Document Type : Research Paper
Authors
1 MALAYER UNIVERSITY
2 Department of Environment, Faculty of Natural Resources and Environment, Malayer University, Malayer,Iran
Abstract
Marine ecosystems are contaminated with heavy metals through industrial discharge, agricultural and urban runoff, and municipal waste. Aquatic organisms in such waters, so, are presumably to be contaminated with heavy metals and unsafe for consumption. This research was done in the coastal regions of Bushehr in 2016 to determine the heavy metal (Fe, Zn, Cu, Mn, and Ni) concentrations in white shrimp (Metapenaeus Affinis) and their consumption risk. Shrimp samples were collected from several stations of Bushehr coastal regions randomly using the boat and fishing net. the Preparation and analysis of the shrimp samples were done based on the standard methodology and the concentrations of the heavy metals were determined using the flame atomic absorption spectroscopy. Estimation the daily intake and potential risk of heavy metals resulted from shrimp consumption were performed according to the program of the EPA. The concentrations of Fe, Zn, Cu, Mn, and Ni in shrimp muscle were 130.02, 65.61, 35.81, 10.2 and 10.66 mg/kg dry weight respectively. Based on the results, the concentration of Fe, Zn, and Cu were lower than world standards. The Ni concentration was significantly higher than the FDA but lower than other standards. The estimated daily and weekly intakes were observed lower than the reference dose presented by EPA. In the present situation, this shrimp species were found to be safe for consumption and continuous consumption (70 years) causes not non-carcinogenic effect.
Keywords
مطالعه میگوی سفید سرتیز (Metapenaeus affinis) سواحل بوشهرازنظر آلودگیبه فلزاتسنگینآهن، روی، مس ، منگنز و نیکل و تخمین ریسک برای مصرفکننده
زهرا مرادی و عیسی سلگی*
ایران،ملایر، دانشگاه ملایر، دانشکدهمنابعطبیعیو محیطزیست، گروهمحیطزیست
تاریخ دریافت: 22/8/96 تاریخ پذیرش: 21/3/97
چکیده
اکوسیستمهای دریایی از طریق تخلیه صنعتی، رواناب کشاورزی و شهری و زبالههای شهری به فلزات سنگین آلوده میشوند. بنابراین موجودات آبزی این آبها، احتمالاً آلوده به فلزات سنگین بوده و برای مصرف ایمن نیستند. این تحقیق در سال 1395 باهدف تعیین غلظت فلزات سنگین (آهن، روی، مس، منگنز و نیکل) در بافت خوراکی میگو سفید سرتیز سواحل بوشهر و ارزیابی خطر غذایی ناشی از مصرف آنها انجام شد. نمونههای میگو از سواحل بوشهر به روش تصادفی و با استفاده از قایق و تور صیادی جمعآوری شد. از روش هضم اسیدی جهت آمادهسازی نمونهها استفاده شد و غلظت فلزات سنگین توسط دستگاه اسپکتروسکوپی جذب اتمی شعلهای (FAAS)تعیین شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزار آماری 19SPSS استفاده گردید. برآورد ﺟﺬب روزاﻧﻪ و ﭘﺘﺎﻧﺴﻴﻞ ﺧﻄﺮ فلزات سنگین ﻧﺎﺷﻲ از ﻣﺼﺮف اینگونه میگو، براساس دستور کارEPA انجام ﺷﺪ. دراین تحقیق میانگین غلظت فلزات آهن، روی، مس، منگنز و نیکل در بافت عضله میگو بترتیب 05/85±92/130، 00/11±61/65، 29/34±81/35، 22/4±20/10، 49/7±66/10میلیگرم بر کیلوگرم وزن خشک به دست آمد. براساس یافتهها، غلظت فلزات آهن، روی و مس در مقایسه با استانداردهای جهانی پایینتر بود. میزان فلز نیکل بهطور معنیداری در مقایسه با استانداردFDA بالاتر اما در مقایسه با سایر استانداردها پایینتر بود. میزان جذب روزانه و هفتگی پایینتر از دوز مرجع EPA بود. در شرایط حاضر، گونه میگوی موردمطالعه برای مصرف ایمن است و مصرف مداوم آن (70 سال) سبب ایجاد اثرات غیرسرطانزا نمیشود.
