رژیم غذایی و شاخص های تغذیه ای سیاه ماهی فلس ریز (Capoeta damascina) در رودخانه سزار (استان لرستان)

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانش آموخته

2 هیئت علمی

27312

چکیده

این مطالعه با هدف بررسی شاخص های غذایی سیاه ماهی فلس ریز (C. damascina) در رودخانه سزار، از رودخانه های استان لرستان صورت گرفت. نمونه برداری به صورت ماهیانه از تیر تا آذر 1390 و با استفاده از تورهای پرتابی (سالیک) با چشمه های مختلف و تور انتظاری با چشمه 50 میلیمتری صورت گرفت. جهت آنالیز رژیم غذایی، 128 نمونه از گونه C. damascina مورد بررسی قرار گرفتند. این نمونه ها در دامنه طولی 18 تا 33 سانتی متر و دامنه وزنی بین 76 تا 519 گرم قرار داشتند. میزان شاخص طول نسبی روده (RLG) در این گونه به طور میانگین 07/0±33/5 می باشد که گیاهخوار بودن (پریفیتون خوار) آن را مشخص می کند. میزان شاخص گاستروسوماتیک (GI) به طور میانگین 002/0±13/0، میزان شاخص فاکتور وضعیت (K)، 01/0±41/1، میزان شاخص شدت تغذیه (IF) 77/20±96/340 و شاخص شاخص خالی بودن روده (CV) 47/5 می باشد. جنس های Navicula Cymbella, Diatoma, و Nitzschia به عنوان غذای اصلی، جنس های Fragillaria ،Microspora Pinnularia,Gomphonema, Oscillatoria, Pediastrum, Rhoicosphenia, Acnanthidium, Tribonema, Melosira, Surirella, Achnanthes, Lyngbya, Scenedesmus, به عنوان غذای فرعی و جنس های Ulothrix، Gyrosigma،Spirogyra و Closterium به عنوان غذای اتفاقی مشخص شدند.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Diet and feeding indices of small scale sardeh fish(Capoeta damascina) in Sezar River (Lorestan province)

نویسنده [English]

  • mohammad zakeri 2

چکیده [English]

This study conducted to survey the feeding indices of small scale sardeh fish (C. damascina) in Sezar river of Lorestan Province. Montely sampling was done from Julay to December 2011 and by Purse seine net with different mesh size and gill net with 50 mm mesh size. For diet analysis, 128 number of C. damascina was used. The length and weight of sampled fishes was in renges of 18 to 33 cm and 76 to 519 g, respectively. The average of RLG index was 5.33±0.07 that specified the herbivory or prephyton feeder. The mean of gastro- somatic index, condition factor (K), index of fullness (IF) and vacuity index (CV) was 0.13± 0.002, 1.41± 0.01, 340.96±20.77 and 5.47, respectively. The genera Navicula, Cymbella, Diatoma and Nitzschia were identified as the main food, the genera Fragillaria, Microspora, Pinnularia, Gomphonema, Oscillatoria, Pediastrum, Rhoicosphenia, Acnanthidium, Tribonema, Melosira, Surirella, Achnanthes, Lyngbya, Scenedesmus as the supplementary food and the genera Ulothrix, Gyrosigma, Spirogyra and Closterium as the incidental food of C. damascina.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Sezar River
  • feeding
  • indicies
  • Capoeta damascina

رژیم غذایی و شاخص­های تغذیه­ای سیاه­ ماهی فلس ریز (Capoeta damascina) در رودخانه سزار (استان لرستان)

