نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه هرمزگان
2 استادیار دانشگاه هرمزگان
3 استادیار گروه زیست شناسی دانشگاه پیام نور، تهران
4 استادیار دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان
چکیده
چرخهی زندگی بسیاری از بیمهرگان دریایی دارای یک دوره لاروی است که در طی آن جانور بیشترین حساسیت را نسبت به استرسهای محیطی داردکه در انجام تستهای سمیت در بسیاری از مطالعات مقایسه میگردد .بارناکلها سخت پوستانی کفزی، دارای جایگاهی آهکی میباشند که در حالت بلو غ ساکناند و با پایهای خود را به اجسام داخل آب میچسبانند. چرخه زندگی بارناکلها به طور معمول شامل دو مرحله میباشد: مرحله لاروی با شنای آزاد و مرحله ثابت. مرحله لاروی آنها دارای 6 مرحله ناپلیوسی می باشد. در این مطالعه به منظور ارزیابی اثرات سمیت گیاهان دارویی بر روی لارو کشتی چسب (بارناکل) به عنوان مدل مطالعه پرداخته شد. این تست براساس تعیین LC50 در یک دوره 24 ساعته بر روی مراحل مختلف لاروی صورت گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد، گیاه مرزه گونه S. rechingeri دارای اثرات سمیت بر مراحل مختلف لاروی میباشد (µg/ml20/6-LC50 در مرحله 6 ناپلیوسی وg/mlµ 64/28- LC50 در مرحله 2 لاروی) با افزایش غلظت اسانس درصد مرگ و میر هم افزایش می یابد همچنین بین مراحل مختلف لاروی تفاوت معنی داری مشاهده شد و مرحله 6 ناپلیوسی از حساسست بیشتری برخوردار بودندP<0.05)). از بارناکل میتوان در تست های سمیت به عنوان مدل مطالعه استفاده کرد.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
toxicity effect of Satureja rechingeri On barnacle Amphibalanus amphitrite
نویسندگان [English]
1 Hormozgan University
2 Science staff of Hormozgan University
3 Biology Dept., Payame Noor University (PNU), Tehran, I.R. of Iran
4 Biochemistry Dept., School of Medicine, Hormozgan University of Medical Science, Bandar Abbas, I.R. of Iran
چکیده [English]
The life cycle of many marine invertebrates has a larval period, during which the animals usually most susceptible to environmental stress. As sensitivity is of prime concern when conducting toxicity tests, many studies have compared the sensitivity of different larval stages of the same species. Barnacles are crustacean arthropods. Barnacles are found on hard substrates in virtually all marine habitats and on all levels of the shore, often in vast numbers. This, coupled with the fact that they have a typical marine life cycle with an easily identifiable, planktonic larval stage, has made them a model study organism. The life cycle of a typical barnacle includes two stages a free-swimming larval stage and a sessile adult stage. stage In this study the toxicity effect of S.rechingeri on the larval stages of barnacles was investigated. Barnacles are a good model for toxicity studies, because have many reproduction and their larvae always are available.This test was done based on the determined LC50 in a 24 hours period on larvae of barnacles stages. The results showed the essential oil from plan (S. rechingeri) in hight concentration have the toxicity effect on larvae of barnacles.(LC50-6/20 µg/ml stage VI and LC50-28/66µ g/ml stage II). among the naupliar stages of Balanus amphitrite, stage VI is the most sensitive stage(P<0.05). use of this species in toxicity tests.
