر)، در فصلهای پاییز، بهار و زمستان سال 89-1388، از 3 ایستگاه بندرترکمن، میانکاله و گمیشان از تور پره صید ماهیان استخوانی جمعآوری گردید. نتایج نشان داد که ماهیان جمعآوری شده در دامنه <sup>+</sup>2- <sup>+</sup>0 ساله بودند. در بررسی نسبت جنسی نر به ماده مشاهده شد که در تمام سنین این نسبت به نفع نرها بود. بیشترین فراوانی متعلق به گروه سنی <sup>+</sup>0 ساله بود. بزرگترین ماهی ماده طولی معادل 271 میلیمتر با وزن 7/280 گرم و ماهی نر طولی معادل 326 میلیمتر و وزن 2/254 گرم داشتند. ضریب چاقی در سنین و نیز فصول مختلف متفاوت بود. بهرحال، صفات نسبی مانند ارتفاع بدن، عرض بدن، طول سر، عرض سر، ارتفاع سر، طول ساقه دمی، ارتفاع ساقه دمی و فاصله بین دو چشم در گاوماهیان سرگنده در ماهیان بندرترکمن نسبت به دو منطقه دیگر از میزان بالاتری برخوردارند. ولی تجزیه و تحلیل چند متغیره تفکیکی، پراکندگی پایینی را در جداسازی سه منطقه صید نشان داد. بنظر میرسد، ماهیان جمعآوری از سه منطقه، متعلق به یک جمعیت باشند.https://animal.ijbio.ir/article_334_eaf96fd141e3c6010206ca5e2d00c2ab.pdfانجمن زیست شناسی ایرانمجله پژوهشهای جانوری (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)2383-261427120140522Effects of parasitic infections on some hematological parameters of pike (esox lucius linnaeus,1785) in the Anzali wetlandاثرآلودگیهای انگلی روی برخی فاکتورهای خونی اردک ماهی تالاب انزلی linnaeus,1785) ( Esox lucius22363352713FAفرزینجمال زاد فلاحدانشگاه آزاد اسلامی واحد لاهیجان، دانشکده منابع طبیعی، گروه شیلاتحسینخارادانشگاه آزاد اسلامی واحد لاهیجان، دانشکده منابع طبیعی، گروه شیلاتجواددقیق روحیبندر انزلی، پژوهشکده آبزی پروری آبهای داخلی کشورمحمدصیاد بورانیبندر انزلی، پژوهشکده آبزی پروری آبهای داخلی کشورJournal Article20101227The hematological parameters and effect parasite infection of the pike, <em>Esox lucius</em>, obtained from Anzali wetland, between October 2010 and Septamber 2011. A total of 120 specimens were carried out randomly from commercial fishing. Biometry, blood taking and age determination was performed respectively in the Anzali aquaculture research center of inner waters. The hematological parameters were examined by experimental and handy methods. After autopsy, identification of the present isolated parasites were carried out by the parasites key identification. This study revealed only parasites like <em>Eustrongylides exises</em>, <em>Tetraonchus monenteron</em>, <em>Diplostomum spathaceum</em>, <em>Corynosoma Strumosum</em>,<em> Rhipdocotyle illense</em>, caused<em> </em>changes<em> </em>in<em> </em>some hematological parameters<em>.</em>اردک ماهی) (<em>Esox</em> <em>lucius</em> مهمترین و با ارزشترین ماهی اقتصادی در تالاب انزلی بوده که دارای فراوانترین میزان صید (46 درصد) ، در بین ماهیان صید شده میباشد، بطوریکه سالانه به میزان 50 تا 110 تن از این تالاب صید میشود. با توجه به عدم وجود داده های دقیقی در مورد فاکتورهای خونی این گونه و تاثیرآلودگیهای انگلی بر روی مقادیر طبیعی آنها، صید تعداد 120 عدد اردک ماهی بصورت تصادفی در تالاب انزلی از پائیز سال 1388 تا تابستان سال 1389 صورت گرفته و به پژوهشکده آبزی پروری آبهای داخلی بندرانزلی منتقل شدند، پس از بررسیهای زیست سنجی و تعیین سن ماهیان از آنها خونگیری به عمل آمده سپس فاکتورها و شاخصهای خونی با روشهای دستی و استاندارد آزمایشگاهی تعیین گردیدند. سپس ماهیان صید شده کالبدگشائی شده، انگلهای موجود جداسازی و با استفاده از کلیدهای شناسائی معتبر مورد شناسائی قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که از بین10 انگل جداسازی شده فقط انگلهای <em>Eustrongylides exises</em>، <em>Tetraonchus monenteron</em>، <em>Diplostomum spathaceum</em>، <em>Corynosoma Strumosum</em>، <em>Rhipdocotyle illense</em><em> ،</em> سبب تغییر در مقادیر طبیعی برخی از فاکتورهای خونی گردیده و میزان آنها را دستخوش تغییر خواهد نمود.https://animal.ijbio.ir/article_335_68f6f96df0ff14131d6f64e428c361b3.pdfانجمن زیست شناسی ایرانمجله پژوهشهای جانوری (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)2383-261427120140522Breeding success of the Grey Hypocolius Hypocolius ampelinus in Haft-Tappeh and Miyan-Ab Agriculture complexesبررسی موفقیت زاد آوری میوه خور Hypocolius ampelinus در مجتمع کشت و صنعت هفت تپه و میان آب استان خوزستان37483362714FAسید مسعودحسینی موسویتهران، دانشگاه پیام نور، گروه علمی محیط زیستبهروزبهروزی راداهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات خوزستانسید مهدیامینی نسببهبهان، دانشگاه صنعتی خاتم الانبیاء (ص)، دانشکده منابع طبیعی، گروه محیط زیسترضاکریم پوراهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات خوزستان، باشگاه پژوهشگران جوانJournal Article20110220This study was carried out during the March to June 2010. Grey Hypocolius <em>Hypocolius</em> <em>ampelinus</em> breeding season began on 3 May with the egg laying behavior and finished on 10 June with fledging stage. During the study period, 11 nests including 50 eggs surveyed. Mean of the clutch sizes were 4.54 (4-5) and brood sizes varied from 1-2 chicks. The average of the length, width and weight of the eggs were calculated respectively; 23.52±0.99mm, 18.85±0.47 mm, 4.76±0.33 gr. The egg laying and incubation time lasted 3.0±0.81 and 15.75±1.25 days respectively. The rate of the hatching, nestling, and post-nestling success were calculated 56%, 52% 52%, respectively. The breeding success calculated 53.33%. There were no significant difference with respect to the different clutch and brood sizes. But, significant difference observed between the