مطالعه غلظت فلزات سنگین در گونه Pontogammarus maeoticus و رسوبات ساحلی دریای خزر، واقع در استان گیلان

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار گروه علوم و مهندسی محیط زیست دانشگاه گیلان

2 استادیار گروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست، دانشگاه ملایر

3 دانش آموخته کارشناسی ارشد آلودگی محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی دانشگاه گیلان، صومعه سرا

چکیده

فلزات سنگین به مقدار زیاد از منابع مختلف وارد اکوسیستم های آبی می شوند و به علت سمیت می توانند اثرات مخرب داشته باشند. این پژوهش به منظور بررسی میزان آلودگی فلزات سنگین (روی، سرب، کروم و کبالت) در رسوبات سطحی نواحی ساحلی دریای خزر در استان گیلان انجام شد. غلظت فلزات سنگین در بافت گاماروس و رسوبات پیرامون این گونه در 5 ایستگاه واقع در نواحی رضوانشهر، انزلی، کیاشهر، چمخاله و چابکسر در سواحل دریای خزر انجام شد. درهر ایستگاه 3 نمونه رسوب سطحی و 50 تا 70 گرم گاماروس با سه تکرار جمع آوری گردید. تمامی نمونه های زیستی و رسوبات با استفاده از دستگاه ICP-OES آنالیزگردید. میانگین غلظت عناصر روی، کروم، کبالت و سرب در رسوبات پنج ایستگاه به ترتیب 87/22، 72/16، 55/6 و02/6 میکروگرم بر گرم به دست آمد. الگوی تجمع فلزات در در نمونه‌های گاماروس به شکل کبالت < سرب< کروم < روی مشاهده شد و میانگین غلظت روی، کروم، سرب و کبالت در نمونه‌های گاماروس در پنج ایستگاه به ترتیب 68/8، 63/2، 13/1 و 94/0 میکروگرم بر گرم آنالیزشدند. مقایسه ی غلظت فلزات در رسوبات با استانداردهای جهانی نشان داد که رسوبات 5 ایستگاه در وضعیت غیر آلوده قرار دارند. همچنین براساس شاخص ژئوشیمیایی مولر (Igeo)، کیفیت رسوبات ایستگاه-های مورد مطالعه در کلاس صفر (غیر آلوده) قرار می‌گیرند. تجمع زیستی بالای عنصر سرب در گاماروس و سمیت زیاد این عنصر می تواند بعنوان یک تهدید برای زنجیره های غذایی این اکوسیستم مطرح باشد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات

عنوان مقاله [English]

The study of Heavy Metals Concentration in Pontogammarus Maeoticus & Surficial Sediment in Coastal Areas of the Caspian Sea; Guilan Province

نویسندگان [English]

  • Mohsen Mohammadi Galangash 1
  • Eisa Solgi 2
  • Zahra Bozorgpanah 3

1 University of Guilan ; Scientific member

2 University of Malayer

3 Faculty of Natural Resources; university of Guilan

چکیده [English]

Heavy metals are frequently released into the aquatic ecosystems from various sources and can cause adverse effects on consumers due to their toxicity. The present research was carried out in order to evaluate the contamination level of heavy metals (Zn, Pb, Cr and Co) in coastal areas of the Caspian Sea at Guilan Province. The metals concentrations in Gammarus (Pontogammarus maeoticu) tissues as well as their surrounding sediment were investigated at five sampling sites including Rezvanshahr, Anzali, Kiashahr, Chamkhaleh and Chaboksar. Three surficial sediment samples and about 50-70 g Gamamarus Sp specimens were collected with three replicates at each site. All biota and sediment samples were analyzed by using ICP-OES spectrophometry. The average level of Zn, Cr, Co, and Pb in sediment samples were obtained 22.87, 16.72, 6.55 and 6.02 µg/g, respectively. In Gammarus tissues, metals bioaccumulation pattern was observed in the order of Zn > Cr > Pb > Co with the average amount of 8.86, 2.63, 1.13 and 0.94 µg/g, respectively. The results revealed that all metals levels were lower than NOAA sediment standard criteria. The quality assessment of sediment by Muller geochemical index (Igeo) illustrated that the sediment of the study area is categorized as an unpolluted class. Toxicity of lead and its high accumulation in Gammarus body can be regarded as a threat for food chain of the ecosystem.
Keywords: Heavy Metals, Caspian Sea, Sediment, Gammarus

کلیدواژه‌ها [English]

  • Heavy metals
  • Caspian Sea
  • Sediment
  • Gammarus

مطالعه غلظت فلزات سنگین در گونهPontogammarus maeoticusو رسوباتساحلی دریای خزر، واقع دراستان گیلان 

محسن محمدی گلنگش1*، عیسی سلگی2 و زهرا بزرگ پناه1

1 صومعه سرا، دانشگاه گیلان، دانشکده منابع طبیعی، گروه علوم و مهندسی محیط زیست

2 ملایر، دانشگاه ملایر، دانشکدهمنابعطبیعیو محیط­زیست، گروهمحیطزیست

تاریخ دریافت: 5/2/95                  تاریخ پذیرش: 17/2/96

چکیده  

فلزات سنگین به علت پایداری در محیط‌زیست و ایجاد سمیت در موجودات زنده، به­عنوان یکی از تهدیدات جدی در اکوسیستم‌های طبیعی بشمار می‌روند. این پژوهش به‌منظور بررسی میزان آلودگی فلزات سنگین (روی، سرب، کروم و کبالت) در رسوبات سطحی مناطق بندری و توریستی سواحل استان گیلان و تجمع آن­ها در گونه (Pontogammarus maeoticus) در 5 ایستگاه واقع در نواحی رضوانشهر، انزلی، کیاشهر، چمخاله و چابکسر در سواحل دریای خزر انجام‌شده است. این‌گونه متعلق به شاخه‌ی سخت‌پوستان و گروه ناجورپایان می‌باشد. درهر ایستگاه 3 نمونه رسوب و نیز 50 تا 70 گرم گاماروس با سه تکرار نمونه‌برداری شدند. یافته­ها نشان داد که غلظت فلزات در نمونه­های رسوب بصورت سرب < کبالت < کروم < روی بوده است و میانگین غلظت عناصر روی، کروم، کبالت و سرب در رسوبات پنج ایستگاه به ترتیب 87/22، 72/16، 55/6 و02/6 میکروگرم برگرم به دست آمد. الگوی تجمع فلزات در نمونه­های گاماروس به شکل کبالت < سرب< کروم < روی مشاهده شد و میانگین غلظت روی، کروم، سرب و کبالت در نمونه­های گاماروس در پنج ایستگاه به ترتیب 68/8، 63/2، 13/1 و 94/0 میکروگرم برگرم به دست آمد. مقایسه‌ی غلظت فلزات در رسوبات با استانداردهای جهانی نشان داد که رسوبات 5 ایستگاه در وضعیت غیرآلوده قراردارند. همچنین براساس شاخص ژئوشیمیایی مولر (Igeo)، کیفیت رسوبات ایستگاه­های موردمطالعه در کلاس صفر (غیرآلوده) قرار می­گیرند. مقایسه میانگین غلظت فلزات در گاماروس با استانداردهای جهانی نشان داد که میزان سرب وکروم از استاندارد FAO بیشتر است. گاماروس در رژیم غذایی ماهیانی چون کپور وجود دارد و به دلیل انتقال عناصر سنگین در زنجیره غذایی، پایش سلامت منطقه ضروری است.