کلیدواژهها [English]
بررسی سمیت اسانس مرزه ریشینگری بر لارو بارناکل گونه Amphibalanus amphitrite
مهدیه امیری نژاد1، مرتضی یوسف زادی1*، میترا آرمان2 و مهسا رحیم زاده3
1 بندرعباس، دانشگاه هرمزگان ، دانشکده علوم و فنون دریایی، گروه زیستشناسی دریا
2 بندرعباس، دانشگاه پیام نور هرمزگان، دانشکده علوم پایه، گروه زیستشناسی
3 بندرعباس، دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان، دانشکده علوم پزشکی، گروه بیوشیمی
تاریخ دریافت: 27/2/95 تاریخ پذیرش: 7/3/96
چکیده
چرخهی زندگی بسیاری از بیمهرگان دریایی دارای یک دوره لاروی است که در طی آن جانور بیشترین حساسیت را نسبت به استرسهای محیطی دارد که در انجام تستهای سمیت در بسیاری از مطالعات مقایسه میگردد .بارناکلها سخت پوستانی کفزی، دارای جایگاهی آهکی میباشند که در حالت بلوغ ساکناند و با پایهای خود را به اجسام داخل آب میچسبانند. چرخه زندگی بارناکلها بهطور معمول شامل دو مرحله میباشد، مرحله لاروی با شنای آزاد و مرحله ثابت. مرحله لاروی آنها دارای 6 مرحله ناپلیوسی میباشد. در این مطالعه بهمنظور ارزیابی اثرات سمیت گیاهان دارویی بر روی لارو کشتی چسب (بارناکل) بهعنوان مدل مطالعه پرداخته شد. این تست براساس تعیین LC50 در یک دوره 24 ساعته بر روی مراحل مختلف لاروی صورت گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد، گیاه مرزه گونهsatureja rechingeri دارای اثرات سمیت بر مراحل مختلف لاروی میباشد (20/6-LC50 میکروگرم بر میلیلیتر در مرحله 6 ناپلیوسی و64/28- LC50 میکروگرم بر میلیلیتر در مرحله 2 لاروی) با افزایش غلظت اسانس درصد مرگومیر هم افزایش مییابد همچنین بین مراحل مختلف لاروی تفاوت معنیداری مشاهده شد بطوریکه مرحله 6 ناپلیوسی از حساسیت بیشتری برخوردار بودP<0.05) ). این بررسی نشان داد که از بارناکل میتوان در تستهای سمیت بهعنوان مدل مطالعه استفاده کرد.
واژههای کلیدی: روغنهای ضروری، سمیت، satureja rechingeri
* نویسنده مسئول، تلفن: 09121886139 ، پست الکترونیکی: morteza110110@gmail.com
مقدمه
چرخه زندگی بسیاری از بیمهرگان دریایی دارای یک دوره لاروی است که در طی آن جانور بیشترین حساسیت را نسبت به استرسهای محیطی دارد. دوره لاروی اغلب شامل چندین مرحله لاروی است که در هر دوره اندازه، تحرک و همچنین میزان حساسیت در مقابل استرسهای محیطی متفاوت میباشد، درنتیجه میزان حساسیت لاروها در مرحله مختلف از همانگونه، در انجام تستهای سمیت در بسیاری از مطالعات مقایسه میگردد (2). بارناکلها سخت پوستانی کفزی، دارای جایگاهی آهکی میباشند که در حالت بلوغ ساکناند و با پایهای خود را به اجسام داخل آب میچسبانند. این جانوران در حالت بالغ تکپایهاند به این معنا که آنها هر دو اندام تناسلی نر و ماده را دارا میباشند. بارناکلها در اقیانوسها، دریاها، بعضی دریاچهها و مصب رودخانهها و یا بهعبارتدیگر در آبهای شور و لبشور و در سطوح مختلف از عمق چند هزار متری تا مناطق فوق جزرومدی پراکندهاند چرخه زندگی بارناکلها معمولاً شامل دو مرحله میباشد، مرحله لاروی با شنای آزاد و مرحله ثابت. مانند همه سختپوستان، بدن بارناکل در اسکلتی که از کیتین ساختهشده پوشیده میشود بارناکلها هنگامیکه تخمها از مرحله تکاملی جنینیشان عبور میکنند و سر از تخم بیرون میآورند بهعنوان لارو شناگر وارد مرحلهی پلانکتونی میشوند. مرحله ناپلیوسی، اولین مرحله لاروی است که خود دارای شش مرحله میباشد و پس از گذر از این مراحل لاروی بهوسیله دگردیسی قبل از استقرار به لارو دیگری موسوم به سیپریس تبدیل میشود و سپس بهوسیله دگردیسی بعد از استقرار بهصورت یک فرد جوان بر روی سطح مستقر میگردد (13).