mortality rates in different stages of breeding cycles (P<0.05). This difference between the egg and nestling (P<0.05) and egg and post-nestling (P<0.001) stages indicated the significant effect. Touching the eggs due to the researcher presence indicated a negative significant effect on the breeding success especially in the egg stage (P<0.05). Presence of different predators such as Grey Hypocolius, <em>Echis carinatus</em>, <em>Coluber</em> <em>rhodorachis</em>, rodents, <em>Vulpes vulpes </em>and <em>Canis aureus </em>are<em> </em>the most important of natural factors resulting the decline of breeding success Most of the eggs mortality occurred due to touching effect result in researcher presence. Grey Hypocolius pairs in 80% of cases left their nests and built a new ones in 50-70 m around the previous nests.این مطالعه نتایج پژوهش انجام شده در بازه زمانی اسفند ماه 1388 تا خرداد 1389 می باشد. فصل زادآوری میوه خور <em>Hypocolius</em> <em>ampelinus</em> با مشاهده رفتار تخم گذاری از 13 اردیبهشت ماه آغاز و با پرواز آخرین جوجه در تاریخ 20 خرداد ماه به پایان رسید. در طول مدت مطالعه 11 لانه محتوی 50 تخم مورد بررسی قرار گرفتند. میانگین دستجات تخم 54/4 (5-4) و اندازه گروه های همزاد نیز بین 1 تا 2 جوجه بوده است. میانگین طول، عرض و وزن تخم به ترتیب 99/0±52/23، 47/0±85/18 میلیمتر و 33/0±76/4 گرم، اندازه گری شد. طول دوره تخم گذاری و دوره جوجه کشی نیز 81/0±0/3 و 25/1±75/15 برآورد گردید. میزان موفقیت در مرحله تفریخ، لانه نشینی، لانه گریزی به ترتیب 56%، 52%، 52% و موفقیت زاد آوری نیز 33/53% محاسبه شد. اختلاف معنی داری بین موفقیت زادآوری در ارتباط با دستجات تخم و گروه های همزاد مختلف وجود نداشت و تنها بین تلفات در مراحل مختلف زاد آوری اختلاف معنی دار مشاهده شد (05/0>P-value) و این اختلاف بین مراحل تخم و لانه نشینی در سطح 05/0 و میان مراحل تخم و لانه گریزی در سطح 001/0 معنی دار بود. لمس تخم ها به عنوان یک فعالیت تحقیقاتی اثر منفی و معنی داری روی موفقیت زاد آوری به ویژه در مرحله تخم داشت (05/0>P-Value). از عوامل طبیعی مهم کاهش دهنده موفقیت زاد آوری میوه خور، می توان گونه های طعمه خوار مانند مار جعفری و قیطانی و پستاندارنی همچون انواع جونده، روباه معمولی و شغال را نام برد. احتمالاً بیشتر تلفات به علت حضور محقق برای اندازه گیری ها بوده است. جفت های زادآور میوه خور در 80% موارد بواسطه تماس مستقیم محقق با تخم، لانه خود را رها نموده و لانه دیگری در 70-50 متری لانه قبلی می سازند.https://animal.ijbio.ir/article_336_061989c8f1cc13d2b3bb098be7d31367.pdfانجمن زیست شناسی ایرانمجله پژوهشهای جانوری (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)2383-261427120140522Investigation on sexual status of immature sturgeon captured from the south area of the Iranian waters Caspian Sea during 2004 - 2005بررسی وضعیت جنسیتی تاس ماهیان نابالغ صید شده از آبهای ایرانی حوضه جنونی دریای خزر طی سالهای 1383-138449583372715FAعلیحلاجیانرشت، موسسه تحقیقات بین المللی تاس ماهیان دریای خزررضوان الهکاظمیرشت، موسسه تحقیقات بین المللی تاس ماهیان دریای خزرمحمودبهمنیرشت، موسسه تحقیقات بین المللی تاس ماهیان دریای خزرسهرابدژندیانرشت، موسسه تحقیقات بین المللی تاس ماهیان دریای خزرایوبیوسفی جوردهیرشت، موسسه تحقیقات بین المللی تاس ماهیان دریای خزرمحمودتوکلیرشت، موسسه تحقیقات بین المللی تاس ماهیان دریای خزرJournal Article20110220In this research, sex and sexual maturation stages of gonads in 253 sturgeon including 164 <em>Acipenser persicus</em> with mean weight 1210gr, 77 <em>Acipenser stellatus </em>with mean weight 1303.3gr, 3 <em>Acipenser nudiventris</em> with mean weight 139gr, 3 <em>Acipenser gueldenstaedtii</em> with mean weight 126gr and 6 <em>Huso huso</em> with mean weight 4116.6 gr that captured by using trawl from the south area of the Iranian coastal part of the Caspian Sea (from the Astara port in the Guilan province to the Turkman port in the Golestan province) during 2004- 2005 were studied. After biometry of fish, gonad samples were taken by biopsy and fixed in Buin<sup>,</sup>s solution. Gonads were studied histologically based on common methods and studied by using light microscope. Sexually, the results showed in <em>Acipenser persicus</em>, 104 (63.4 %) were females and 60 (36.6%) were males, in<em> Acipenser stellatus</em> 41 (53.2 %) were females and 36 (46.8%) were males<em>, </em>in<em> Huso huso</em> 66.7 % female and 33.3 % male, in <em>Acipenser nudiventris</em> 1 (33.3%) was female and 2 (66.7 %) were males, each 3 <em>Acipenser gueldenestaedtii </em>were females and in <em>Huso huso</em> 4 (66.7%) were females and 2 (33.3 %) were males. Totally, 153 (60.5 %) was female and 100 (39.5 %) was males. Also, 114 (45.1 %) were at stage I, 45 (17.8 %) were at stage I- II, 77 (30.4 %) were at stage II, 11 (4.3 %) were at II – III and 6 (2.4 %) were at stage III of sexual maturity. Histological study of gonads showed that sturgeon populations at the south area of the Caspian Sea are juvenile, because they were at lower stages (I and II) of their sexual maturation.این پژوهش به بررسی جنسیت و مراحل رسیدگی جنسی، گناد تاس ماهیانی که به روش ترال طی سال های1383 و1384 از آبهای ایرانی حوضه جنوبی دریای خزر صید شده بودند پرداخته است. پس از زیست سنجی ماهیان، قطعه کوچکی از گناد آنها در محلول بوئن تثبیت شد و سپس به آزمایشگاه بافت شناسی انتقال یافت، بافت ها براساس روش های معمول بافت شناسی عمل آوری و اسلایدهای بافتی تهیه و با میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفتند. از 253 عدد تاسماهی نمونه برداری شده بترتیب 164 عدد تاسماهی ایرانی با متوسط وزن 1210 گرم که 104 عدد ( 4/63 درصد) ماده و 60 عدد (6/36 درصد) نر بودند. 