واژههای کلیدی: فلزات سنگین، میگو، ارزیابی خطر، سواحل بوشهر
* نویسنده مسئول، تلفن: 33339841-081 ، پست الکترونیکی: e.solgi@yahoo.com
مقدمه
امروزه یکی از نگرانیهای اصلی در سراسر جهان تخلیه فلزات سنگین به محیط دریایی است. این آلایندهها به علت سمیت بالا و ویژگی انباشتگی دارای اهمیت بومشناختی بسیاری هستند. این عناصر اثرات مخرب روی اکوسیستم و تنوع گونههای دریایی دارند (4). اکتشاف، استخراج و انتقال نفت در خلیجفارس علاوه بر آلودگی مستقیم، با ورود مقادیر زیادی فلزات سنگین باعث آلودگی شیمیایی و به مخاطره انداختن حیات آبزیان شده است. تخلیه فاضلاب و پسماندهای جامد، توسعه صنعتی و عملیات تخریب ساحل و بندرگاهها، تخلیه آفتکشها و کودهای کشاورزی از دیگر عوامل عمده آلودگی محیطهای دریایی میباشند. ترکیبات نفتی حاوی مواد سمی و خطرناک میباشند که براثر تخلیه آب توازن، تصادف نفتکشها و عواملی دیگر وارد دریا میشوند و سبب جهشزایی و سرطانزایی میشوند (1). در پژوهشهای صورت گرفته مشخصشده است که با افزایش غلظت نفت خام، غلظت فلزات سنگین جذبشده توسط آبزیان در مجاورت نفت خام، افزایش داشته است (5). در بین آلایندهها، آلایندههای غیرقابل تجزیه یا مقاوم از قبیل فلزات سنگین در رسوبات دریایی انباشتهشده و بهطور همزمان در بافتهای موجودات آبزی نیز تجمع مییابند (23). در بین فلزات سنگین آهن، روی، مس و نیکل نشاندهنده آلودگی ناشی از فعالیتهای صنعتی در اکوسیستم دریایی میباشند. تغییرات سمی فلز نیکل گسترده است و تحت تأثیر شوری و وجود یونهای دیگر قراردارد. وجود مقدار اندک نیکل در مواد غذایی برای بدن ضروری است، اما زمانی که مقدار آن از حد مجاز خود فراتر رود، احتمال مبتلا شدن به سرطان ریه، بینی، حنجره و پروستات را افزایش میدهد (10). نیکل بهطور گستردهای در محیطزیست پراکنده است و غلظت آن تابعی از سوختهای فسیلی، استخراج آن از معادن و پالایشگاهها و سوختن مواد زائد است. نیکل قادر به ایجاد چهار گروه سمیت در مصرفکنندگان است که بسته بهشدت آن عبارتند از آلرژی، سرطان، اختلالات تنفسی و مسمومیتهای ایاتروژنیک. استفاده از فولاد ضدزنگ ،آبکاری و رنگ کردن از عواملی هستند که موجب ورود نیکل از منابع انسانی به محیط آبی میشوند. مقادیر کمی از نیکل در افرادی که نسبت به این فلز سنگین حساسند باعث التهاب شدید پوست میشود (15). فلز روی ازلحاظ زیستی یکی از فلزات معدنی استثنایی است که در سلامتی عمومی بدن انسان نقش مهمی ایفاء مینماید و کمبود آن حدود دو میلیارد از جمعیت درحالتوسعه جهان را تحت تأثیر قرار میدهد. فلز روی باعث اختلالات رودهای از قبیل بیحسی، استفراغ،خشکی دهان، تب، سردرد، اختلالات عصبی و بیماریهای تنفسی میشود و در غلظتهای بالا در پروستات، استخوان، عضلات و کبد انباشته میگردد. عنصر روی در حالت مازاد بر احتیاج باعث افزایش سلولهای پیشرو مغز استخوان و کاهش تکثیر لنفوسیتهای B و همچنین کاهش پاسخ به آنتیبادیهای سلولهای T میشود (23). وارد شدن مس طبیعی به محیط دریایی از طریق فرسایش صخرهای انجام میشود که در هرسال حدود 325000 تن است. مسمومیت مزمن با مس سبب صدمه به کبد و کلیهها میگردد (21 و 22). فلز آهن از اجزای مهم هموگلوبین است، بهصورت نرمال بافتهای مختلف بدن نیاز به 4 تا 5 گرم آهن دارند. بدن توانایی به کارگیری آهن بیشتر از 2 میلیگرم در روز را ندارد بنابراین جذب آهن اضافی باعث انباشت آن در بافتهای هدف میشود (12). یکی از گونههایی که برای بررسی میزان آلودگی در محیطهای آبی به کار گرفته میشود میگو است که بهعنوان یک موجود خونسرد در محیط آبی فعالیتهای فیزیولوژیکی مختلفی را انجام میدهد. خانواده Penaeidae در آبهای گرمسیری و نیمه استوایی سراسر جهان یافت میشوند. یکی از گونههای مهم میگو، میگوی سفید Metapenaeus affinis میباشد (11). میگو در خلیجفارس و دریای عمان به لحاظ اقتصادی مهم است و دارای ارزش غذایی بسیار بالایی میباشد. محتوای پروتئین گوشت میگو 23- 18 درصد است. میگو منبع غنی از ویتامینهایE ،
D،C ،B12 ،B6 ، A و املاحی چون کلسیم، آهن، منیزیم، پتاسیم، سدیم، روی، مس، منگنز و سلنیوم است (31). به دلیل اثرات مضر فلزات سنگین بر موجودات زنده و سلامتی انسان، اندازهگیری و پایش این فلزات در گونههای آبزی مورد تغذیه انسان مانند میگو امری ضروری است. بررسی کنونی با توجه به اهمیت مصرف آبزیان در سلامت انسان طراحی گردید و بمنظور بررسی غلظت فلزات سنگین آهن، روی، مس ، سرب و نیکل در بافت عضله میگوی سفید سرتیز (Metapenaeus affinis) در سواحل بوشهر انجام گرفت.