بارناکلها، در میان جانوران بیمهره به دلیل داشتن تولیدمثل فراوان، لارو آنها همیشه در دسترس میباشد و از موفقترین فولینگهای (fouling) بیمهره هستند(4). اغلب گونههای بارناکل بهآسانی قابلشناساییاند همچنین پراکنش گسترده آنها، اجازه مقایسه میان مناطق و زمانهای مختلف را میدهد. به دلیل چرخه زندگی دریایی معمول و قابلشناسایی، داشتن مراحل لاروی پلانکتونی و ثابت، آنها را به گونههای مناسبی بهعنوان مدلهای اکولوژیک و مانیتورکنندههای زیستی در مطالعات مربوط به پایش اکوسیستمها تبدیل کرده است (1).
این سختپوستان هم ازنظر اقتصادی و هم ازنظر اکولوژیک حائز اهمیت میباشند بهطوریکه آنها از یکسو بهعنوان گونههای بنیادی در چرخهی غذایی مناطق بین جزرومدی و از سوی دیگر بهعنوان موجودات بیوفولینگ محسوب میشوند(7). ازآنجهت که در اکوسیستمهای دریایی بارناکلها با آزادسازی انبوه لارو مورد تغذیه پلانکتونخوارها بهخصوص نرمتنان و در مرحله بالغ مورد تغذیه ماهیان کفزی قرار میگیرد، اهمیت حضور بارناکلها در اکوسیستم برای ادامه سیکل زندگی بسیاری از جانداران دریایی ضروری میباشد. شناخت مراحل حساس بارناکلها در پاسخ به تغییرات زیستمحیطی در زیستگاههای جزرومدی میتوان آن را بهعنوان مدل برای درک اثرات تغییرات آب و هوایی در توزیع گونهها دانست (4).
مرزه ریشینگری (Satureja rechingeri) گیاه بومی ایران است که بطور وسیعی در بخشهای شمالی کشور گسترش دارد این گیاه متعلق به جنس satureja و خانواده Lamiaceaeبوده و در طب سنتی این گیاه بهعنوان ضد درد و ضد عفونت معروف است (3) این گیاه در غرب و جنوب کشور نیز دیده میشود.
اگرچه گیاهان معطر عمدتاً در مصارف غذایی، آرایشی و بهداشتی بکار میروند اما چنانچه طی آزمایشات و تحقیقات علمی، خواص و اثرات دارویی نیز برای آنها ثابتشده، در زمره گیاهان دارویی قرار میگیرند. استفاده از گیاهان معطر بهعنوان دمکردنیهای گیاهی، ادویه و چاشنیهای غذایی و همچنین منبع تهیه انواع اسانسها و عصارهها از دیرباز رایج و مرسوم بوده است. برخی از اسانسهای گیاهی دارای خواص حشرهکش، ضدآفات، ضدقارچ، ضد باکتری، ضدویروسی، و بعضاً ضداکسیدان میباشند (11).
هدف اصلی ما از این مطالعه بررسی سمیت گیاه مرزه روی مراحل مختلف لاروی بهعنوان مدل مطالعه میباشد و تابهحال اثر سمیت این اسانس بر روی لارو بارناکل کار نشده است.
مواد و روشها
اسانسگیری: گیاهان (قسمت برگ) جمعآوریشده در سایه و دمای مناسب خشک گردید. سپس گیاه را با دستگاه آسیاب پودر کرده سپس 50 گرم از پودر خشک گیاه را درون بالن مربوط به دستگاه کلونجر (Clevenger) ریخته و حجم بالن با آب مقطر به یک لیتر رسانده شد. جریان آب سرد را بازکرده و مقداری آب مقطر از انشعاب بالا ریخته شد که لوله جانبی کاملاً پر شود و سپس هیتر روشن گردید.اسانسگیری3 تا 4 ساعت طول کشید. اسانس جمعآوریشده در ظروف تیره و شیشهای دربسته نگهداری شد. ظروف حاوی اسانس در دمای چهار درجه سانتیگراد تا زمان استفاده در یخچال نگهداری گردید (6).