77 عدد ازون برون با متوسط وزن 3/1303 گرم که 41 عدد (2/53 درصد) ماده و 36 عدد (8/ 46 درصد) نر بودند. 3 عدد تاس ماهی شیپ از آنها با متوسط وزن 139گرم که 1 عدد (3/33 درصد) ماده و 2 عدد (7/66 درصد) نر بودند، 3 عدد تاس ماهی روسی با متوسط وزن 126 گرم که همگی ماده بودند و 6 عدد فیلماهی با متوسط وزن 6/4116 گرم که 4 عدد (7/66 درصد) ماده و 2 عدد (3/33 درصد) نر بودند. کل تاس ماهیان از لحاظ جنسیت 153 عدد (5/60 درصد) از آنها ماده و100 عدد (5/39 درصد) از آنها نر بودند. که از لحاظ مراحل رسیدگی جنسی 114 عدد (1/45درصد) در مرحله I، 45 عدد (8/17درصد) در مرحلهI-II، 77 عدد (4/30 درصد) در مرحله II، 11 عدد (3/4 درصد) در مرحله II-III و 6 عدد (4/2درصد) در مرحله III رسیدگی جنسی قرار داشتند. مطالعات حاصل از بررسی بافت شناسی غدد جنسی نشان داد که تاس ماهیان جوان بوده، در مراحل پایین (بیشتر در مرحله I و II) رسیدگی جنسی قرار داشتند.https://animal.ijbio.ir/article_337_d02034db5949d4ba4e072d736243939a.pdfانجمن زیست شناسی ایرانمجله پژوهشهای جانوری (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)2383-261427120140522Identification of Calanoida Order in Iranian waters of the Oman Sea in the Pre and Post Monsoonشناسائی و بررسی فراوانی راسته Calanoida از زیر رده پاروپایان (Copepoda) در آبهای ایرانی دریای عمان قبل و بعد از مانسون59703382716FAملیحهسنجرانیچابهار، مرکز تحقیقات شیلاتی آبهای دور12335855898874545798Journal Article20100601This study was conducted for identification and introduce of Calanoida order in Iranian waters of Oman Sea from Hormuz Strait to Psabandar, Chabahar, in 2007.We identified a total of 22 genera of calanoida from 14 families. <em>Paracalanus </em>from Paracalanidae was the most abundant composing 63% of the samples and <em>Aetideus </em>from Aetidae with 0.01% was the least abundant. The most frequent genera of Calanidae included : <em>Canthocalanus, Nannocalanus, Cosmocalanus </em>and <em>Mesocalanus</em>. From sampling transects, transects 5 and 8 in pre and transects 9 and 10 in postmonsoon with abundance least and transects 1 and 6 in the premonsoon and transects 2 and 3 on postmonsoon most abundance. From surface samples (0-20 m) are transect 1 the more abundance and transect 8 less abundance. On the other hand, in the depth samples (20-50 m) are transect 1 the more abundance and transect 3 less abundance. From sampling stations, station 1 in premonsoon more abundance and station 4 less abundance and in the postmonsoon station 3 more abundance and transects 1 less abundance. Cluster analysis of Calanoida at the sampling transects showed in the premonsoon transect 1 and transects 2 and 3 in the post monsoon to differ from other transects.این تحقیق به منظور شناسائی و معرفی راسته Calanoida دریای عمان، از تنگه هرمز تا پسابندر در استان سیستان و بلوچستان در سال 1386 انجام پذیرفت. در این بررسی نمونههای شناسائی شده در 14 خانواده و 22 جنس مورد شناسائی قرار گرفتند. در این مطالعه مشخص گردید که جنس <em>Paracalanus</em> از خانواده Paracalanidae با 63% بیشترین فراوانی و جنس<em> </em><em>Aetideus</em> از خانواده Aetidae با 01/0% کمترین فراوانی را به خود اختصاص دادهاند. خانواده Calanidae با بیشترین تعداد جنس، شامل <em>Canthocalanus</em>، <em>Nannocalanus</em>، <em>Cosmocalanus</em> و <em>Mesocalanus</em> بود. کمترین تعداد کالانوئیدها در قبل از مانسون مربوط به ترانسکتهای5 و8 و بیشترین تعداد در ترانسکتهای1 و 6 مشاهده گردید، در بعد از مانسون بیشترین تعداد در ترانسکتهای3 و 2 و کمترین فراوانی مربوط به ترانسکتهای 9 و 10 بود. در بین نمونهبرداریهای سطحی (20-0 متر) ترانسکت1 بیشترین و ترانسکت 8 کمترین فراوانی را داشتند و در نمونهبرداریهای عمقی (50-20متر) ترانسکت1 بیشترین فراوانی و ترانسکت 3 کمترین فراوانی را به خود اختصاص دادند. از نظر ایستگاهی، در قبل از مانسون ایستگاه 1 با بیشترین فراوانی و ایستگاه 4 با کمترین فراوانی و در دوره بعد از مانسون ایستگاه 3 با بیشترین فراوانی و ایستگاه 1 با کمترین فراوانی مشاهده گردیدند.https://animal.ijbio.ir/article_338_b30ab490e4fc242f0dfa31dafdf4b987.pdfانجمن زیست شناسی ایرانمجله پژوهشهای جانوری (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)2383-261427120140522Evaluation of growth indices, survival and carcass composition of farmed great sturgeon juveniles (Huso huso) fed prebiotic Immunosterارزیابی شاخصهای رشد، بقا و ترکیب لاشه فیل ماهیان جوان پرورشی (Huso huso) تغذیه شده با پربیوتیک ایمنواستر71793392717FAرضاطاعتیدانشگاه آزاد اسلامی، واحد تالش، گروه شیلات0000-0001-8202-0248مهدیسلطانیتهران، دانشگاه تهران، دانشکده دامپزشکی، گروه بهداشت و بیماریهای آبزیانمحمودبهمنیرشت، موسسه تحقیقات بین المللی تاس ماهیان دریای خزرJournal Article20120215This research was carried out to assay the effects of different levels of prebiotic Immunoster (IS) on the growth indices, survival and carcass composition in farmed great sturgeon juveniles (<em>Huso huso</em>). After a four-week acclimatization period to rearing conditions and basal diet, 270 farmed great sturgeon juveniles weighing 95.68 ± 10.05 g were randomly distributed into 9 fiberglass tanks in three treatments (Control, IS 1% and IS 3%) in three replicates (completely randomized design) and kept at a density of 30 fish per tank for a period of 8 weeks. At the end of the trial, final weight, final length, body weight increase, specific growth rate, average daily growth, protein efficiency ratio, feed conversion ratio, condition factor and crude protein of carcass in fish fed on IS 3% showed significant differences compared with the control (P<0.05). The results showed that Immunoster at two levels of 1% and 3% has an important role in enhancement of growth performance and feed efficiency in farmed great sturgeon juveniles.