مواد و روشها
نمونهبرداری در زمستان 1395 بهصورت تصادفی بااستفاده از قایق صیادی و با تور صیادی ترال در آبهای سواحل بندر بوشهر (اسکله جفره- جلالی) انجام گرفت. برای این منظور تعداد 100 عدد میگو بهصورت تصادفی جمعآوری شد. نمونهها درون کیسههای پلاستیکی و داخل جعبههای یونولیت حاوی یخ نگهداری و به آزمایشگاه منتقل شدند. قبل از جداسازی عضله، طول (از طریق کولیس) و وزن (توسط ترازوی دیجیتال) نمونهها اندازهگیری شد و سپس جنسیت آنها تعیین شد (در میگوهای نر بین پاهای بزرگ که برای راه رفتن استفاده میشود، بین قسمت ششم تا هشتم بدن لولهی اسپرمی دارند ولی در زیر شکم مادهها فضای باز برای نگهداری تخمها وجود دارد). بعد از جدا کردن بافتهای میگو، نمونهها به مدت 72 ساعت در دمای70 درجه سانتیگراد جهت خشک شدن در آون قرار داده شدند. پسازاین مرحله، نمونههای خشکشده توسط هاون چینی بهصورت پودر درآمده و جهت هضم شیمیایی آماده شدند. برای هضم نمونههای میگو، ابتدا بافتهای خشک شده در کوره با دمای 550 درجه سانتیگراد به مدت 4 ساعت قرار داده شدند تا به خاکستر تبدیل شوند. برای به دست آوردن خاکستر سفیدرنگ چند قطره آب مقطر به خاکستر اضافه شد. سپس نمونهها با ترکیب سه اسید(HNO3: HClO4 :·H2SO4=10:4:1) با نسبت 5 میلیلیتر به ازای هر 5/0 گرم در دمای 100 درجه سانتیگراد هضم شدند. عملیات هضم تا زمانی که محلول شفاف رنگ ظاهر شود ادامه یافت (14). محلولهای حاصله بااستفاده از کاغذ فیلتر واتمن 42 میکرومتر فیلتر شدند و با آب دیونیزه به حجم 25 میلیلیتر رسانده شدند، محلولها تا زمان اندازهگیری غلظت فلزات توسط دستگاه جذب اتمی( (ContrAA 700 (Analytik Jena) در ظروف دربسته در یخچال نگهداری شدند. برای تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزار آماری 19 SPSS و برای رسم نمودارها از نرمافزار Excel استفاده شد. نرمال بودن دادهها از طریق آزمون کولموگروف–اسمیرنوف بررسی و در صورت نرمال نبودن دادهها از آمار ناپارامتریک مناسب استفاده شد. بهمنظور بررسی و وجود ارتباط بین طول و یا وزن با غلظت فلزات سنگین و همچنین بررسی ارتباط میان غلظت فلزات سنگین با یکدیگر، از آزمون همبستگی اسپیرمن استفاده شد. برای بررسی اختلاف بین نرها و مادهها ازنظر غلظت فلزات (تأثیر جنسیت بر غلظت فلزات) آزمون تی مستقل و آزمون من ویتنی به کار گرفته شد. پسازآن نتایج با استانداردهای جهانی، نظیر WHO مقایسه شدند. کل پتانسیل خطر غیرسرطانزا برای انسان با جمع مقادیر HQ فلزات به دست میآید. این HQ کل بهعنوان شاخص خطر(HI) نامیده میشود. HQ برابر با یک یا کمتر از یک بیانگر آن است که هیچ خطریازنظر بهداشتی درنتیجه مصرف میگو رخ نمیدهد. شاخص خطر ΣHQs یا (HI)درصورتیکه کمتر از یک باشد نشان میدهد که هیچ خطری از یک ماده شیمیایی بهتنهایی یا در ترکیب با دیگر آلایندهها وجود ندارد. در ادامه با داشتن غلظت فلزات در عضله میگو به برآورد میزان جذب روزانه، جذب هفتگی و ارزیابی خطر ناشی از مصرف اینگونه پرداخته شد (32). معادلات زیر در برآورد میزان جذب روزانه، جذب هفتگی و ارزیابی خطر مورداستفاده قرارگرفت:
1) میزان جذب فلزات سنگین در بدن در روز:
EDI (mg/kg/day) = (C × IR) /BWa
2) نسبت خطر (ﺑﺪون واﺣﺪ):
3) شاخص خطر کل(Total Hazard Index (HI) =∑THQ) : THQFe + THQ Zn + THQCu +THQMn + THQNi