شناسایی ترکیب اسانس: برای آنالیز GC-MS از دستگاه Thermoquest-Finnigan Trace GC-MS مجهز به ستون DB-1 به طول 60 متر و قطر 25/0 میلیمتر و ضخامت لایه 25/0 میکرومتر استفاده شد. دمای آون از 60 درجه سانتیگراد تا 250 درجه سانتیگراد با سرعت 4 درجه سانتیگراد بر دقیقه افزایش یافت. از گاز هلیم با سرعت 1/1 میلیلیتر بر دقیقه و انرژی یونیزاسیون 70 الکترونولت در طیفسنج جرمی جفت شده با گاز کروماتوگراف استفاده شد.
نمونهبرداری بارناکل: بارناکلهای بالغ A. amphitriteچسبیده به قلوهسنگهادرزمانی که آب دریا بیشترین جزر را داراستاز سواحل بندرعباس جمعآوری و به همراه آب دریا به آزمایشگاه زیستشناسی منتقل گردید.
نگهداری در شرایط آزمایشگاه: بارناکل A. amphitrite پس از انتقال به آزمایشگاه و حذف سایر گونههای مزاحم، بهخوبی با آب معمولی تمیز شدند. سپس بارناکلهای جداشده در ظرفهایی حاوی2 لیتر آب دریا با دمای27 درجه سانتیگراد و با شوری ppt 35 نگهداری و توسط پمپ اکسیژن هوادهی شدند. روزانه بارناکلهای به سنگ چسبیده بهوسیله ناپلیوس آرتمیا با غلظت 7 ناپلیوس در میلیلیتر تغذیه شدند (9).
پرورش انبوه لارو جهت تست سمیت در مراحل مختلف لاروی
با ایجاد یک نقطه نوری مشخص در یکطرف ظرف حاوی بارناکلها در محیط نسبتاً تاریک لاروهای بارناکلها با استفاده پیپت پاستور پلاستیکی جمعآوری و به ظروف کشت لارو انتقال داده شد لاروهای جمعآوری شده در مرحلهی دوم ناپلیوسی بودند. محیط کشت لاروها حاوی آب دریا با شوریppt 35 میباشد محیط کشت لاروها حاوی فیتوپلانکتونهای Chlorella vulgaris و Chaetoceros calcitrans، با غلظت 105×2 سلول در میلیلیتر جهت تغذیه آنها بود. ظروف محیط کشت لاروی به مکانی با 27 درجه سانتیگراد و دورهی نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی انتقال داده (8). هر 24 ساعت یکبار وضیعت لاروها ازنظر مرگومیر، زمان و درصد رسیدن لاروها به مرحله بعد مورد ارزیابی قرارگرفت. مراحل مختلف لاروی از روی اندازه و شکل بدن، شاخکها و آنتنولها توسط لوپ قابلشناسایی میباشد (10).
تست سمیت: جهت بررسی سمیت اسانسها ابتدا 200میکرولیتر از هر اسانس را وزن کرده و حجم آن توسط حلال دی متیل سولفوکسید به 1000میلیلیتر رساندیم، سپس در پلیتهای 24 خانهای که دارای 24 چاهک است و از هر استوک 6 غلظت 50، 25، 5/12، 25/6، 125/3، 5/1 میکروگرم در میلیلیتر تهیه گردید. در ادامه به هر چاهک 1 میلیلیتر آب دریای اتوکلاو با شوری ppt 35 ریخته، سپس به درون هر چاهک 10 عدد لارو بارناکل با استفاده از لوپ و توسط پییت پاستور اضافه شد، بعد از 24 ساعت پلیت را زیر لوپ برده و تعداد مردهها و زندهها بررسی شد. لاروی که شنا نمیکند مرده محسوب میشود (12) در هر مرحله لاروی این روش تکرار شد. هر غلظت با 3 بار تکرار انجام گرفت به دلیل سمی بودن حلال DMSO (Dimethyle sulfoxide) در هر پلیت یک ستون بهعنوان کنترل در نظر گرفته و یک ستون نیز حاوی آب دریا و لارو بارناکل بهعنوان شاهد در نظر گرفته شد. درنتیجه با این روند، درصد مرگومیر در هر غلظت محاسبه گردید.LC50 غلظتی از اسانس است که در آن 50 درصد جمعیت کشته شود.