واژه­های کلیدی: فلزات سنگین، دریای خزر، رسوبات، Pontogammarus maeoticus

* نویسنده مسئول، تلفن: 09122377012، پست الکترونیکی:m_mohammadi@guilan.ac.ir

مقدمه

 

با توجه به روند روبه رشد تراکم جوامع انسانی در مناطق ساحلی و توسعه‌ مراکز خدماتی و صنعتی دراین مناطق، اکوسیستم­های ساحلی تحت­تأثیر انواع آلاینده­های آلی، معدنی و زیستی قراردارند. به دلیل حساسیت اکولوژیکی مناطق ساحلی به آلاینده­ها، انتقال آلودگی در زنجیره‌ی غذایی در زیستگاه­های ساحلی نسبت به سایر زیستگاه­های دریایی دارای اهمیت فراوانی است (22). فلزات سنگین ازجمله آلاینده‌های متداول و غیرآلی پایدار در اکوسیستم­های دریایی هستند که به­علت عدم تجزیه‌ی زیستی، ایجاد سمیت در گونه­های مختلف آبزی و بزرگ‌نمایی زیستی (Bioaccumulation) درآنها، از اهمیت ویژه­ای برخوردار می­باشند. به‌گونه‌ای که این آلاینده­ها در سطوح بالای زنجیره غذایی سلامت گونه­های مصرف‌کننده به‌ویژه انسان را تهدید می­نمایند (30). مطالعات نشان داده است که آلودگی ناشی از فلزات سنگین اثرات منفی بر سیستم فیزیولوژی، روش تغذیه، رشد، تولیدمثل و مهاجرت موجودات زنده داشته و سبب کاهش تنوع گونه‌های دریایی می­شوند و درنهایت مصرف غذای دریایی آلوده، حیات زیستمندان را به مخاطره می­اندازند (8). در بخش مطالعات زیستی، فلزات سنگین در دو گروه موردبررسی قرار می­گیرند. فلزات سنگینی نظیر سرب و جیوه که هیچ‌گونه نقش شناخته‌شده‌ای در بدن جانداران نداشته و غیرضروری به شمار می­آیند و گروهی دیگر مانند روی و مس، جز فلزات ضروری محسوب می‌شوند. باوجوداینکه حذف عناصر ضروری مانند روی از رژیم غذایی زیستمندان سبب بروز بیماری‌هایی چون امراض پوستی می­گردد، چنانچه مقادیر فلزات ضروری از حدود معینی فراتر رود، سبب به خطر افتادن حیات آبزیان می­گردد (39). دریای خزر بزرگ‌ترین دریاچه بسته جهان می‌باشد که زمان ماندگاری آلاینده‌های مختلف در آن، طولانی‌مدت است. از مهم­ترین آلاینده­های دریای خزر، فلزات سنگین می­باشند که از طریق ورود فاضلاب­های شهری، صنعتی، کشاورزی و نیز طی فرایندهای طبیعی فرسایش و رسوب وارد این اکوسیستم می­شوند و می­توانند براساس غلظت، سمیت و تنوع گونه­ای، آسیب­های مختلفی را به اکوسیستم­های آبی وارد نمایند (35) .فلزات می­توانند در طول زمان در رسوبات و بدن موجودات دریایی همچون سخت‌پوستان و صدف­ها تجمع یابند (32). توسعه‌ی مراکز صنعتی و جوامع انسانی باعث شده است که اثرات آلودگی­هایی با منشأ خشکی در سواحل دریای خزر گسترش‌یافته و انواع آلاینده‌ها در بخش‌های مختلف در بستر و سواحل از روند روبه رشدی برخوردار باشند، بطوریکه بررسی آلاینده­ها در رسوبات و آبزیان اکوسیستم خزر می­تواند بیانگر روند تغییرات آلاینده­ها بخصوص آلاینده­های پایدار مانند فلزات سنگین، جهت پایش کیفیت این اکوسیستم در بخش­های زیستی و غیرزیستی باشد (41). ازجمله آبزیان ساکن در دریای خزر گاماروس­ها هستند که این ناجورپایان (Amphipoda) از رده سخت‌پوستان بوده و در سواحل جنوبی دریای خزر به‌وفور یافت می­شوند. این موجودات نور گریز، بیشتر در بستر محیط‌های آبی زیست می­نمایند (19). از فراوانترین ناجورپایان حاشیه­ی دریای خزر، جنس پنتو گاماروس است که گونه Pontogammarus maeoticus،گونه‌ی غالب سواحل خزر می­باشد. گاماروس­های خزر ازنظر بوم‌شناختی بسیار بااهمیت هستند، چراکه به‌طور طبیعی مورد تغذیه بسیاری از ماهیان باارزش اقتصادی ازجمله تاس ماهی، ماهی سوف، اردک‌ماهی و کپور قرار می­گیرند (16). بررسی و پایش وضعیت کیفی رسوبات و کفزیانی چون گاماروس در مناطق بندری و توریستی در سواحل دریای خزر، باتوجه به گستردگی منابع آلاینده در این نواحی، به لحاظ اکولوژیکی بسیار باارزش است. ازاین‌رو این پژوهش به‌منظور ارزیابی میزان آلودگی رسوبات سطحی مناطق بندری و توریستی به فلزات سنگین سرب، روی، کبالت و کروم و تجمع آن­ها در گونه Pontogammarus maeoticus در سواحل خزر و مقایسه­ی نتایج این مطالعه با استانداردهای جهانی و نتایج دیگر مطالعات انجام‌شده است.

مواد و روشها

این مطالعه در سواحل دریای خزر که بطول تقریبی حدود 270 کیلومتر است، از بندر آستارا تا چابکسر انجام شد و نمونه‌برداری از رسوبات و گاماروس­های سواحل دریای خزر در استان گیلان در بهار 1392 صورت گرفت. نمونه­ها از 5 ایستگاه در سواحل رضوانشهر، انزلی، کیاشهر، چمخاله و چابکسر در محدوده‌ی فعالیت­های بندری و تمرکز فعالیت­های انسانی که احتمال ورود مواد آلاینده در آن‌ها وجود داشت، انتخاب شدند (شکل1). موقعیت جغرافیایی هریک از ایستگاه­ها در جدول 1 آمده است.