EDI = ﻣﻴﺰان ﺟﺬب ﻓﻠﺰات ﺳﻨﮕﻴﻦ در ﺑﺪن در روز از ﻃﺮﻳﻖ ﻣﺼﺮف ﻣیگو ﻣﻮرد ﻧﻈﺮ (میلیگرم /ﻛﻴﻠﻮﮔﺮم /وزن ﺑﺪن /روز)
C = ﻏﻠﻈﺖ ﻓﻠﺰ در ﺑﺎﻓﺖ ﻋﻀﻠﻪ ﻣیگو ﻣﻮرد ﻣﺼﺮف (میلیگرم//کیلوﮔﺮم برحسب وزنتر)
IR = ﻧﺮخ ﻣﺼﺮف روزاﻧﻪ ﻣیگو (ﮔﺮم / روز)
BWa = وزن ﺑﺪن (70 ﻛﻴﻠﻮﮔﺮم ﺑﺮای ﻳﻚ ﻓﺮد ﺑﺎﻟﻎ)
Efr = ﻓﺮﻛﺎﻧﺲ ﻣﻮاﺟﻬﻪ (365 روز در سال)
EDtot = ﻛﻞ مدتزمان ﻣﻮاﺟﻬﻪ (70 سال)
RfDo = دوز مرجع با مصرف دهانی ( میلیگرم /ﻛﻴﻠﻮﮔﺮم /روز) ﺑﺮای ﻫﺮ ﻓﻠﺰ
BWa = وزن ﺑﺪن، ﺑﺰرﮔﺴﺎﻻن (ﻛﻴﻠﻮﮔﺮم 70)
=ATn ﻣﻴﺎﻧﮕﻴﻦ روزﻫﺎ ﺑﺮای ﻣﻮاد ﻏﻴﺮﺳﺮﻃﺎن زا (روزEDtot× Efr)
نتایج
نتایج حاصل از زیستسنجی و غلظت فلزات سنگین (آهن، روی، مس، منگنز و نیکل) در بافت عضله میگو در جدول 1 نشان داده شده است. میانگین غلظت فلزات آهن، روی، مس، منگنز و نیکل بترتیب 05/85±92/130، 00/11±61/65، 29/34±81/35، 22/4±20/10، 49/7±66/10میلیگرم بر کیلوگرم وزن خشک به دست آمد. فلزات روی و منگنز به ترتیب بیشترین و کمترین مقدار را در عضله میگوی مورد مطالعه دارا بودند. میانگین وزن کل و طول کل نیز بترتیب 94/1±96/7 و 79/0±34/12به دست آمد.
جدول1- نتایج زیستسنجی و غلظت فلزات سنگین در بافت عضله میگو سفید سرتیز (میلیگرم/کیلوگرم وزن خشک )
فلزات |
کمترین |
بیشترین |
میانگین |
|
آهن |
32/16 |
25/289 |
05/85±92/130 |
|
مس |
17/8 |
98/217 |
29/34±81/35 |
|
روی |
75/41 |
42/100 |
00/11±61/65 |
|
منگنز |
49/3 |
43/22 |
22/4±20/10 |
|
نیکل |
02/0 |
35/24 |
49/7±66/10 |
|
طول کل |
00/10 |
50/14 |
79/0±34/12 |
|
وزن کل |
40/4 |
16/13 |
94/1±96/7 |
|
دادههای جدول شامل میانگین ± انحراف معیار است، (طول کل برحسب سانتیمتر و وزن برحسب گرم میباشد).
مقادیر جذب روزانه، جذب هفتگی و THQ فلزات سنگین برای یک فرد 70 کیلوگرمی از طریق مصرف عضله میگوی سفید سرتیزدر جدول 2 نشان دادهشده است. میانگین جذب روزانه آهن، روی، مس، منگنز و نیکل برای مصرف عضله میگو بترتیب 3- 10×079/0،3- 10×031/0،
3- 10×018/0، 3- 10×005/0 و 3- 10×0054/0 میلیگرم بر کیلوگرم در روز مشاهده شد که بیشترین میزان جذب روزانه مربوط به آهن و کمترین میزان جذب روزانه مربوط به منگنز مشاهده شد. همچنین میزان جذب هفتگی این عناصر بترتیب 3- 10×55/0، 3- 10×217/0، 3- 10×126/0، 3- 10×035/0 و 3- 10×038 /0 میلیگرم بر کیلوگرم در هفته به دست آمد. مقادیر THQ در فلزات سنگین موردمطالعه برای میگو در جدول 2 ارائهشده است. مقدار THQ در آهن، روی، مس، منگنز و نیکل به ترتیب 3- 10×094/0، 3- 10×10/0، 3- 10×45/0، 3- 10×035/0 و 3- 10×27/0 محاسبه شد. همچنین شاخص خطر کلی برای همه فلزات نیز کمتر از یک بود. بیشترین مقدار THQ مربوط به فلز مس و سپس نیکل بود. نتایج حاصل از همبستگی بین غلظت فلزات موردمطالعه در بافت عضله میگو در جدول 3 نشان داده است. رابطه بین فلزات با وزن کل و طول کل نیز بررسی شد. براین اساس در نمونههای میگو بین فلز روی و مس و بین فلز منگنز و آهن همبستگی مثبت در سطح 01/0 و بین فلز روی و آهن همبستگی مثبت در سطح 05/0 وجود داشت. بین فلز روی و وزن همبستگی مثبت در سطح 01/0 وجود داشت. همچنین بین طول و فلز روی و منگنز همبستگی مثبت در سطح 05/0 و بین طول و وزن همبستگی مثبت در سطح 01/0 وجود داشت.