این تحقیق بمنظور سنجش تاثیر سطوح مختلف پربیوتیک ایمنواستر بر شاخصهای رشد، بقا و ترکیب لاشه فیل ماهیان جوان پرورشی(<em>Huso huso</em>) انجام گرفت. پس از چهار هفته سازگاری با شرایط پرورشی و جیره پایه، 270 عدد فیل ماهی با میانگین وزنی 05/10 ± 68/95 گرم به مدت 8 هفته و بطور تصادفی به 9 تانک فایبرگلاس با تراکم 30 عدد در هر تانک در قالب 3 تیمار (شاهد (0%)، ایمنواستر 1% و ایمنواستر 3%) با 3 تکرار (طرح کاملا" تصادفی) توزیع شدند. در پایان دوره آزمایش، وزن نهایی، طول نهایی، درصد افزایش وزن بدن، نرخ رشد ویژه، میانگین رشد روزانه، ضریب کارایی پروتئین، ضریب تبدیل غذایی، ضریب چاقی و میزان پروتئین لاشه در ماهیان تغذیه شده با ایمنواستر 3% اختلافات معنی داری را نسبت به شاهد نشان دادند (05/0.(P< نتایج نشان داد که پربیوتیک ایمنواستر در هر دو سطح 1% و 3% نقش مهمی را در افزایش عملکرد رشد و کارایی تغذیه فیل ماهیان جوان داشته است.https://animal.ijbio.ir/article_339_d81585322686e17133ef51083152e0ce.pdfانجمن زیست شناسی ایرانمجله پژوهشهای جانوری (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)2383-261427120140522Effect of reproductive migration time on some biological character of eggs in mahsfid (Rtilus frisii kutum kamenskii 1901)اثر زمان مهاجرت تولید مثلی روی برخی خصوصیات زیست شناختی تخمک و تخم ماهی سفید Rtilus frisii kutum kamenskii 190180883402718FAمهدیعبدالهیدانشگاه علوم کشاورزی ومنابع طبیعی گرگان، دانشکده شیلات و محیط زیستمحمد رضاایمانپوردانشگاه علوم کشاورزی ومنابع طبیعی گرگان، دانشکده شیلات و محیط زیستJournal Article20091222This survey was done to determine some biological characteristics of eggs (including diameter, surface, volume, and surface to volume ratio) and hydrated eggs (including diameter, surface, volume, surface to volume ratio, yolk sphere, and perivitelline space and yolk sphere to perivitelline space ratio). 90 migratory population of Mahisefid, <em>Rutilus frisii kutum</em> were studied at 3 treatments (initial, middle, and the end of broodstock migratory time) in the Tajan river. Amplitude of egg diameter and its surface to volume ratio calculated 1.92-2.25 mm and 2.66-3.07 mm<sup>-1</sup>,<sup> </sup>respectively and for hydrated egg calculated 2.41-2.78 mm and 2.16-2.48 mm<sup>-1 , </sup>respectively which was significant (P < 0.05) at broodstock migration time and for egg and hydrated egg was minimum at end of migratory time and maximum at initial of broodstock migratory time. But it was invers for surface to volume ratio. Yolk sphere to perivitelline space ratio was 0.79 ± 0.13. It show that the yolk sphere is near to the half of the egg sphere and it can be the reason of Mahisefid breeding in water with median temperatures.این تحقیق به منظور تعیین برخی از خصوصیات زیست شناختی تخمک (قطر، سطح، حجم و نسبت سطح به حجم) و تخم (قطر، سطح، حجم، نسبت سطح به حجم، فضای زرده و نسبت فضای زرده به دور زرده) و مطالعه اثر زمان مهاجرت تولید مثلی بر این فاکتورها در 90 عدد از جمعیت مولدین ماهی سفید ماده<em>Rtilus frisii kutum</em> در سه تیمار زمانی ابتدا، وسط و انتهای زمان مهاجرت در رودخانه تجن شهرستان ساری صورت پذیرفت. قطر تخمک و نسبت سطح به حجم آن به ترتیب دارای دامنه ای برابر 25/2-92/1 میلیمتر و mm<sup>-1</sup> 07/3-66/2 و در تخمهای بارور شده (هیدراته شده) 87/2 -41/2 میلیمتر و mm<sup>-1</sup> 48/2-16/2 بود که به لحاظ آماری تفاوت معنیداری (05/0> (P بین قطر تخمک و تخم و نسبت سطح به حجم آنها در دوره های اول و دوم مهاجرت مولدین وجود داشت. همچنین حداکثر و حداقل قطر تخمک و تخم به ترتیب در دوره اول و سوم و حداکثر و حداقل نسبت سطح به حجم به ترتیب در دورهی سوم و اول مشاهده شد که از نظر آماری اختلاف معنیداری (05/0>P) داشتند. نسبت فضای زرده به دور زرده تخم در مولدین ماهی سفید 13/0 ± 79/0 بود و نشان میدهد که تقریباً نیمی از فضای تخم در ماهی سفید را فضای زرده به خود اختصاص میدهد که میتواند دلیل تخمریزی ماهی سفید در آبهای با درجه حرارت میانه (20-15 درجه سانتیگراد) باشد.https://animal.ijbio.ir/article_340_a21a0b165b8d7a1bc453bcc48e28ca92.pdfانجمن زیست شناسی ایرانمجله پژوهشهای جانوری (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)2383-261427120140522Study on Effect of Aloe vera (Aloe vera) on Changes of Immunoglobulins IgM ,IgA and IgG, Total protein and Differential Counts of white blood cells of Rainbow trout (Oncorynchus mykiss)بررسی اثر گیاه آلوئه ورا (Aloe vera) بر تغییرات میزان ایمونوگلوبولین های IgM٬IgA وIgG٬ پروتئین کل و شمارش تفریقی گلبول های سفید ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss)89993412719FAبابکعطایی مهرتهران، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال، گروه شیلاتپروینباقریتهران، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال، گروه شیلاتمژگانامتیازجوتهران، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال، گروه بیولوژی دریاسیامکیوسفی سیاهکلرودیورامین، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین - پیشوا٬ گروه زیست شناسیJournal Article20110615The effect of Aloe vera (<em>Aloe vera</em>) on changes of of immunoglobulins IgM, IgA and IgG, Total protein and Differential counts of white blood