مرتب کردن دادهها جهت انجام آنالیزهای آماری و همچنین رسم نمودارها در این تحقیق بهوسیلهی نرمافزار Excell (Microsoft office 2010) انجام شد. همچنین تمامی آنالیزهای آماری انجامشده در تحقیق پیش رو توسط نرمافزار آماری PASW® version 16 (SPSS 16) انجام پذیرفت. جهت مقایسه درصد کشندگی اسانس در غلظتهای متفاوت، همچنین مقایسه مراحل مختلف لاروی جهت تعیین میزان حساسیت موردمطالعه در طی هر دوره از آزمایش از آنالیز یکطرفه (one-way ANOVA) استفاده گردید، همچنین برای محاسبه LC50 اسانسها با استفاده از برنامه probit analysis که یکی از برنامههای تحت spssمیباشد با بازه اطمینان 95 درصد محاسبه گردید.
نتایج
در بررسی ترکیب شیمیایی اسانسrechingeri S.از بین ترکیبات شناسایی شده کارواکرول به میزان 3/80 درصد، بیشترین مقدار از حجم اسانس را به خود اختصاص داد (جدول1).
جدول 1- نوع و میزان ترکیبات اسانس (درصد) گونه S. rechingeri
اثر سمیت غلظتهای اسانس گونه S. rechingeri بر مراحل مختلف لاروی بارناکل اختلاف معنیداری نشان میدهد. نتایج مطالعات ما نشان میدهد که مراحل 5 و 6 لارو بارناکل حساسیت بیشتری نسبت به بقیه مراحل دارد و همچنین مرحله 2 لارو بارناکل مقاومترین حالت را نسبت به سمیت اسانس S. rechingeri از خود نشان داد.
اسانس گیاه S. rechingeri در غلظتهای مختلف سمیت متفاوتی نشان میدهد بهطوریکه با افزایش غلظت اسانس سمیت آن نیز افزایش مییابد. بدینصورت که در غلظت 5/1 میکروگرم بر میلیلیتر با درصد کشندگی بین0 تا 20 کمترین سمیت را نشان میدهد (صفر درصد کشندگی برای مراحل 2و 3 و4 و 20 درصد کشندگی برای مراحل 4 و 5 لاروی) و در غلظت 50 میکروگرم بر میلیلیتر با درصد کشندگی بین 52 تا 100 درصد بالاترین میزان سمیت را نشان میدهد (100 درصد کشندگی برای مراحل 5 و6 و 52 درصد کشندگی برای مراحل2) )شکل1).
نتایج (شکل 2) نشان میدهد که اختلاف معنیداری در LC50 بین مراحل مختلف لاروی بارناکل گونه amphitriteA. وجود دارد(شکل3) اما بین مرحله 5 و 6 ناپلیوسی تفاوت معناداری یافت نشد (p<0.05) (جدول2).
مقدار LC10,15 در گیاه S. rechingeri به ترتیب 28/3 و 97/4 میکروگرم بر میلیلیتر در مرحلهII ناپلیوسی و 87/0 , 26/1 میکروگرم بر میلیلیتر در مرحله VI ناپلیوسی میباشد. همچنین LC95,99 به ترتیب 38/461 و 05/870 میکروگرم بر میلیلیتر در ناپلیوسII و 39/77 , 09/220 میکروگرم بر میلیلیتر در ناپلیوس مرحله VI است که این مقایسهها نشان میدهد در LC های مختلف مرحله II لاروی از مقاومت بیشتری برخوردار میباشد( جدول 3).