موقعیت ایستگاه­های نمونه‌برداری براساس توان دسترسی به ایستگاه، همگن بودن منطقه و توان دسترسی به گونه­های موردمطالعه مورد ارزیابی قرارگرفت. پیش از نمونه‌برداری تمام ظروف با محلول شوینده شسته و به مدت 24 ساعت داخل ظرف حاوی اسید نیتریک 5 درصد قرارگرفتند و سپس با آب دو بار تقطیر آبکشی شدند (38).

 

جدول 1- مختصات جغرافیایی ایستگاه‌های موردمطالعه

شماره ایستگاه

نام ایستگاه 

مختصات جغرافیایی 

فعالیت‌های انسانی 

1

رضوانشهر

49º 11' 07"E    37º 34' 47"N

گردشگری -  صنعتی

2

انزلی

49º 32' 39"E    37º 28'04" N

بندری -  گردشگری

3

کیاشهر

49º 58' 50"E    37º 25' 42"N

بندری – گردشگری

4

چمخاله

50º 16' 07"E    37º 13' 24"N

بندری  -  گردشگری

5

چابکسر

50º 32' 44"E    36º 59' 32"N

گردشگری

 

 

نمونه‌برداری گاماروس: براساس بررسی­های اولیه در خصوص تراکم موجودات درهر ایستگاه، نمونه‌های گاماروس به وزن تقریبی 50 تا 70 گرم، بااستفاده از الک با چشمه‌ی 1 میلی‌متری و با سه تکرار جمع­آوری شدند.

 

 

 

 

 

 

شکل1- موقعیت ایستگاه­های موردمطالعه در سواحل استان گیلان

نمونه­ها پس از شست‌وشوی اولیه با آب دریا، از الک به داخل ظروف مخصوص جابجا شدند و سپس ظروف حاوی نمونه در یخدان­های پلی‌اتیلنی حاوی یخ قرارداده شدند و به آزمایشگاه منتقل شدند (29). به‌منظور آماده‌سازی، نمونه­ها ابتدا با آب مقطر شستشو داده شدند و سپس حدود 15 گرم گاماروس در دمای 105 درجه سانتیگراد به مدت 24 ساعت قرارگرفت تا خشک شوند. پس از ارزیابی وزن خشک براساس رسیدن به وزن ثابت، نمونه­ها در هاون کوبیده و همگن شدند. در مرحله بعدی یک گرم از هرنمونه بااستفاده از ترازوی دیجیتال با دقت 0001/0 گرم توزین شده و 10 میلی‌لیتر اسید نیتریک غلیظ به همراه 2 میلی‌لیتر آب‌اکسیژنه به آن اضافه شد. سپس نمونه­ها جهت هضم اسیدی به مدت 3 ساعت در دمای 95 درجه سانتیگراد روی راکتور هضم قرارگرفتند (19) و محلول حاصل از هضم هریک از نمونه­ها توسط کاغذ صافی واتمن 42، صاف گردید و در بالن 25 میلی‌لیتری با آب دو بار تقطیر به حجم رسانده شد (9). پس از رسم خط کالیبراسیون بااستفاده از محلول­های استاندارد، نمونه­های هضم شده با کمک دستگاه ICP-OES مدل Liberty RL آنالیز شدند.

نمونه‌برداری از رسوبات: در هریک از ایستگاه­های نمونه‌برداری، برای برداشت رسوب از بیلچه پلاستیکی استفاده شد و نمونه‌برداری با تهیه 3 نمونه مرکب در طول تقریبی یک کیلومتر در هر ایستگاه از رسوبات سطحی در پیرامون نمونه­های گاماروس انجام شد. نمونه‌ها در ظروف پلی‌اتیلنی که قبلاً اسید شویی و سپس با آب دیونیزه آبکشی شده بودند قرارداده جمع‌آوری شدند. در زمان نمونه‌برداری تمامی نمونه‌ها در یخدان حاوی یخ­خشک نگهداری شد و در پایان به آزمایشگاه دانشکده منابع طبیعی دانشگاه گیلان منتقل گردید (20). به‌منظور آماده‌سازی نمونه­ها، رسوبات برداشت‌شده به مدت 48 ساعت در آون در دمای 80 درجه سانتیگراد قرارداده و بطور کامل خشک شدند. نمونه­های خشک‌شده بااستفاده از هاون چینی پودر شده و سپس از الک 63 میکرون عبور داده شدند. جهت هضم رسوبات، 10 میلی‌لیتر مخلوط اسید نیتریک خالص غلیظ (65 درصد) و اسیدکلریدریک به نسبت 4:1 به یک گرم رسوب خشک‌شده افزوده شد (42). سپس نمونه­های رسوب بااستفاده از راکتور هضم (Digesting Reactor) در دمای 40 درجه به مدت 2 ساعت و باردیگر به مدت 3 ساعت در دمای 140 درجه هضم شدند. پس‌ازآن نمونه­ها در دمای اتاق قرار داده شدند. از آب دیونیزه جهت رقیق­سازی استفاده شد و نمونه­ها به حجم 50 میلی‌لیتر رسانده شدند. نمونه­ها بااستفاده از کاغذ صافی واتمن 42 میکرون فیلتر شده و به حجم رسانده شدند (7). آنالیز غلظت فلزات سنگین در نمونه­های رسوب بااستفاده از دستگاه ICP-OES مدل Liberty RL انجام شد.

پردازش داده‌ها: پس­از دریافت نتایج، به‌منظور مطالعات آماری در ابتدا داده‌های هرایستگاه با سه تکرار وارد نسخه 23 نرم‌افزارSPSS شد و از آزمون Shapiro-wilk جهت بررسی نرمال بودن داده­ها استفاده گردید. پس­از نرمال بودن داده‌ها (05/0geo)(Geochemical Accumulation Index) براساس رابطه (1) استفاده گردید (27).

                ] (Igeo=Log2[ C n/(1.5×Bn   رابطه(1)

که در این فرمول، Cn، غلظت فعلی فلز سنگین در رسوبات و Bn، غلظت زمینه­ای فلز سنگین در پوسته زمین است. ضریب 5/1 به جهت کمینه کردن اثر تغییر احتمالی در غلظت‌های زمینه که بطور معمول، به تغییرات سنگ‌شناسی رسوبات و تأثیر عوامل زمینی نسبت داده می­شود، منظور شده است. در جدول 2 شدت آلودگی رسوبات بااستفاده از مقادیر Igeo نمایش داده‌شده است. دراین مطالعه جهت تعیین درجه آلودگی رسوبات به فلز سنگین، از مقادیر به‌کاررفته در مطالعه نصرآبادی و همکاران (2010) در سواحل دریای خزر، به‌عنوان غلظت زمینه‌ای فلزات استفاده شد (28).