cells of Rainbow trout (<em>Oncorynchus mykiss</em>) with weight of 50±2g was studied. The test was started after 2 weeks of acclimation and fish were fed with dosage of Aloe vera powder 0.1, 0.5 and 1% as the treatment groups. The same diet without any additional Aloe vera used as the control group. The test continued for 30 days. Blood sampling was collected at 0, 12, 24, 120, 240, 360 and 720 hours after beginning the test. The results showed that of immunoglobulinM (IgM) in treatment1 and 3 until 24 hours, treatment 2 until 240 hours of transferring, there was significant difference between immunoglobulin M concentration of all treatments with the control group (P<0.05) and the maximum concentration of IgM (2/25±0/11mg/ml) was in treatment with 1% Aloe vera dosage. The results of IgA and IgG showed zero concentration in all hours. The results of Total protein showed that until 120 hours of transferring, there was significant difference between Total protein concentration of treatments 2 and 3 with the control group(P<0.05) and maximum Total protein concentration (43/37±5/8 mg/ml) was in treatment with 1% Aloe vera dosage .The results of differential counts of white blood cells showed that in until 240 , 360 and 120 hours of transferring respectivily, there was significant increase between ,Lymphocyte in treatment 1, 2 and 3 with the control group(P<0.05) . The result of Monocyte showed in treatment 2 in 120 hours and treatment 3 in 120 and 720 hours there was significant increase with the control group (P<0.05). The result of Notrophil showed significant reduction in treatment 1 until 240 hours and in treatments 2 and 3 until 120 hours with the control group(P<0.05). The result of Eosinophil showed significant reduction in treatment 2 until 720 hours and in treatment 3 until 120 and 720 hours with the control group(P<0.05).در این پژوهش اثر گیاه آلوئه ورا (<em>Aloe vera</em>) بر تغییرات میزان ایمونوگلوبولین های IgM٬IgA وIgG ٬ پروتئین کل و شمارش تفریقی گلبول های سفید ماهیان قزل آلای رنگین کمان (<em>Oncorhynchus mykiss</em>) با میانگین وزن ۲ ± ۵۰ گرم به مدت 30 روز مورد بررسی قرار گرفت. پس از 2 هفته سازگاری مقادیر ۱ /۰، ۵ /۰ و ۱ درصد پودر آلوئه ورا به غذای ماهیان افزوده و به عنوان شاهد از جیره ی غذایی فاقد آلوئه ورا استفاده گردید. نتایج نشان داد که در تیمار 1 و 3 از ساعت 24 و در تیمار 2 از ساعت 240 تا انتهای دوره (ساعت 720) اختلاف معنی دار بین مقدار ایمونوگلوبولین M نسبت به گروه شاهد مشاهده شد (۰۵/۰< p) و بیشترین مقدار در تیمار حاوی 1 درصد آلوئه ورا به میزان 11/0±25/2 میلی گرم بر میلی لیتر، در مقایسه با سایر تیمارها ثبت گردید. مقادیر ایمونوگلوبولین A وG در تمامی تیمارها و گروه شاهد تا انتهای آزمایش صفر ثبت شد. نتایج سنجش میزان پروتئین کل نشان داد که از ساعت 120 تا انتهای دوره (ساعت 720) اختلاف معنی دار بین تیمار های 2 و 3 نسبت به گروه شاهد وجود داشت (۰۵/۰p<) و بیشترین در تیمار حاوی 1 درصد آلوئه ورا به میزان 8/5±37/43 میلی گرم بر میلی لیتر در مقایسه با سایر تیمارها تا انتهای آزمایش ثبت گردید. نتایج حاصل از شمارش تفریقی گلبول های سفید نشان می دهد که در تیمارهای 1، 2 و 3 به ترتیب از ساعت 240، 360 و120 پس از شروع آزمایش تا انتهای دوره افزایش معنی دار بین مقادیر لنفوسیت تیمارها با گروه شاهد (۰۵/۰< p) مشاهده شد. همچنین در تیمار 2 در ساعت 120 و در تیمار3 در ساعات 120 و 720 پس از شروع آزمایش افزایش معنی دار بین مقادیر منوسیت تیمارها با گروه شاهد (۰۵/۰< p) مشاهده شد. کاهش معنی دار در مقادیر نوتروفیل در تیمار 1 از ساعت 240 و در تیمار 2 و 3 از ساعت 120 تا انتهای دوره در مقایسه با گروه شاهد مشاهده شد (۰۵/۰p<). همچنین کاهش معنی دار در مقادیر ائوزینوفیل در تیمار 2 در ساعت 720 و در تیمار 3 در ساعات 120 و 720 پس از شروع آزمایش در مقایسه با گروه شاهد وجود داشت (۰۵/۰p<).https://animal.ijbio.ir/article_341_9d428811acbf534a72b53e3b6422d13e.pdfانجمن زیست شناسی ایرانمجله پژوهشهای جانوری (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)2383-261427120140522Identification on growth parameters and mortality of Nemipterus japonicus(Bloch, 1791) by using length frequency in Khuozestan Coastal (Northern Persian Gulf)تعیین پارامترهای رشد و مرگ و میر ماهیگوازیمNemipterus japonicus (Bloch, 1791) با استفاده از فراوانی طولی در سواحل خوزستان (شمال خلیج فارس)10010534227110FAفرزانهفاضلیایلام، دانشگاه پیام نور ایلام، واحد بدره، گروه زیست شناسیJournal Article20100816The growth parameters of <em>Nemipterus japonicus</em> were studied by using length frequency data of 763 specimens of this species that were collected monthly by trawl net from Khuozestan Coastal during Jun 2005 to May 2006. FiSAT II program was used to again Pauly regression and their equation, to determine the growth parameters. The Pauly equation indicated L∞= 254.06 for female and 270.42 for male fishes respectively. ELEFAN I program was used to catch Length- Frequency curve and amount of K parameter, K estimated 0.684 and 0.5465 in male and female respectively. After again amount of L∞ and K parameters, by using of this data and LFDA program, to was t<sub>0</sub>= (-0.19) year and (-0.12) year for male and female respectively. Finally growth parameters showed highest growth rate in males rather than females, which has been recorded in other studies on this species.