مهدی مرمضی1، محمد ذاکری1*، محمدتقی رونق2، پریتا کوچنین1 و مهسا حقی1 

1 خرمشهر، دانشگاه علوم وفنون دریایی خرمشهر، دانشکده منابع طبیعی دریا، گروه شیلات

2 خرمشهر، دانشگاه علوم وفنون دریایی خرمشهر، دانشکده علوم دریایی، گروه زیست دریا

تاریخ دریافت: 4/4/92                 تاریخ پذیرش: 29/10/92 

چکیده

این مطالعه با هدف بررسی شاخص­های غذایی سیاه ماهی فلس­ریز (C. damascina) در رودخانه سزار، از رودخانه های استان لرستان صورت گرفت. نمونه­برداری بصورت ماهیانه از تیر تا آذر­1390 و با استفاده از تورهای پرتابی (سالیک) با چشمه­های مختلف و تور انتظاری با چشمه 50 میلیمتری صورت گرفت. جهت آنالیز رژیم غذایی، 128 نمونه از گونه C. damascina مورد بررسی قرار گرفتند. این نمونه­ها در دامنه طولی 18 تا 33 سانتی­متر و دامنه وزنی بین 76 تا 519 گرم قرار داشتند. میزان شاخص طول نسبی روده (RLG) در این گونه بطور میانگین 07/0±33/5 می باشد که گیاهخوار بودن (پریفیتون خوار) آن را مشخص می­کند. میزان شاخص گاستروسوماتیک (GI) بطور میانگین 002/0±13/0، میزان شاخص فاکتور وضعیت (K)، 01/0±41/1، میزان شاخص شدت تغذیه (IF) 77/20±96/340 و شاخص خالی بودن روده (CV) 47/5 می­باشد. جنس­های Navicula Cymbella, Diatoma, و Nitzschia بعنوان غذای اصلی، جنس­های Fragillaria ،Microspora Pinnularia,Gomphonema, Oscillatoria, Pediastrum, Rhoicosphenia, Acnanthidium, Tribonema, Melosira, Surirella, Achnanthes, Lyngbya, Scenedesmus, بعنوان غذای فرعی و جنس­های  Ulothrix ،Gyrosigma ،Spirogyra و Closterium بعنوان غذای اتفاقی مشخص شدند.

واژه­های کلیدی: شاخص­های غذایی، رودخانه سزار(استان لرستان)، سیاه ماهی فلس­ریز (Capoeta damascina)

* نویسنده مسئول، تلفن: 09166312609 ، پست الکترونیکی: zakeri.mhd@gmail.com

مقدمه 

 

امروزه بررسی غذا و اکولوژی تغذیه­ای ماهیان یکی از موضوعات مورد توجه است زیرا علاوه بر اطلاع از نقش عملی ماهی در درون اکوسیستم، دانستن نوع رژیم غذایی، غذای قابل دسترس و رفتار تغذیه­ای آنها نشان دهنده ساختار اجتماعی، الگوی پراکندگی و استراتژی زندگی آنها نیز می­باشد. بنابراین مجموعه چنین داده­های بنیادی بمنظور حفاظت از منابع طبیعی برای مدیریت موثر شیلاتی ارزش حیاتی دارد (2).