 

جدول 2- درجه‌بندی آلودگی رسوبات به فلزات سنگین براساس شاخص تجمع ژئوشیمیایی مولر

مقادیرIgeo

Igeo0 

1geo≤ 0 

1geo≤2 

2 geo≤ 3 

3geo≤4 

4   geo≤  5 

5 < Igeo

میزان آلودگی

غیرآلوده

غیر آلوده تا متوسط

متوسط

متوسط تا زیاد

زیاد

زیاد تا شدید

آلودگی شدید


نتایج

براساس آنالیز نمونه­ها، میانگین غلظت فلزات در رسوبات سطحی و گاماروس در جدول های (3و 4) ارائه شده است. نتایج آزمون ANOVA یک‌طرفه نشان داد که غلظت فلزات سنگین موردمطالعه در رسوبات 5 ایستگاه، دارای تفاوت معنی‌داری است (05/0P<). بررسی نتایج روند توالی تغییرات غلظت فلزات در رسوبات تمام ایستگاه­ها نشان داد که توالی از الگوی تغییراتZn > Cr > Co > Pb  برخوردار بوده است و میانگین غلظت روی، کروم، کبالت و سرب در پنج ایستگاه به ترتیب 87/22، 72/16، 55/6 و 02/6 میکروگرم برگرم به دست آمد. بیشترین غلظت سرب به مقدار 33/7 میکروگرم برگرم و کمترین غلظت کروم، کبالت و روی به ترتیب به مقدار 06/9، 3/4 و 01/18 میکروگرم برگرم در ایستگاه کیاشهر مشاهده شد. بیشترین میزان کروم و کبالت در ایستگاه رضوانشهر به ترتیب با مقادیر 6/28 و 04/9 میکروگرم برگرم بدست آمد. در چابکسر، بیشترین میزان روی و کمترین مقدار سرب به ترتیب با غلظت 1/27 و 23/5 میکروگرم برگرم مشاهده گردید (جدول 3). نتایج آزمون ANOVA یک‌طرفه نشان داد که غلظت فلزات سنگین موردمطالعه در نمونه­های گاماروس ایستگاه­های مختلف، دارای تفاوت معنی‌داری است (05/0 P<). توالی غلظت فلزات در نمونه­های گاماروس براساس الگوی تغییرات Co Zn > Cr > Pb > مشاهده شد و میانگین روی، کروم، سرب و کبالت در گاماروس های پنج ایستگاه به ترتیب 68/8، 63/2، 13/1 و 94/0 میکروگرم برگرم به دست آمد. در نمونه‌های گاماروس ایستگاه چابکسر با بیشترین میزان کروم، سرب و کبالت به ترتیب با مقادیر 3/6، 7/1 و 21/1 میکروگرم برگرم گزارش گردید. بیشترین میزان روی در کیاشهر با غلظت 1/13میکروگرم برگرم و کمترین میزان کروم، سرب و کبالت به ترتیب با مقادیر 42/1، 7/0 و 7/0 میکروگرم هر سه در ایستگاه چمخاله مشاهده شدند. کمترین مقدار روی نیز با غلظت 04/3 در ایستگاه چابکسر بدست آمد (جدول 4).

 

جدول 3-میانگین غلظت فلزات (μg/g) در رسوبات(حروف متفاوت بیانگر تفاوت معنی‌دار غلظت در ایستگاه‌های مختلف است(05/0P <).

 

Pb

Cr

Co

Zn

رضوانشهر

c05/0 ±85/5

a2/0 ±6/28

a04/0 ±04/9

b05/0 ±04/26

انزلی

d25/0  ±49/5

c2/0 ±36/13

c04/0 ±02/6

d05/0 ±3/21

کیاشهر

a04/0± 33/7

e05/0 ±06/9

e11/0 ±3/4

e05/0 ±01/18

چمخاله

b04/0±   34/6

d05/0 ±85/11

d11/0 ±5/5

c05/0 ±03/22

چابکسر

d04/0±23/5

b15/0 ±76/20

b05/0 ±86/7

a05/0 ±1/27

میانگین±  انحراف معیار

04/0±  02/6

33/7 ±72/16

7/1 ±55/6

05/0 ±87/22

جدول4 -میانگین غلظت فلزات (μg/g) در نمونه‌های گاماروس(حروف متفاوت، نشانگر تفاوت معنی‌دار غلظت فلزات در ایستگاه‌های مختلف است(05/0P <).

 

Pb

Cr

Co

Zn

رضوانشهر

b02/0 ±51/1

b08/0 ±09/2

b05/0 ±93/0

c1/0 ±1/9

انزلی

d01/0 ±81/0

c05/0 ±65/1

b05/0 ±81/0

b15/0 ±1/12

کیاشهر

c01/0 ±9/0

c1/0 ±7/1

b05/0 ±95/0

a06/0 ±1/13

چمخاله

e01/0 ±7/0

d02/0 ±42/1

b05/0 ±74/0

d02/0 ±02/6

چابکسر

a04/0 ±7/1

a01/0 ±30/6

a05/0 ±21/1

e04/0 ±04/3

میانگین±  انحراف معیار

42/0 ±13/1

91/1 ±63/2

17/0 ±94/0

89/3 ±68/8

جدول 5 - همبستگی بین غلظت فلزات مختلف در رسوبات وگاماروس

گاماروس

رسوب

Pb

Cr

Co

Zn

Pb

**91/0r =

004/0P =

 

 

 

Cr

 

**82/0r =

001/0P =

 

 

Co

 

 

*52/0r =

0P =

 

Zn

 

 

 

**77/0r =

004/0P =

           

* همبستگی با احتمال خطای کمتر05/0معنی‌دار است.**همبستگی با احتمال خطای کمتر01/0معنی‌دار است.

 

براساس آنالیز آماری پیرسون، همبستگی قوی بین فلز سرب (91/0r =) و کروم (82/0r =) و نیز همبستگی مثبتی میان فلز کبالت (52/0r =)، روی (77/0r =) در رسوبات و نمونه‌های گاماروس ایستگاه‌های مختلف برقرار بوده است. (جدول5). نتایج محاسبه شاخص زمین انباشت مولر  مطابق جدول6 نشان می‌دهد که فلزات روی، کروم، کبالت و سرب در 5 ایستگاه موردبررسی، > Igeo0 قراردارند.