جهت تعیین پارامترهای رشد ماهی گوازیم، 763 قطعه ماهی گوازیم به طور ماهانه در طول یکسال(از خرداد 84 تا اریبهشت ماه 85) از سواحل خوزستان جمع آوری گردید. با استفاده از اطلاعات فراوانی طولی این ماهیان رگرسیون پاول- ودرال در برنامه FiSAT II ترسیم شده و با به دست آوردن معادلات این رگرسیونها، مقدار L∞ (طول بی نهایت) برای جنس ماده برابر 06/254 میلیمتر و برای جنس نر، 42/270 میلیمتر محاسبه گردید. همچنین با استفاده از برنامهELEFAN 1 موجود در برنامه FiSAT II، مقدار K سالیانه(پارامـتر انحـناء بوده که نشان دهنده سرعت رسیدن ماهی به L<sub>¥</sub> می باشد) برای جنس نر 684/0 و جنس ماده برابر 546/0 محاسبه گردید. پس از محاسبه L∞ و K، با استفاده از برنامه LFDA مقدار تئوریکی t<sub>0</sub> به صورت بهینه برای جنس نر (19/0-) سال و در جنس ماده (12/0-) سال محاسبه گردید. پارامترهای رشد به دست آمده بیشتر بودن سرعت رشد در جنس نر نسبت به ماده ها در ماهی گوازیم را نشان می دهد که این مورد در مطالعات دیگری نیز گزاش شده است.https://animal.ijbio.ir/article_342_35b30136a846175be084dcbff443d30a.pdfانجمن زیست شناسی ایرانمجله پژوهشهای جانوری (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)2383-261427120140522Nesting and reproductive behaviors of Aphanius vladykoi, Coad 1988 in Lake Choghakhor habitat, Chaharmahal-o-Bakhtyri Province, Iranبرخی از رفتارهای تولیدمثلی و مشخصات لانههای انتخابی تخمریزی ماهی اندمیک گورخری چهارمحالوبختیاری Aphanius vladykoi, Coad 1988 در زیستگاه تالاب چغاخور10611834327111FAمهردادفتح الهیشهرکرد، دانشگاه شهرکرد، گروه شیلاتJournal Article20110917Among 7 species of genus <em>Aphanius</em> of Iran, the limited inland water habitats of <em>Aphanius vladykov</em>i have suffered severe deterioration caused by natural periodical drought, pollution and local drainage. We conducted a study in reproductive behaviour on the Lake Choghakhor littoral waters with gavel bottom and separately aquatic vegetation to explain the nesting and reproductive success such as the male aggression, copulation behavior, parental cares. In general, parental care activity of <em>A. vladykovi</em> was not previously reported for the variable environments and did not follow conventional stage-specific patterns. We divided the reproduction season in to three reproduction periods (April –June 10, June 10 – July 20, July 20 – winter). During the early reproduction period, <em>A.vladykovi</em> showed situational constancy in the initial selected plant nest ( 55±1.1 cm., depth and 555± 18.8 cm. from the shore) and continued produce free swimming fry, however the initial nests were located to new situation ( with 40 ± 1.2 cm., depth and 190 ± 12.2 cm. from shore) because of the seasonal drought. Unstable environments provided some challenges to <em>A. vladykovi</em> in the lake that provided parental cares. Water changes (demand for water) played a critical role in the reproductive ecology of <em>A. vladykovi</em>, affecting factors such as spatial situation and vegetation of the occupied nests, offspring distribution and health of the broods against ectoparasite <em>Argulus spp.</em>زیستگاههای محدود ماهی گورخری چهارمحال و بختیاری <em>Aphanius vladykoi</em>, Coad 1988 به عنوان یکی از گونه ماهی آفانیوس در ایران در حال حاضر تحت تاثیر عوامل مخربی چون خشکسالیهای متعدد، آلودگی و مصرف منابع آب توسط منابع محلی قرار دارد. در طی این تحقیق در دریاچه ی چغاخور استان چهارمحال و بختیاری در بخشهای با بستر سنگی و پوشش گیاهان منفرد، به توصیف مواردی از زیست شناسی این ماهی مانند آمادهسازی لانه ها، ستیز در نرها و رفتارهای جفتیابی و جفتگیری و نیز مراقبت والدینی که کمتر به آن توجه شده است، پرداخته شد. سه دورهی زادآوری از اواخر فروردین تا 20 خرداد ، 20 خرداد تا آخر تیر و اواخر تیر تا موسم سرما را برای مولدین ماهی گورخری در تالاب چغاخور مشاهده شد. در اوایل دوره ماهیان مولد <em>A</em><em>.</em><em>vladykoi</em> لانه های انتخابی خود را با موقعیت عمق 1.1 ± 55 و 18.8 ± 555 سانتیمتری از ساحل انتخاب و تا اواسط دوره دوم موقعیت این لانهها به عمق 1.2± 40 و 12.2±190 سانتیمتری از ساحل رسید. محیط متغیر و نوسانات شدید آب نقش زیادی در اکولوژی زادآوری مانند انتخاب لانهها و تغییر موقعیت مکانی آنها ، تغییر میزان پوشش گیاهی منطقهی لانه، و نیز ابتلای مولدین به اکتوپارازیت آرگولوس داشته است. علت این تغییر مکان نیز کاهش آب تالاب در خشکسالی سالیانه بود.https://animal.ijbio.ir/article_343_6caa51a8ab2c2f22d95935e8ac1998a2.pdfانجمن زیست شناسی ایرانمجله پژوهشهای جانوری (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)2383-261427120140522Determination of lethal concentration 50, 96h of Zinc (LC5096h, ZnSO4) on Common carp (Cyprinus carpio) under experimental conditionتعیین غلظت نیمه کشنده روی (LC5096h, ZnSO4) در ماهی کپور (Cyprinus carpio) تحت شرایط آزمایشگاهی11912534427112FAمحمدفرهنگیگنبدکاووس، دانشگاه گنبدکاووس، دانشکده کشاورزی ومنابع طبیعیعبدالمجیدحاجی مرادلودانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانفرامرزرستمی چراتیگنبد کاووس، دانشگاه گنبد کاووس، دانشکده علوم پایهJournal Article20101129The research was accomplished inorder to determination of half – lethal concentration of zinc (LC<sub>50</sub>96h) on common carp (<em>cyprinus carpio)</em>under experimental condition. The study was performed using Water Static Method during 96 hours. The experiments were by 12 fish with avrage weight 3±2 g were encountered with different concentrations (0, 30, 60, 90, 150, 210, 250 and 270) of zinc. Sulphate zinc salt was used as source of zinc ion. A group of fish was considered as control. Under stable condition and aeration, the lethal concentration and half- lethal concentration were detected 250 and 129.07 mg/l respectively. The experiments revealed, The maximum mortalities (>80%) occurred in early times (7 hours after starting experiments). However, in the high concentration of zinc nominal signs of toxicity as convulsion, air gluping and opened operculum, hemorrhage and hyperemia were observed.