شکل 1- مقایسه مربوط به اثرات غلظت های مختلف اسانس گیاه S. rechingeri بر مراحل مختلف لاروی بارناکل و مقایسه مراحل ناپلیوسی با یکدیگر. آنتنکها نشانهی انحراف معیار و حروف غیرمشابه نشاندهندهی تفاوت معنیدار بین غلظتهای متفاوت اسانس میباشد.
شکل 2- مقایسه LC50 بین مراحل مختلف لاروی در گیاه S. rechingeri. آنتنکها نشانهی انحراف معیار و حروف غیرمشابه نشان دهندهی تفاوت معنیدار بین گونههای متفاوت گیاه میباشد
شکل 3- مراحل مختلف لارو بارناکل A.amphitrite
جدول 2- مقایسه LC50 گونه S. rechingeriدر مراحل مختلف لاروی
LC50 (µg.mL-1) در مراحل مختلفی ناپلیوسی |
نام گیاه |
||||||
|
مرحله VI |
مرحله V |
مرحله IV |
مرحله III |
مرحله II |
S. rechingeri |
|
|
20/6 |
89/6 |
96/13 |
52/24 |
64/28 |
||
جدول 3 -نتایج اثر سمیت اسانس گونه گیاهی S. rechingeriبر مراحل مختلف لاروی A.amphitrite (g/mlµ
VI ناپلیوس |
V ناپلیوس |
IV ناپلیوس |
III ناپلیوس |
II ناپلیوس |
دوز کشنده |
نوع اسانس |
نام گونه |
|
|
87/0 |
94/0 |
049/2 |
01/3 |
28/3 |
LC10 |
S. rechingeri |
|
||
26/1 |
37/1 |
95/2 |
50/4 |
97/4 |
LC15 |
|
|||
20/6 |
89/6 |
96/13 |
52/24 |
64/28 |
LC50 |
A. |
|||
43/30 |
55/34 |
93/65 |
45/133 |
01/165 |
LC85 |
amphitrite |
|||
33/44 |
59/50 |
18/95 |
25/199 |
72/249 |
LC90 |
|
|||
39/77 |
99/88 |
01/164 |
84/360 |
38/461 |
LC95 |
|
|||
09/220 |
70/256 |
05/455 |
43/862 |
05/870 |
LC99 |
|
|||
بحث و نتیجهگیری
نوع گیاه و نوع موجود موردمطالعه در غلظت بهکاربرده شده برای کشتن 50 درصد از موجودات متفاوت میباشد و این به دلیل ترکیبات متفاوتی که هر اسانس داراست.ارزیابی آزمون سمیت گیاه جنس Satureja این واقعیت را بازگو میکند که دارای اثر سمیت بالایی است. نتایج حاصل از محاسبه اثر سمیت غلظتهای اسانس بر مراحل مختلف لاروی بارناکل اختلاف معنیداری نشان میدهد 20/6-LC50 میکروگرم بر میلیلیتر در مرحله 6 ناپلیوسی و 64/28- LC50 میکروگرم بر میلیلیتر در مرحله 2 لاروی نشاندهنده این است که مراحل 5و 6 لارو بارناکل حساسیت بیشتری نسبت به بقیه مراحل دارد و همچنین مرحله 2 لارو بارناکل مقاومترین حالت را نسبت به سمیت اسانس S. rechingeri از خود نشان داد. در این تحقیق با مشاهدهLC50 در مراحل مختلف لاروی بارناکل مشخص شد که هر چه مراحل رشد و نمو لاروی به سمت جلو میرود مقدار LC50 کمتری از خود نشان داد و در غلظتهای پایینتری باعث مرگ 50 درصد از لاروها شد.
میزان مرگومیر در غلظتهای مختلف از 5/1 تا 50 میکروگرم در میلیلیتر اسانس با توجه به افزایش غلظت افزایش پیدا میکند (0.05P<). در غلظت 50 میکروگرم در میلیلیتر، مرحله II لاروی در گونه گیاهی,S. rechingeri بالای 50 درصد مرگومیر مشاهده شد. در غلظتهای پایین 3 میکروگرم در میلیلیتر نیز درصد مرگومیر پایینتر20 درصد بود. همچنین در غلظت 5/1میکروگرم در میلیلیتر در مرحلهII ناپلیوسی گونهی سمیتی مشاهده نگردید.