جدول 6- درجه‌بندی آلودگی رسوبات به فلزات سنگین موردمطالعه

 

Co

Cr

Zn

Pb

مقادیرIgeo

<

<

<

<

بحث

مقایسه بین غلظت فلزات سنگین در رسوبات ایستگاه­های مختلف نشان می­دهد که مقادیر قابل‌توجهی از فلزات موردمطالعه در رسوبات ساحلی انباشته‌شده‌اند و وجود اختلاف معنی­دار بین غلظت فلزات در ایستگاه­های مختلف مطابق جدول (3) نشان‌دهنده تأثیرگذاری منابع مختلف آلاینده­ها در منطقه می­باشد. باتوجه به اینکه گاماروس­ها در رسوبات مناطق ساحلی زندگی می­کنند، به دلیل رژیم غذایی ریزه‌خواری به‌شدت در معرض آلاینده­هایی قراردارند که در رسوبات تجمع می­یابند. در مطالعات اکولوژیکی، جذب زیستی یکی از مهمترین مباحث مهم در ارزیابی کیفی اکوسیستم­ها به شمار می­رود که به عوامل متعددی مانند خصوصیات فیزیکو شیمیایی نظیر، pH و درجه حرارت وابسته می­باشد. اما همواره نوع عنصر و ضروری بودن آن‌ها در چرخه‌ی زیستی توانسته است نقش قابل‌ملاحظه‌ای در فرایند جذب زیستی ایفا کند (23). در بین عناصر موردمطالعه، عنصر روی به‌عنوان یک عنصر ضروری با میانگین غلظت 68/8 بیش از 3 برابر کروم، بیش از 5/7 برابر سرب و بیش از 9 برابر کبالت، از بیشترین تجمع زیستی در بین عناصر موردمطالعه برخوردار بوده است. اگرچه غلظت بالای روی در بدن گاماروس­ها می‌تواند به غلظت بالای این عنصر در رسوبات وابسته باشد اما تمایل این عنصر برای اتصال به گروه سولفیدریل
(R-SH) در متالوتیونین­ها که به‌عنوان منبع تأمین عناصر ضروری برای فعالیت‌های آنزیمی نقش مهمی دارند نیز مورد توجه می‌باشد (11 و 33). البته این عنصر در کنار مس علاوه بر میل ترکیبی با گروه‌های گوگردی با گروه‌های اکسیژنی و نیتروژنی نیز از میل ترکیبی مناسبی برخوردار می‌باشند که بر همین اساس در ساختار گروه‌های نکلئوفیل اسیدهای نوکلئیک، پپتیدها و پروتئین­ها نیز وجود دارند و در فعالیت‌های آنزیمی، متابولیسم، تولیدمثل و تنظیم اسمزی نقش مهمی ایفا می‌کنند (40). اگرچه وجود برخی از عناصر برای فرایند‌های زیستی ضروری می‌باشند (2) اما مطالعات نشان می‌دهند که تجمع عناصر ضروری با غلظت‌های بالا نیز در بدن موجودات زنده ایجاد مسمومیت می‌نمایند (2و 34). پس از عنصر روی، جذب زیستی گاماروس برای عنصر کروم با میانگین غلظت  μg/g62/2 و سپس عنصر سرب با میانگین غلطت μg/g 13/1 به ترتیب در اولویت­های جذب دوم و سوم قرار می­گیرند. کروم یکی از عناصری است که منبع آلودگی آن بیشتر به صنایع وابسته است و به دو شکل 6 ظرفیتی و 3 ظرفیتی در محیط‌زیست یافت می‌شود. کروم 6 ظرفیتی، بسیار سمی و سرطان­زا اما ناپایدار است و به‌راحتی به عنصر 3 ظرفیتی تبدیل می­شود. کروم 3 ظرفیتی نه‌تنها سمی نیست بلکه در فعالیت­های زیستی نظیر متابولیسم چربی­ها، پروتئین­ها و انسولین نقش دارد (8). باتوجه به غلظت μg/g 72/16 عنصر کروم در رسوبات، میتوان نتیجه گرفت که وجود صنایع کوچک و بزرگ و صنایع فلزی و آبکاری در شهرک­های صنعتی اطراف منطقه، نقش مهمی در افزایش غلظت این آلاینده دارند. ازطرفی همبستگی مثبت و معنی‌دار این عنصر در رسوب و گاماروس توان انتقال این عنصر در زنجیره غذایی را نشان می­دهد. باتوجه به اینکه ضریب جذب کروم 6 ظرفیتی این عنصر تا 10 برابر بیشتر از شکل 3 ظرفیتی آن گزارش‌شده است (11)، نگرانی مربوط به آلوده بودن مناطق به کروم 6 ظرفیتی با منشأ صنعتی و جذب زیستی آن در سواحل را نمی‌توان به‌دوراز انتظار دانست. پس از کروم در بین عناصر موردمطالعه، کبالت با میانگین غلظت  μg/g55/6 و سرب با میانگین غلظت  μg/g02/6 در رسوبات، از یک دامنه­ی نزدیک به هم را برخوردار بودند، اما علی‌رغم اینکه عنصر سرب یک عنصر غیرضروری زیستی شناخته‌شده است و غلظت آن در رسوبات بستر به نسبت کمتر از کبالت است اما از وضعیت جذب زیستی بالاتری برخوردار می­باشد. در این بخش شاید می‌توان به شکل‌های آلی این عنصر در رسوبات اشاره کرد که در مقایسه با شکل‌های معدنی از ضریب جذب بیشتری برخوردار می­باشند (13 و 36). باتوجه به آسیب­های جدی ناشی از سرب مانند آسیب‌رسانی به سیستم عصبی، سیستم ایمنی کلیه­ها و جانشینی سرب بجای کلسیم در استخوان­ها، تجمع زیستی این عنصر در کفزیان و انتقال آن در زنجیره­ی غذایی، تهدیدی جدی برای سلامت اکوسیستم و انسان به‌عنوان مصرف‌کننده‌ی نهایی به شمار می‌رود (1). نتایج به‌دست‌آمده از آنالیز آماری نشان می­دهد که اختلاف معنی­داری بین غلظت سرب در گاماروس و رسوبات در تمامی ایستگاه­ها دیده می­شود (05/0P< ). این موضوع، وجود منابع مستقل تأثیرگذار بر آلودگی مناطق موردمطالعه را نشان می­دهد. باتوجه به وجود منابع متعدد طبیعی و مصنوعی برای آلودگی سرب، تغییرات بار آلودگی در سواحل استان گیلان، متأثر از انواع پساب­های کشاورزی، صنعتی، حمل‌ونقل جاده­ای و دریایی در حاشیه‌ی نوار ساحلی، تمرکز جوانع انسانی در کنار تأثیرپذیری از منابع طبیعی بویژه بهره‌برداری منابع سرب و روی از حوضه‌ی آبخیز سفیدرود می‌باشند. باتوجه به جهت جریان­های دریایی خزر که از غرب به شرق می­باشند، آلودگی رودخانه‌ها و سایر منابع آلاینده در غرب، می‌توانند مناطق شرقی مانند چمخاله و چابکسر را تحت تأثیر قرار دهند (5). در مناطق غربی اثر انتقال بار آلودگی رودخانه‌های منتهی به تالاب انزلی، حمل‌ونقل دریایی و فعالیت‌های بندری در بنادر انزلی و آستارا، تمرکز جوامع ساحلی، وجود کارخانه‌ی چوب و کاغذ، نیروگاه سیکل ترکیبی در کنار بار آلودگی دریافتی از کشور آذربایجان می­توانند از منابع مؤثر برآلودگی ایستگاه‌های غربی رضوانشهر و انزلی باشند (24). عنصر روی نیز با غلظت بالایی در نوار ساحلی وجود دارد که مراکز صنعتی کوچک و بزرگ محلی، سموم کشاورزی، مدیریت ناقص پسماند­های شهری و صنعتی از منابع تأمین‌کننده مصنوعی این عنصر می­باشند که در کنار منابع طبیعی ورودی این عنصر نقش دارند (14).