میانگین غلظت فلزات سنگین در بافت عضله دو جنس نر و ماده میگو سفید سرتیز در شکل 1 مقایسه شده است. براساس یافتهها فلز منگنز در جنس میگو از اختلاف معنیداری در سطح 05/0 برخوردار است. اما آهن، روی، مس و نیکل از اختلاف معنیداری برخوردار نیستند.
جدول 2- محاسبه جذب روزانه، جذب هفتگی و نسبت خطر برای فلزات سنگین در اثر مصرف میگو سفید سرتیز
فلز
|
غلظت فلز (میلیگرم/کیلوگرم وزنتر) |
میزان جذب روزانه (میلیگرم/کیلوگرم/روز) |
میزان جذب هفتگی (میلیگرم/کیلوگرم/هفته) |
دوز مرجع EPA (میلیگرم/کیلوگرم/روز) |
احتمال پذیری خطر (THQ) |
آهن |
04/34 |
3- 10×066/0 |
3- 10× 46/0 |
1-10×7 |
3- 10×094/0 |
روی |
05/17 |
3- 10× 031/0 |
3- 10× 217/0 |
1-10× 3 |
3- 10×10/0 |
مس |
31/9 |
3- 10× 018/0 |
3- 10× 126/0 |
2- 10× 4 |
3- 10×45/0 |
منگنز |
65/2 |
3- 10×005/0 |
3- 10× 035/0 |
1-10×4/1 |
3- 10×035/0 |
نیکل |
77/2 |
3- 10×0054/0 |
3- 10× 038 /0 |
2- 10× 2 |
3- 10×27/0 |
Total Hazard Index (HI) =∑THQ = THQFe + THQ Zn + THQCu +THQMn + THQNi = 3- 10×949/0 |
جدول3- ماتریس همبستگی بین غلظت فلزات مختلف در عضله میگو سفید سرتیز بر اساس آزمون همبستگی اسپیرمن
|
مس |
آهن |
روی |
منگنز |
نیکل |
وزن |
طول |
مس |
1 |
|
|
|
|
|
|
آهن |
03/0 |
1 |
|
|
|
|
|
روی |
** 48/0 |
* 2/0- |
1 |
|
|
|
|
منگنز |
03/0- |
** 7/0 |
04/0 |
1 |
|
|
|
نیکل |
1/0- |
00/0 |
08/0- |
02/0 |
1 |
|
|
وزن |
1/0 |
003/0- |
** 4/0 |
1/0 |
02/0 |
1 |
|
طول |
04/0 |
06/0 |
*2/0 |
* 22/0 |
03/0- |
**8/0 |
1 |
**همبستگی در سطح01/0معنیدار است. *همبستگی در سطح 05/0معنیدار است
در جدول 4 مقایسه غلظت فلزات آهن، روی، مس، منگنز و نیکل با استانداردهای جهانی نشان دادهشده است. براین اساس در نمونههای میگو میانگین آهن از حد استاندارد FDA کمتر است. میانگین روی و مس از حد استاندارد WHO/FAO، FDA، MAFF، NHMRC، SASO، SEPA کمتر است. میانگین نیکل از حد استاندارد FDA بیشتر و از حد استاندارد SASO و SEPA کمتر است. از آزمون One sample t test برای مقایسه با استانداردها استفاده شد و مقدار معنیداری کمتر از 5% به دست آمد. در جدول 5 مقایسه غلظت فلزات آهن، روی، مس، منگنز و نیکل در بافت عضله میگوی سفید سرتیز را با مطالعات سایر نقاط ایران و جهان نشان میدهد.