ترکیبات تشکیلدهنده اسانسهای گیاهی برحسب منطقه جغرافیایی رویش، سن گیاه در هنگام تهیه اسانس، شرایط محیطی و فصلی، نوع کشت، زمان برداشت، روش خشککردن و استخراج اسانس، اسانسگیری اندامهای مختلف، مرحله رشد و در نهایت تفاوت ژنتیکی گیاه میتواند تغییر کند (5). ترکیبات عمده گونههای جنس مرزه از مونوترپنهای فنلی مثل تیمول و کارواکرول میباشد که اغلب به همراه گاماترپین، پاراسمین و لینالول وجود دارند و این گروه از ترکیبات فنلی دارای خاصیت آنتیاکسیدانی و آنتی میکروبی هستند. مهمترین ترکیبات شیمیایی اسانس مرزه رشینگری شامل کارواکرول بیش از 90 درصد، پاراسیمن، گاما ترپینن، لیمونن، 1و 8 سینئول، اوژنول، میرسن، آلفاتوژن میباشد. کارواکرول بعنوان ترکیب اصلی سازنده اسانس در همه مراحل تکوینی میباشد به همین جهت از فعالیت بیولوژیکی قابلتوجهی برخوردار میباشند.
کارواکرول حالت مایع و بوئی شبیه به تیمول دارد. وزن مخصوص آن در گرمای 25 درجه 9751/0 است. در گرمای صفر درجه منجمد میگردد. عملاً در آب غیرمحلول ولی به مقادیر زیاد در الکل و اتر حل میشود. کارواکرول اثر ضدعفونی کننده دارد و در سنتز بعضی مواد آلی مورد استفاده قرارمیگیرد.چنانچه در بیشتر مطالعات از آرتمیا و دافنی بهعنوان مدل مطالعه استفاده میشود اما برخی از گونههای بارناکل مانند A. amphitirte در شرایط آزمایشگاهی میتوان نگهداری کرد. تمام مراحل لاروی در زمان کوتاه 4 تا 11 روز میتواند انجام گیرد و از تمامی مراحل میتوان در تستهای سمیت و مقایسه حساسیت مراحل مختلف لاروی و همچنین در ارزیابی زیستی بهعنوان یک مدل مطالعاتی استفاده کرد (8). کیو و همکاران در سال 2005 اثر سمی مس بر رشد مراحل مختلف لاروی بارناکل گونه Balanus amphitriteو مقایسه حساسیت سه مرحله لاروی در برابر مس موردبررسی قراردادند. نتایج نشان داد کاهش رشد در همه مراحل رخداده و ناپلیوس II بیشترین حساسیت را نسبت به مراحل دیگر لاروی دارد و این مرحله برای انجام تست سمیت استفاده میگردد اما نتایج مطالعات ما حاکی از آن است که مراحل 5 و 6 لارو بارناکل حساسیت بیشتری نسبت به بقیه مراحل دارد و همچنین مرحله 2 لارو بارناکل مقاومترین حالت را نسبت به سمیت اسانس گونه گیاهی S. rechingeri از خود نشان داد اما ازآنجاییکه تعداد بیشتری از ناپلیوس II در دسترس میباشد و بارناکلهای بالغ تعداد انبوهی ناپلیوس II زنده تولید میکنند همچنین دسترسی سریع در مدتزمان کوتاه برای رسیدن به این مرحله، بیشتر برای انجام تست سمیت استفاده میشود. از طرفی با انجام کشت انبوه و مرگومیر تعداد زیادی از ناپلیوسها در حین رشد و نمو و رسیدن به مراحل بعدی تحت شرایط آزمایشگاهی از تعداد لاروها کاسته شده و به دلیل بزرگ شدن و نشست لاروها به کف و کمتر شدن پاسخ مراحل بالاتر به نورگرایی، انجام تست سمیت مشکلتر شده به همین علت بیشتر از مرحله II ناپلیوسی برای انجام تستهای سمیت استفاده میشود.