 

جدول 7- مقایسه غلظت فلزات سنگین (μg/g) در رسوبات با سایر مطالعات

منطقه 

سرب 

کبالت 

کروم 

روی 

منبع 

دریای خزر

18

-

2/85

3/85

 (12)

سواحل بوشهر

5/21

-

-

2/26

 ( 34)

چین

7/34

-

4/101

1/131

 (15)

تالاب انزلی

24

22

118

120

 (14)

کره

24/3-02/1

-

11/4-5/0

61/64-08/40

 (10)

تالاب میقان-اراک

-

60-10

-

263-64

 (37)

یونان

77

-

47

184

(11)

خور احمدی

14/2

24/12

-

-

(6)

رودخانه Liao- چین

-

4/23

-

-

(20)

تالاب انزلی

04/59

 

85

-

(31)

سواحل بوشهر

12/21

-

-

19/29

(3)

گیلان- دریای خزر

02/6

55/6

72/16

87 /22

مطالعه حاضر

 

میانگین غلظت سرب با مقدار  μg/g02/6 در مطالعه کنونی از میانگین غلظت سرب گزارش‌شده در سواحل خزر توسط دمورا و همکاران (2004) و نیز پایدار و همکاران (2003) کمتر می­باشد(12و 31). اما همین مقدار آلودگی نیز از غلظت سرب گزارش‌شده توسط عبداله پور و همکاران (2012) در رسوبات خور احمدی در جنوب ایران بیشتر می‌باشد (6). وضعیت آلودگی روی نیز مطابق با جدول (7) در بین مطالعات موردبررسی در داخل و خارج از کشور کمتر از همه قرارداشت. باتوجه به اینکه این عنصر یکی از عناصر ضروری زیستی است، در مقایسه باسایر سواحل از وضعیت نسبتاً مناسبی برخوردار است. نتایج بدست آمده، نشان می‌دهد که مقادیر فلز روی در ایستگاه‌های غربی و شرقی نسبت به ایستگاه‌های مرکزی از غلظت بیشتری برخوردار می‌باشند. منابع روی و سرب بخشی وابسته به فرسایش خاک و بخشی دیگر وابسته به منابع مصنوعی مانند صنایع فلزی، آبکاری و فعالیت‌های صنعتی می­باشند (18). در بخش غربی و ایستگاه رضوانشهر وجود کارخانه چوب و کاغذ و نیروگاه سیکل ترکیبی و فاضلاب تخلیه‌شده در رودخانه­های منطقه بالاخص رودخانه شفا رود را می­توان از عوامل تأثیرگذار برای تغییر غلظت کروم نسبت به سایر ایستگاه مرتبط دانست (24). غلظت کبالت نیز می­تواند وابسته به مصرف سوخت‌های فسیلی و نیروگاه رضوانشهر باشد (37). احداث سد شفا رود و عملیات خاکبرداری در عرصه‌های منابع طبیعی و انتقال از طریق رودخانه­های اطراف ازجمله رودخانه شفا رود نیز می­تواند برافزایش غلظت این عنصر مؤثر باشند. البته این الگوی تغییرات با در نظرگرفتن کاربری کشاورزی مشابه برای تمام ایستگاه­ها، اثرات مهم سدسازی برروی رودخانه شفا رود در غرب و اثرات سدسازی بر روی رودخانه پل­رود در شرق، می­توانند اثر منابع طبیعی این آلاینده­ها را تقویت کند. اثرات نامطلوب کبالت در شکل‌های رادیواکتیو و جایگزینی به‌جای کلسیم از مشکلاتی است که در خصوص این عنصر گزارش‌شده است (26). براساس مطالعات موردبررسی در جدول (7) میانگین غلظت کبالت در مطالعه‌ی حاضر از سایر مطالعات کمتر می­باشد. اما غلظت کروم از میزان اندازه‌گیری شده این فلز در رسوبات سواحل کره توسط چوون و هیون (2012) بیشتر می­باشد (10).

 

 

جدول 8- مقایسه غلظت فلزات سنگین (μg/g) در رسوبات با استانداردهای جهانی

منبع 

Zn

Co

Cr

Pb

 

(17)

121

-

4/43

8/35

SQGs(TEC)

(17)

459

-

111

128

SQGs(PEC)

(21)

150

-

81

47

NOAA(ERL)

(21)

410

-

370

218

NOAA(ERM)

مطالعه حاضر

87/22

55/6

72/16

02/6

 

 

جدول 9-مقایسه غلظت فلزات سنگین (μg/g) در نمونه­های گاماروس با استانداردهای جهانی

منبع 

Zn

Co

Cr

Pb

 

(13)

50

-

20

2

UK(MAFF)

(32)

150

-

10

5/1

NHMRC

(36)

100

-

1

5/0

FAO

مطالعه حاضر

68/8

94/0

63/2

13/1

 

 

در (جدول 8)، مقایسه بین نتایج این مطالعه باحد مجاز توصیه‌شده فلزات در رسوبات توسط دو استاندارد بین‌المللی NOAA و SQGs انجام ‌شده است (17و 21). استاندارد SQGs بادو شاخص غلظت احتمال تأثیر PEC  (Probable Effect Concentration) و غلظت آستانه تأثیر TEC (Threshold Effect Concentration) و استاندارد NOAA با شاخص­های دامنه اثر متوسط ERM  (Effects Range Meadian) و دامنه اثر کمERL  (Effects Range Low) تعریف ‌شده‌اند، بطوریکه ERL نشان­دهنده کمترین میزان تأثیر و شاخص TEC نشان­دهنده آستانه تأثیر غلظت می­باشند. براساس این جدول میزان روی، سرب و کروم در رسوبات 5 ایستگاه کمتر از حد استانداردهای جهانی قرارداشتند که بیانگر غیرآلوده بودن رسوبات منطقه‌ی موردمطالعه است. همچنین در جدول6 نتایج شاخص تجمع زمین انباشت مولر برای کلیه‌ی فلزات در تمامی ایستگاه­ها کمتر از صفر بدست آمد که بیانگر بی­خطر بودن رسوبات ایستگاه­های موردمطالعه ازنظر آلودگی به فلزات روی، سرب، کروم و کبالت می­باشد. از مقایسه­ی میزان فلزات مشاهده‌شده در گاماروس با استانداردهایFAO ،  MAFF ( Ministry of Agriculture, Fisheries and Food)، NHRMC (Australian National Health and Medical Research Council)(جدول9)، میزان سرب و کروم از حدود استاندارد FAO، فراتر است. بالاتر بودن غلظت عناصر در رسوب نسبت به گاماروس درهر ایستگاه نشان می­دهد، باوجود اینکه گاماروس­ها توانایی جذب فلزات سنگین را دارا هستند، اما نمی­توانند بعنوان شاخص برای پایشگری زیستی فلزات سنگین محسوب شوند. ازآنجایی که ناجورپایان دارای کاروتنوئید و اسید چرب ضروریDHA  و EPA هستند و نقش مهمی را در اکوسیستم­های آبی به‌عنوان غذا برای ماهیان، پرندگان و پستانداران دریایی ایفا می­کنند (25) و باتوجه به اینکه گاماروس در رژیم غذایی بسیاری از ماهیان خزر نظیر ماهیان خاویاری، سوف و کپور وجود دارد و ازاین‌گونه به‌عنوان غذای زنده در پرورش ماهیان سرد آبی نیز استفاده می‌شود   (4)، همواره امکان انتقال فلزات از طریق این‌گونه در زنجیره­های غذایی اکوسیستم­ها وجود دارد و این امر می­تواند تهدیدی برای سلامت زیستمندان منطقه باشد.