جدول4- مقادیر استاندارد حداکثر غلظت مجاز فلزات سنگین در بافت خوراکی میگو و سازمانهای جهانی (میلیگرم بر کیلوگرم وزنتر)
استاندارد |
آهن |
روی |
مس |
منگنز |
نیکل |
منبع |
WHO/ FAO |
- |
30 |
10 |
- |
- |
16 |
FDA |
100 |
35 |
- |
- |
1 |
32 |
MAFF |
- |
50 |
20 |
- |
- |
24 |
NHMRC |
- |
150 |
10 |
- |
- |
28 |
SASO |
- |
50 |
20 |
- |
15 |
18 |
SEPA |
- |
100 |
20 |
- |
10 |
18 |
- |
04/34 |
05/17 |
31/9 |
65/2 |
77/2 |
مطالعه حاضر |
شکل 1- مقایسه میانگین غلظت فلزات سنگین در جنس نر و ماده
جدول 5 مقایسه میانگین غلظت فلزات سنگین در بافت عضله میگوی سفید سرتیز را با مطالعات سایر نقاط ایران و جهان نشان میدهد و براساس آن میانگین غلظت فلزات روی و مس در مطالعه حاضر از غلظت این فلزات در سواحل مکزیک (1995) کمتر اما غلظت فلز نیکل در مطالعه حاضر بیشتر میباشد (28). میزان فلزات روی، مس و نیکل در مطالعه حاضر بیشتر از میزان آن در خلیج اسکندرون ترکیه (2008) میباشد (18). در مقایسه با مزارع پرورشی چین (2011) میزان فلز روی از میزان آن در مطالعه حاضر بیشتر و میزان فلز مس کمتر میباشد (34). غلطت فلزات مطالعه حاضر بهجز آهن از میزان آن در بندر ماهشهر (1391) بیشتر میباشد (2). غلظت فلز روی در خلیجفارس (20) از غلظت روی در مطالعه حاضر بیشتر و غلظت فلزات مطالعه حاضر از میزان فلزات در جازان سواحل دریای سرخ بیشتر میباشد.
بحث و نتیجهگیری
میانگین غلظت فلزات سنگین در عضله میگو سفید سرتیز در جدول 1 نشان دادهشده است، ترتیب انباشت فلزات سنگین بصورت Fe>Zn >Cu>Ni>Mn به دست آمد، آهن و منگنز به ترتیب بیشترین و کمترین غلظت را در نمونههای میگو دارا بودند. همسو با یافتههای این پژوهش خرمآبادی و همکاران در سال 1390 نیز، به بررسی غلظت فلزات سنگین (مس، روی و نیکل) در بافت عضله میگوی پا سفید غربی در مزارع پرورشی استان بوشهر پرداختند (3)، بیشترین غلظت فلزات در نمونههای بافت عضله را مربوط به روی و سپس مس گزارش نمودند و دلیل این مسئله ضروری بودن فلزات مس و روی برای رشد و متابولیسم موجود زنده عنوان شد. از سویی دیگر در مطالعه موحدو همکاران در سال 2013 (8) که غلظت فلزات سنگین در بافت خوراکی میگوهای نمونهبرداری شده از آبهای سواحل استان بوشهر بررسی شد مقدار فلزات مس و روی به ترتیب 36/0 و 35/1 گزارش شد که از مقادیر مطالعه حاضر کمتر است.
جدول5 - مقایسه غلظت فلزات سنگین بافت عضله میگوی سفید سرتیز با مطالعات دیگر نقاط جهان (میلیگرم بر کیلوگرم وزن خشک)
آهن |
روی |
مس |
منگنز |
نیکل |
گونه |
منطقه |
منبع |
1/ 180 |
6/60 |
3/23 |
07/7 |
3/1 |
Penaeus vannamei |
سواحل مکزیک1 |
(28) |
35/61 |
56/171 |
26/24 |
33/5 |
- |
Litopenaeus vannamei |
مزارع پرورشی چین2 |
(34) |
- |
05/14 |
82/3 |
90/0 |
19/0 |
|
سواحل جیزان دریای سرخ3 |
(19) |
69/18 |
75/27 |
24/34 |
- |
ND |
Penaeus semisulcatus |
خلیج اسکندرون ترکیه4 |
(18) |
288 |
73/68 |
- |
43/25 |
- |
Penaeus semisulcatus |
خلیجفارس |
(20) |
1/17 |
2/33 |
9/18 |
74/0 |
66/0 |
Fennerpenaeus indicus |
بندر ماهشهر |
(2) |
- |
27/55 |
98/21 |
- |
74/25 |
Metapenaeus affinis |
شمال غربیخلیجفارس |
(27) |
92/130 |
61/65 |
81/35 |
20/10 |
66/10 |
Metapenaeus affinis
|
سواحل بوشهر
|
مطالعه حاضر |
1 The shores of mexico, 2Chinese cultivating farms, 3Red Sea Coast of Jizan,4Iskenderun Bay
همچنین پاز-اوسونا و رویز- فرناندز (1995) به بررسی نمونههای میگو در سواحل مکزیک پرداختند (28). دراین مطالعه آهن و روی بالاترین غلظت را در نمونههای میگو دارا بودند که با نتایج پژوهش حاضر همخوانی دارد و غلظت فلزات سنگین نیز الگوی مشابه با تحقیق ما داشتند. نتایج بررسی وو و یانگ (2011) در مزارع پرورشی چین و سایر مطالعات در بندر خلیجفارس، بندر ماهشهر و سواحل دریای سرخ نیز نشاندهنده بالاتر بودن میزان فلز روی در نمونههای میگو است (2، 19، 20 و 34). نتایج این مطالعات منعکسکننده محیطهای آبی حاوی مقادیر بالای Zn و Fe است، زیرا این عناصر بهطور مستقیم از آب، رسوب و رژیم غذایی محیط جانور جذب میشوند. از طرف دیگر مقادیر بالای روی و آهن ممکن است به دلیل قابلیت دستیابی زیستی بیشتر این فلزات برای میگو نسبت به سایر فلزات دیگر توضیح داده شود (34).