آزمایشات به منظور تعیین غلظت نیمه کشنده فلز روی درماهی کپور انجام شد. آزمایشات به روش آب ساکن درمدت 96 ساعت اجرا شد. 12 قطعه بچه ماهی کپور با وزن متوسط 2±3 گرم درمعرض غلظت های مختلفی از سولفات روی (270و 250، 200 ، 150، 90 ، 65 ، 30 ، 0 میلیگرم درلیتر) قرار گرفتند. از نمک سولفات روی بعنوان روی در آزمایشات استفاده شد. یک گروه نیز بعنوان شاهد در نظر گرفته شد. تحت شرایط ثابت و هوادهی غلظت نیمه کشنده و کشنده سولفات روی به ترتیب برابر 07/129و 270 میلیگرم در لیتر بدست آمده است. آزمایشات نشان داد بیشترین درصد تلفات (80 % < ) در همان ساعات اولیه (7-8 ساعت پس از شروع آزمایش) رخ داد. در غلظت های بالای سولفات روی علائم ظاهری مسمومیت با روی همچون تشنجات عصبی، بلعیدن هوا از سطح آب توسط ماهی، باز و بسته شدن سریع سرپوش های آبششی، پرخونی وخونریزی آبشش و مشاهده شد.https://animal.ijbio.ir/article_344_e15845aadf3316b4dbdfadb4a896741c.pdfانجمن زیست شناسی ایرانمجله پژوهشهای جانوری (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)2383-261427120140522Survey of Population Structure of Orange-spotted Grouper, Epinephelus coioides (Hamilton, 1822), Using Microsatellite Markers in the Persian Gulfمطالعه ساختار جمعیتی هامور معمولی Epinephelus coioides (Hamilton, 1822) با استفاده از نشانگرهای ریزماهواره در خلیج فارس12613334527113FAحامدقناعتیاندانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر، دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی، گروه بیولوژی دریامحمد علیسالاری علی آبادیدانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر، دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی، گروه بیولوژی دریامهدیمحمدیدانشگاه خلیج فارس بوشهر، مرکز مطالعات و پژوهشهای خلیج فارس، گروه بیوتکنولوژی دریاحسینذوالقرنینخرمشهر، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر، دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی، گروه بیولوژی دریاسید احمدقاسمیدانشگاه خلیج فارس بوشهر، مرکز مطالعات و پژوهشهای خلیج فارس، گروه بیوتکنولوژی دریاJournal Article20111119Population structure of <em>Epinephelus</em> <em>coioides</em> (Hamilton, 1822), Orange-spotted grouper, was studied based on six polymorphic microsatellite loci in the Persian Gulf waters. 3-5 gr of each individual’s soft tissue were prepared through 120 hunted individuals of 4 sampling stations. DNA extraction was performed using a standard ammonium/acetate method. Quantification and quality control of DNA were done using spectrophotometery method and 1% agarose gel electrophoresis. DNA fragments was amplified via PCR and the products were run on polyacrylamide gel. Staining of the gels was performed through silver nitrate. Statistical analysis represented mean of genetic parameters include real and effective alleles, observed and expected heterozygosity for over loci in all populations, 5.458, 3.793, 0.500 and 0.649 respectively. The AMOVA test showed maximum rate of F<sub>st</sub> (0.086) and minimum rate of N<sub>m</sub> (2.652) between Khuzestan and Bushehr populations; Also minimum rate of F<sub>st</sub> (0.034) and maximum rate of N<sub>m</sub> (7.070) were between Dayyer and Bandar-Abbas populations. Khuzestan was the ultimate population and results were showed an intermediate separation from other studied populations; thereby separated fisheries management is recommended.ساختار جمعیتی <em>Epinephelus</em> <em>coioides</em>، هامور معمولی، در خلیج فارس از نظر 6 جایگاه ریزماهواره پلی مورف مورد بررسی قرار گرفت. 5-3 گرم از بافت نرم هر کدام از 120 نمونه صید شده از 4 ایستگاه تهیه گردید. استخراج DNA با استفاده از روش استاندارد استات آمونیوم انجام وکمیت و کیفیت آن با روشهای اسپکتروفتومتری و الکتروفورز بر روی ژل آگارز 1 درصد بررسی شد. قطعات DNA در دستگاه PCR تکثیر شده سپس بر روی ژل پلی اکریلامید رانده شد و رنگ آمیزی با کمک نیترات نقره صورت گرفت. میانگین پارامترهای ژنتیکی شامل آللهای واقعی و موثر برای تمامی لوکوسها و جمعیتها، بترتیب 458/5 و 793/3، همچنین هتروزیگوسیتی مشاهده شده و قابل انتظار بترتیب 500/0 و 649/0 میباشد. آزمون AMOVA بیشترین میزان F<sub>st</sub>، (086/0) و کمترین میزان جریان ژنی (652/2=N<sub>m</sub>) را بین دو جمعیت خوزستان و بوشهر، کمترین میزان F<sub>st</sub>، (034/0) و بیشترین میزان جریان ژنی (070/7=N<sub>m</sub>) را بین دو جمعیت دیر و بندرعباس نشان داد. جمعیت خوزستان جدایی نسبی را در قیاس با سایر جمعیتهای مورد مطالعه نشان میدهد، بنابر این اعمال مدیریت شیلاتی جداگانه توصیه میگردد.https://animal.ijbio.ir/article_345_6d415e8c7b2bd40d952199a6ade9ee1f.pdfانجمن زیست شناسی ایرانمجله پژوهشهای جانوری (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)2383-261427120140522Comparative investigation of kidney tubules of Kutum, Rutilus frisii kutum in brackish water (Caspian Sea) and fresh water (Khoshkrood River)مقایسه بافت شناسی لوله های کلیوی مولدین ماهی سفید Rutilus frisii kutum در دو محیط لب شور (دریای خزر) و آب شیرین (رودخانه خشکرود)13414234627114FAزهراقهرمان زادهصومعه سرا، دانشگاه گیلان، دانشکده منابع طبیعی، گروه شیلاتعلیبانیرشت، دانشگاه گیلان، دانشکده علوم، گروه زیست شناسیجاویدایمانپور نمینصومعه سرا، دانشگاه گیلان، دانشکده منابع طبیعی، گروه شیلاتعلیحلاجیانرشت، انستیتو تحقیقات بین المللی ماهیان خاویاری دکتر دادمان، بخش فیزیولوژی و بیوشیمیJournal Article20110119Structure, size and number of tubules were investigated in kidney of Kutum, <em>Rutilus frisii kutum</em> captured from brackish water (Caspian Sea) and fresh water (Khoshkrood River). 