  1. 1. بدری، ن.، امراللهی بیوکی، ن.، و رنجبر، م.، 1395. مطالعه‌ی رفتارجهت‌گیری خرچنگ منزوی(Heller, 1865)   savarus Diogenes  تحت­تأثیر نشانه‌های شیمیایی و آلودگی سرب، مجله پژوهشهای جانوری، 29(3)، صفحات 325-336.

    2. حسینی، م.، نبوی، م.، گلشنی، ر.، نبوی، ن.، و رئیسی سرآسیاب، ع.، 1394. آلودگی فلزات سنگین (نیکل، مس، سرب، کبالت و کادمیوم) در رسوب و بافت‌های کبد و ماهیچه کفشک ماهیPsettodes erumei در استان بوشهر، خلیج‌فارس، مجله پژوهشهای جانوری، 28(4)، صفحات 449-441.

    3. حیدری چهارلنگ، ب.، ریاحی بختیاری، ع.، یاوری، و.، و سلحشور، س.، 1390. بررسی اندازه‌گیری غلظت فلزات سنگین کادمیوم، سرب و روی در صدف‌های دوکفه‌ای Saccostrea cuculata وSolen brevis مناطق بین جزر و مدی بندرلنگه، مجله آبزیان و شیلات، 2(7)، صفحات46-58.

    4. عظیمی، ع.، حسینی، س. ع.، سوداگر، م.، اصلان پرویز، ح.، 1390. جایگزینی پودرگاماروس بابخشی از پودر ماهی کیلکای دریای خزر بر عملکرد رشد، ضریب تبدیل غذایی و بقاء بچه ماهیان قزل‌آلای رنگین‌کمان (Oncorhynchus mykiss)، مجله علمی شیلات ایران، 20(3)، صفحات63-74.‎

    5. لرستانی، ق.، 1391. هیدرودینامیک دریای خزر و تأثیر آن بر مورفولوژی خط ساحلی دلتای سفیدرود، رسالة دکترای جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی، دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهران،72 صفحه.                                                                                                                                                                                    

     