در مطالعه دیگری که توسط گلنگش و همکاران (1395) انجام شد الگوی تجمع فلزات در نمونههای گاماروس دریای خزر به شکل Zn>Cr>Pb>Co مشاهده شد (9). غلظت بالای روی در بدن گاماروسها به غلظت بالای این عنصر در رسوبات و تمایل این عنصر برای اتصال به گروه سولفیدریل(R-SH) در متالوتیونینها نسبت داده شد. پس از عنصر روی، جذب زیستی گاماروس برای عنصر کروم و سپس عنصر سرب به ترتیب در اولویتهای جذب دوم و سوم قرارگرفت. بررسی غلظت فلزات سنگین در بافت نرمتن کیتون پوست ماری مناطق بین جزرومدی استان بوشهر نیز نشان داد که کیتون فلزات مس و روی را در بافت خود بیشتر از سایر فلزات جذب و ذخیره میکند. دلیل جذب بیشتر مس و روی را میتوان مربوط به ضروری بودن این فلزات برای نیازمندیهای فیزیولوژیکی، متابولیکی و ترکیبات ساختمان بدن از قبیل آنزیمهای فلزدار و پروتئینهای فلزدار دانست (10).
در شکل 1 تأثیر جنسیت بر انباشت فلزات سنگین در عضله میگو بررسی شد و نتایج نشاندهنده عدم تأثیر جنسیت بر انباشت فلزات مورد مطالعه بهجز منگنز در میگو بود. وجود اختلاف در میزان فلزات سنگین در جنس نر و ماده به تفاوت نوع فعالیتهای سوختوساز این دو جنس بستگی دارد. افزایش غلظت برخی از فلزات سنگین در جنس ماده آبزیان ناشی از زمان صید نمونهها (بعد از تخمریزی) و بالاتر بودن فعالیت متابولیک آبزیان ماده در این دوران میباشد. پس از عمل تخمریزی به سبب کاهش ذخایر چربی بدن که در جنس ماده در فرایند زردهسازی موردنیاز هستند فعالیت متابولیک و تغذیهای آبزیان ماده برای جبران ذخایر ازدسترفته افزایش مییابد درنتیجه جذب آلایندههایی چون فلزات سنگین به همراه آب و غذا در این دوران توسط آبزیان ماده افزایش مییابد (7). مطالعات دیگر نیز عدم تأثیر جنسیت در غلظت فلزات سنگین در بافتهای مختلف را نشان داده است (13) که با نتایج مطالعه حاضر همخوانی دارد.
براساس نتایج حاصل از همبستگی بین غلظت فلزات موردمطالعه در بافت عضله میگو، همبستگی مثبت و معنیداری بین فلز روی با فلزات مس و آهن مشاهده شد. همچنین بین فلز منگنز با آهن همبستگی معنیداری نشان داده شد این همبستگیها نشان از مشابه بودن عوامل حاکم بر رفتار شیمیایی این فلزات و یا منشأ مشترک این فلزات است. سیلوا و همکاران (2016) نیز به چنین روابط همبستگی بین غلظت فلزات سنگین در بافت عضله میگوی وانامی (Litopenaeus vannamei ) در باهیای برزیل دست یافتند (30). بین وزن کل با فلز روی و طول کل با فلزات روی و منگنز همبستگی مثبت و معنیداری به دست آمد. روی جز عناصر ضروری بدن میباشد که افزایش میزان آن با افزایش وزن و طول بافت عضله را میتوان به خونرسانی بیشتر بدن به این بافت نسبت داد. همسو با یافتههای مطالعه حاضر کوسج و همکاران (2017) نیز نشان دادند که همبستگی معنیدار و قوی بین میزان تجمع فلزات با اندازه بدن (طول و وزن کل) وجود دارد. از آنجا که میگو منبع مهم غذا برای انسان و همچنین بخش مهمی از زنجیره غذایی طبیعی است (27). در مطالعه حاضر برآورد جذب روزانه، جذب هفتگی، احتمال خطرپذیری و شاخص خطر فلزات سنگین آهن، مس، روی نیکل و منگنز ناشی از مصرف میگو در سواحل استان بوشهر انجام گرفت. یافتههای این پژوهش نشان داد که باتوجه به سرانه مصرف میگو در ایران، 50 گرم در سال و غلظت فلزات سنگین در عضله میگوی مورد مطالعه و با توجه به مقادیر THQو همچنین شاخص خطر کل که در همه فلزات کمتر از یک میباشد، مصرف این آبزی در حال حاضر هیچگونه خطری ازنظر میزان فلزات سنگین جهت تغذیه انسان در بر نخواهد داشت. فلز آهن در مقایسه با محدوده تعیینشده توسط استاندارد سازمان غذا و دارو (FDA) میزان کمتری را نشان داد. میزان غلظت فلزات روی و مس از محدوده تعیینشده توسط سازمان بهداشت جهانی (FAO/WHO)، سازمان خوار و بار جهانی (FAO) و سایر استانداردهای جهانی موجود در جدول 3 کمتر میباشد. محدوده غلظت فلز نیکل در بررسی حاضر از میزان تعیینشده توسط استاندارد FDA بیشتر ولی از میزان استانداردهای سازمان عربستان سعودی (SASO) و SEPA چین کمتر بود، سطح معنیداری مشاهدهشده کمتر از 5% به دست آمد. در مطالعه خرمآبادی و همکاران غلظت فلز نیکل موجود در بافت عضله میگو در مقایسه با استانداردهای جهانی از سطح مجاز مصرف انسانی بیشتر به دست آمد (3). درنتیجه با یافتههای غلظت فلز نیکل در مطالعه حاضر همخوانی دارد.