10 mature Kutum were collected from Anzali coast with 8.49 ppt salinity and 12.4°C temperature. The same number of specimens ware also collected from freshwater with 0.18 ppt salinity and 18°C temperature. Anterior, middle and posterior parts of the kidney from each sample were dissected for histological examination. Glomerular distal, proximal and collecting tubules of kidney were compared in two aquatic habitats. There were no differences in number of kidney tubules. The mean size of glomerular and collecting tubules were significantly larger in fresh water samples than sea water saples (P<0.05). The mean Size of proximal tubules was marginally larger in seawater compared to freshwater, although such difference was not significant.ساختار، اندازه و تعداد لوله های کلیوی مولدین ماهی سفید <em>Rutilus frisii kutum</em> در دو محیط لب شور (دریای خزر) و آب شیرین (رودخانه خشکرود) بررسی شد. تعداد 10 عدد ماهی سفید از سواحل بندر انزلی با شوری ppt 49/8 ، درجه حرارت 4/12 درجه سانتی گراد و به همین تعداد نیز از رودخانه خشکرود با شوری ppt 18/0، درجه حرارت 18 درجه سانتی گراد جهت بررسی صید شدند. از سه قسمت کلیه (قدامی، میانی و خلفی) نمونههای بافت برداشته شد. ویژگی کلیه ماهی سفید شامل شبکه گلومرولی، لولههای دیستال، پروکسیمال و جمع کننده در دو محیط مقایسه شدند. تعداد لولههای کلیوی ماهی سفید اختلاف معنیداری بین دو محیط نداشتند (P>0.05). میانگین اندازه لولههای دیستال، جمع کننده و شبکه گلومرولی در آب شیرین به طور معنیداری بزرگتر از آب لب شور بود (P<0.05). میانگین اندازه لولههای پروکسیمال در آب دریا نسبت به آب شیرین بیشتر بود اگر چه اختلاف معنیداری مشاهده نشد (p>0.05).https://animal.ijbio.ir/article_346_8ff885f83134c7c28f422c0a6b429a12.pdfانجمن زیست شناسی ایرانمجله پژوهشهای جانوری (مجله زیست شناسی ایران)(علمی)2383-261427120140522The estrogenic effect of 4-nonylphenol on vitellogenin synthesis in the immature male yellowfin seabream, Acanthopagrus latus (Teleostei: Sparidae) (Houttuyn, 1782)اثر استروژنیک 4-نونیل فنل بر سنتز ویتلوژنین در جنس نر نابالغ ماهی شانک زردباله، latus (Teleostei: Sparidae) (Houttuyn, 1782) Acanthopagrus14315434727115FAمحمدنادریخرمشهر، دانشگاه علوم و فنون دریایی، دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی، گروه بیولوژی دریاعلیرضاصفاهیهخرمشهر، دانشگاه علوم و فنون دریایی، دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی، گروه بیولوژی دریاسیمیندهقان مدیسهخرمشهر، مرکز تحقیقات شیلات جنوب، گروه بیولوژی دریاحسینذوالقرنینخرمشهر، مرکز تحقیقات شیلات جنوب، گروه بیولوژی دریاابراهیمرجب زاده قطرمیخرمشهر، دانشگاه علوم و فنون دریایی، دانشکده منابع طبیعی، گروه شیلاتسیمینعیدی وندبندر امام خمینی(ره)، مرکز پژوهش پتروشیمیJournal Article20110416In the present study effects of estrogenic compound 4-nonylphenol was investigated on vitellogenin synthesis in the immature male yellowfin seabream (<em>Acanthopagrus latus</em>). The fish received intraperitoneal injections during a period of two weeks with 10, 50, 100, 150 and 200 µg g<sup>-1</sup> week<sup>-1</sup> of 4-nonylphenol. One of the treatments also injected with 2 µg g<sup>-1</sup> week<sup>-1</sup> of 17β-estradiol. Solvent controls received the ethanol-coconut oil only, whereas controls were not injected. The fish were sampled on day 0, 7 and 14. The induction of VTG in plasma of treated fish was determined indirectly by measuring the alkali-labile phosphate and total plasma calcium. Increased concentrations of these indicators indicated a dose–response induced synthesis of vitellogenin in the liver of the 4-nonylphenol-treated seabreams. Induction of vitellogenin synthesis also could be observed by increasing the hepatosomatic index (HSI) in the 4-nonylphenol-treated fish. The findings of this study showed the potency of nonylphenol to exert esterogenic effect as indicated by both increase in vitellogenin synthesis and HSI.در مطالعه حاضر اثر ماده استروژنیک 4-نونیل فنل بر ساخت ویتلوژنین در جنس نر نابالغ ماهی شانک زرد باله (<em>Acanthopagrus latus</em>) مورد بررسی قرار گرفت. ماهیان در خلال دو هفته و بصورت تزریق درون صفاقی، غلظتهای 10، 50، 100، 150 و 200 میکروگرم بر گرم بر هفته از 4-نونیل فنل را دریافت نمودند. به ماهیان یک گروه نیز 2 میکروگرم بر گرم بر هفته از 17بتا-استرادیول تزریق شد. گروه کنترل حلال، تنها محلول روغن نارگیل و اتانول را دریافت کردند در حالیکه بر روی ماهیان کنترل هیچگونه تزریقی صورت نگرفت. از ماهیان در روزهای 0، 7 و 14 نمونه برداری به عمل آمد. تحریک ساخت ویتلوژنین در پلاسمای ماهیان تیمار شده بصورت غیر مستقیم و با اندازهگیری فسفات باز ناپایدار (ALP) و کلسیم کل پلاسما مورد بررسی قرار گرفت. مقادیر افزایش یافته این اندیکاتورها در پلاسما، نشان دهنده تحریک وابسته به دوز ساخت ویتلوژنین توسط کبد ماهی های شانک تیمار شده با 4-نونیل فنل بود. همچنین القاء شدن ساخت ویتلوژنین با افزایش شاخص هپاتوسوماتیک (HSI) ماهیان تیمار شده با 4-نونیل فنل نیز قابل تأیید بود. یافتههای این تحقیق حاکی از توانایی نونیل فنل در ایجاد اثر استروژنیک میباشد به گونهای که توسط افزایش سنتز ویتلوژنین و HSI نشان داده شد.https://animal.ijbio.ir/article_347_7bb487551a4aad686d8a57c849304ff6.pdf