    1. Abdolahpur, M. F., Peery, S., Karami, O., Hosseini, M., Bastami, A. A., and Ghasemi, A., F., 2012. Distribution of Metals in the Tissues of Benthic, Euryglossa orientalis and Cynoglossus arel., and Bentho-Pelagic, Johnius belangerii., Fish from Three Estuaries, Persian Gulf. Bull Environment Contamantal Toxicology. 18, PP: 319-32.
    2. Abdul-Wahab, S. A., and Jupp, B. P., 2009. Levels of heavy metals in subtidal sediments in the vicinity of thermal power/desalination plants: a case study, Desalination. 244, PP: 261-282.
    3. Ahmed, K., Mehedi, Y., Haque, R., and Mondol, P., 2010. Heavy metal concentrations in some macrobenthic fauna of the Sundarbans mangrove forest, south west coast of Bangladesh. Environmental Monitoring and Assessment. 177, PP: 505-514.
    4. ASTM E1022 – 94, 2013. Standard guide for conducting bioconcentration tests with fishes and saltwater  bivalve molluscs. ASTM International, West Conshohocken,PA. Available in: www.astm.org.
    5. Choon, K. N., and Hyun, J. P., 2012. Distribution of heavy metals in tidal flat sediments and their  bioaccumulation  in the crab Macrophthalmus japonicas in the coastal areas of Korea. Geosciences  Journal. 16, PP: 153-164.
    6. Christophoridis, C., Dedepsidis, D., and Fytainos, K., 2009. Occurrence and distribution of  selected heavy  metals in the surface sediments of Thermaikos Gulf, N. Greece.Assessment using pollution indicators. Journal of Hazardous Materials .168, PP: 1082-1091.
    7. De Mora, S., Sheikholeslami, M. R., Wyse, E., Azemard, S., and Cassi, R., 2004. An assessment of metal contamination in coastal sediments of the Caspian Sea. Marine Pollution Bulletin. 48, PP: 61-77.
    8. Elnabris, K. J., Muzyed, S. K., and El-Ashgar, N. M., 2013. Heavy metal concentrations in some commercially important fishes and their contribution to heavy metals exposure in Palestinian people of Gaza Strip (Palestine). Journal of the Association of Arab Universities for Basic and Applied Sciences. 13(1), PP: 44-51.
    9. Esmaeilzadeh, M., Karbassi, A., and Moattar, F., 2016. Assessment of metal pollution in the Anzali Wetland sediments using chemical partitioning method and pollution indices. Acta Oceanologica Sinica.35(10), PP: 28-36.
    10. Gao, X., and Chen, C. T. A., 2012. Heavy metal pollution status in surface sediments of the coastal Bohai Bay . Water Research 46, PP: 1901-1911.
    11. Ghareyazie, B., and Mottaghi, A., 2012. Studing Pontogammarus maeoticus among Southern coast  of  Caspian Sea . Middle-East Journal of Scientific Research. 12 (11), PP: 1484-1487.
    12. Hongyi, N., Wenjing, D., Qunhe, W., and Xingeng, C., 2009. Potential toxic risk of heavy metals from sediment of the Pearl River in South China. J Environment Science. 21 (8), PP: 1053-1058.
    13. Karbassi, A. R., Monavari, S. M., Nabi Bidhendi, G. h. R., Nouri, J., and Nematpour, K., 2008. Metal pollution assessment of sediment and water in the Shur River. Environmentental Monitoring and Assessment.147(1-3), PP:107-116.
    14. Lewtas, K. L. M., Birch, G. F., and Foster-Thorpe, C., 2014. Metal accumulation in the greentail prawn,  Metapenaeus bennettae, in Sydney and port Hacking estuaries, Australia. Environmental Science and Pollution Research .21(1), PP:704-716
    15. Lin, C., Wang, J., Liu, S., He, M., and Liu, X., 2013. Geochemical baseline and distribution of cobalt, manganese, and vanadium in the Liao River Watershed sediments of China. Journal Geosciences. 17(4), PP: 455-464.
    16. Long, E. R., Robertson, A., Wolfe, D. A., Hameedi, J., and Sloane, G. M., 1995. Estimates of the spatial extent of sediment toxicity in major US estuaries. Environment Science and Technology. 30(12), PP: 3585-3592.
    17. Mollazadeh, N., Esmaili, A., and Ghasempouri, M., 2011. Distribution of Mercury in Some Organs of Anzali wetland Common cormorant (Phalacrocorax carbo). International Conference on Environmental Engineering and Applications. 2, PP: 190-195.
    18. Mohammadi, M., 2012. Biomonitoring Total Mercury in the Persian Gulf Using the Rock Oyster (Saccostrea cucullata). Caspian Journal of Environmental Sciences 10(2), PP: 145-155.
    19. Monte, M. C., and Fuente, E., 2009. "Waste management from pulp and paper production in the European Union." Waste management. 29(1), PP: 293-308.
    20. Moren M., Malde M.K., Olsen R.E., Hemre G.I., Dahl L., Karlsen O., and Julshamn K., 2007. Fluorine accumulation in Atlantic salmon (Salmo salar), Atlantic cod (Gadus morhua), rainbow trout (Onchorhyncus mykiss) and Atlantic halibut (Hippoglossus hippoglossus) fed diets with krill or amphipod meals and fish meal based diets with sodium fluoride (NaF) inclusion. Aquaculture. 269, PP: 525–531.
    21. Mukherjee, S., and Kaviraj, A., 2011. Ecotoxicological assessment of cobalt used as supplement in the diet of common carp Cyprinus carpio. Bulletin of environmental contamination and toxicology. 87(5), PP: 527-530.
    22. Muller, G., 1990. Chemical decontamination of dredged materials, Sludges, Combustion Residues, Soils and Other Materials Contaminated with Heavy Metals, in J.W. Patterson and R. Passino (eds.), Metals Speciation, Separation, and Recovery. 2, PP :447– 496.
    23. Nasrabadi, T., Bidhendi, G. N., Karbassi, A., and Mehrdadi, N., 2010. Evaluating the efficiency of sediment metal pollution indices in interpreting the pollution of Haraz River sediments, southern Caspian Sea basin. Environmental monitoring and assessment. 171(4), PP: 395-410.
    24. Neff, J. M., and Durell, G. S., 2012. Bioaccumulation of petroleum hydrocarbons in arctic amphipods in the oil development area of the Alaskan Beaufort Sea. Integrated environmental assessment and management, 8(2), PP: 301-319.
    25. Olsen, G. H., Coquillé, N., Le Floch, S., Geraudie, P., Dussauze, M., Lemaire, P., and Camus, L., 2016. Sensitivity of the deep-sea amphipod Eurythenes gryllus to chemically dispersed oil. Environmental Science and Pollution Research. 23(7), PP: 6497-6505.
    26. Paydar, M., Sharif Fazeli, M., Riahi, A., 2003. Determination of Heavy Metal Content in Astacus  Leptodactylu caspicus in Anzali Lagoon. Iranian Scientific Fisheries Journal. 12(2), PP: 1-14.
    27. Pourang, N., Dennis, J. H., and Ghoorchian, H., 2004. Tissue distribution and redistribution of trace elements in shrimp species with the emphasis on the roles of metallothionein. Ecotoxicology. 13, PP:519-533.
    28. Pourang, N., Richardson, C. A., Mortazavi, M. S., 2010. Heavy metal concentrations in the soft tissues of swanmussel (Anodonta cygnea) and surficial sedimentsfrom Anzali wetland, Iran. Environmental Monitoring and Assessment. 163, PP:195-213.
    29. Shah, S. L., 2010. Hematological changes in Tinca tinca after exposure to lethal and sublethal dose of  Mercury, Cadmium and lead. Iranian Journal of fisheries sciences. 9(3), PP: 434-443.
    30. Shokrzade, M., Saeedi Saravi, S. S., and Zehtab Yazdi, Y., 2009. Lindane residues in cultivated cucumber and in the most consumed fish in Caspian Sea, Iran. Toxicology and Industrial Heaith. 25 (8), PP: 517‐523.
    31. Sivaperumal, P., Sankar, T. V., and Nair, P. V., 2007. Heavy metal concentrations in fish, shellfish and fish products from internal markets of India vis-a-vis international standards. Food chemistry. 102(3), PP: 612-620.
    32. Sobhanardakani, S., and Jamshidi, K., 2015. Assessment of metals (Co, Ni, and Zn) content in the sediments of Mighan Wetland using geo-accumulation index. Iran J Toxicology. 30, PP: 1386-1390..g and Applications, 2, PP: 190-195.
    33. Soliman, Y. S., and Wade, T. L., 2008. Estimates of PAHs burdens in a population of ampeliscid amphipods at the head of the Mississippi Canyon (N. Gulf of Mexico). Deep Sea Research Part II: Topical Studies in Oceanography. 55(24), PP: 2577-2584.
    34. Unlu, S., Topcuglu, S., Alpar, B., Kirbasoglu, C., and Yilmaz, Y. Z., 2008. Heavy metal pollution in surface sediment and mussel samples in the Gulf of Gemlik. J. Environmental. Monitoring and  Assessment. 144, PP:178-169.
    35. Viarengo, A., and Nott, J., 1993. Mechanisms of heavy metal cation homeostasis in marine invertebrates. Comparative biochemistry and physiology. C. Comparative pharmacology and toxicology. 104(3), PP: 355-372.
    36. Veerasingam, S., Raja, P., Venkatachalapathy, R., Mohan, R., and Sutharsan, P., 2010. Distribution of petroleum hydrocarbon concentration in coastal sediment along Tamilnadu Coast, India. Carpathian Journal of Earth and Environmental Sciences. 5, PP: 5-8.
    37. Yap, C. K., Ismail, A., Tan, S. G., and Omar, H., 2002. Correlations between speciation of Cd, Cu, Pb and Zn in sediment and their concentrations in total soft tissue of green-lipped mussel Perna. Environment International. 28, PP: 117.126.
دوره 30، شماره 4
بهمن 1396
صفحه 471-482
  • تاریخ دریافت: 06 دی 1395
  • تاریخ بازنگری: 13 اردیبهشت 1396
  • تاریخ پذیرش: 25 مرداد 1396