فلز نیکل از شاخصهای آلودگی نفتی در یک منطقه میباشد و بالا بودن آن در مطالعه حاضر را میتوان به آلودگی نفتی در منطقه مورد مطالعه نسبت داد. در مطالعه پور باقر و همکاران (1391) در بندر ماهشهر نیز افزایش میزان این عنصر نسبت به گذشته ناشی از افزایش آلودگی نفتی در خلیجفارس اعلام شد (2). فلزات مختلف بهصورت متفاوتی در بافتها انباشته میشوند. غلظت فلزات سنگین ممکن است بهاندازه، عادات تغذیهای و ظرفیت غلظت زیستی گونه بستگی داشته باشد (23). انباشت زیستی متفاوت فلزات همچنین به رژیم غذایی و فعالیتهای متابولیک گونه مربوط میشود (18). در مطالعه کوسج و همکاران (2016) روی میگوی سفید در استان هرمزگان تفاوت در میزان فلزات در نمونههای میگو ناشی از پسماندهای کشتیهای پراکنده در محیط ذکر شد (22). در مطالعه قطبالدین و همکاران (1392) در سایت پرورش میگوی چوئبده آبادان تفاوتهای موجود در میزان فلزات در گونههای مختلف میگو مربوط به شرایط جغرافیایی، شرایط محیطی، کیفیت منابع تأمین کننده آب، صنایع مجاور در حاشیه ساحلی، مقررات دفع فاضلابها و پسابهای صنعتی و کشاورزی، نوع گونه موردمطالعه، نوع بافت مورد آزمایش و نوع فلز گزارش شد (6). بیشتر میگوها موجودات بنتیک هستند که در کف اقیانوسها یا دریاها زندگی میکنند. آنها عموماً در میان جلبکها و علفهای دریایی، زیر سنگها و پوستهها، در شکاف سنگها و مرجانها، روی سطوح سخت و در سوراخهای کمعمق روی سطوح نرم زندگی میکنند و موجوداتی همهچیزخوار هستند که از فرامینیفرها، پرتاران، سختپوتان، گونههای جلبک و دتریت تغذیه میکنند. میتوان گفت که ژئوشیمی رسوبات نقش مهمی در تجمع فلزات در میگوها دارند (26).
نتایج این تحقیق نشان داد که میانگین غلظت فلزات آهن، روی، مس، منگنز و نیکل در عضله میگو سفید سرتیز از استانداردهای جهانی کمتر میباشد فقط غلظت نیکل در مقایسه با FDA بالاتر بود. درنتیجه مصرف میگو سفید سرتیز در حال حاضر خطری را برای سلامت انسان ایجاد نمیکند، بااینحال برای جلوگیری از آلودگی احتمالی اینگونه در آینده وجود یک سیستم نظارتی در سواحل بوشهر توصیه میشود، همچنین باتوجه به اینکه میزان فلز نیکل در مقایسه با استانداردFDA بالاتر به دست آمد بررسی بیشتر این فلز در سواحل بوشهر امری ضروری است. پیشنهاد میشود مطالعات آتی با در نظر گرفتن پارامترهای فصل و شوری انجام شود. از طرف دیگر باتوجه به اینکه تخلیه فاضلاب شهری و ورود آفتکشهای کشاورزی و کودهای شیمیایی همراه با استخراج نفت از عوامل عمده آلودگی سواحل بوشهر محسوب میشوند ضروری است که از ورود فاضلاب و کودهای کشاورزی به این سواحل جلوگیری شود درنتیجه لازم است سازمانهای مربوطه مقررات سخت گیرانه تری را در این زمینه اعمال کنند.