از آنجایی که ماهیان حلقه مهمی در شبکه غذایی در محیط­های آبی هستند، بررسی تغذیه آنها برای درک بهتر برهم کنش­های درون گونه­ای و بین گونه­ای مهم می­باشد. مشخص کردن محتویات معده به ما این اجازه را می­دهد که در مورد مصرف غذا، نوع تغذیه، همنوع خواری و حتی انتخاب زیستگاه توسط ماهیان اطلاعاتی را کسب کنیم (24 و 29) همچنین تجزیه و تحلیل عادات غذایی در بررسی روابط صید و صیادی، رقابت و پویایی در زنجیره غذایی ماهیان اهمیت دارد (11). در حدود 185 گونه ماهی در آبهای داخلی ایران وجود دارد که بطورعمده متعلق به 3 خانواده کپورماهیان (Cyprinidae) و دو خانواده سگ ماهیان جویباری (Balitoridae) و لوچ ماهیان (Cobitidae) می­باشند (4). خانواده کپورماهیان (Cyprinidae) متعلق به گروه ماهیان استخوانی و از بزرگترین خانواده­های آب شیرین با حدود 2420 گونه می­باشد (27). این خانواده دارای پراکنش وسیعی درجهان می­باشد (15 و 34). یکی از جنس­های این خانواده که در ایران نیازمند بررسی­های بیشتری می­باشد، جنس سیاه ماهی است (4). حدود 25 گونه سیاه ماهی در آفریقا، آسیای میانه، سوریه، ایران، ترکمنستان، حوضه دریاچه آرال، شمال هند و جنوب چین مشاهده و اختصاصاً در ایران نیز از این جنس گونه­های C.barroisi., C.buhsei, Capoeta capoet C. fussca, C.damacina, C.trout, C.aculata,  گزارش شده است (16). پراکنش وسیع جنس سیاه ماهی، احتمالاً به دامنه وسیع رژیم غذایی و کم توقعی آن، نبود قلمروطلبی و زندگی گله­ای آن بستگی دارد. در مورد زیست­شناسی سیاه ماهی اطلاعات زیادی موجود نیست، تنها مشخص شده است که مواد غذایی آنها شامل موجودات کفزی، لارو حشرات و گیاهان آبزی می­باشد (7) ولی غذای اصلی این ماهی­ها را پریفیتون­ها تشکیل می­دهند (5).

C.damascina یکی از گونه­های مهم و فراوان این جنس بوده که در کشورهای ایران، ترکیه، لبنان، سوریه، اردن و عراق انتشار دارد (21). این ماهی در اغلب حوزه­های آبریز ایران در استانهای کردستان، کرمانشاه، همدان، ایلام، لرستان، فارس، بوشهر، هرمزگان، خوزستان، چهارمحال و بختیاری، کرمان، یزد، خراسان و اصفهان انتشار دارد (21). از جمله این حوزه­ها می­توان به دریاچه نمک و مهارلو، رودخانه­های کارون، زاینده­رود، کر، حوضه­های سیرجان، کرمان، نائین، هرمز، لوت و هامون جازموریان اشاره کرد. از وی‍ژگی­های این گونه می­توان به وجود 3 خار سخت و 5 خار نرم در باله مخرجی، 3 تا 4 خار سخت و 8 تا 9 خار نرم در باله پشتی، وجود 70 تا 80 (بطور متوسط 75) فلس بر روی خط جانبی، تعداد خارهای آبششی بر روی اولین کمان 9 تا 12، مضرس بودن آخرین شعاع سخت باله پشتی اشاره کرد. زیستگاه این گونه در چشمه­ها، رودخانه ها و تالاب­ها با گیاهان آبزی و یا ریشه درختان بعنوان پناهگاه و در رودخانه­ها در مناطق با عمق 1 تا 5/1 متر و بستر ماسه­ای تجمع می­نمایند. این گونه ارزش صید ورزشی و تا حدی اقتصادی نیز دارد (4).

مطالعاتی بر روی عادات تغذیه­ای گونه­های مختلف سیاه ماهی انجام شده است (5 و 6). لکن بر اساس جستجوهای انجام شده تاکنون مطالعه­ای بر روی ماهیان رودخانه سزار و عادات و رژیم غذایی آنها انجام نشده است و از آنجایی که یکی از موارد مهم جهت بدست آوردن اطلاعات پایه در زمینه آبزیان، شناخت عادات تغذیه­ای آنها می­باشد، لذا این مطالعه با هدف بررسی رژیم غذایی و تعیین شاخص­های غذایی در گونه سیاه ماهی فلس ریز (C. damascina) در رودخانه سزار (استان لرستان) انجام گرفت.

مواد و روشها

رودخانه سزار در موقعیت جغرافیایی " N60/22 '28 °33 و " E67/56' 3 °49 الی N "03/55 '55°32 و E "11/54 '45 °48 قرار دارد (شکل 1). سرچشمه این رودخانه در مناطق کوهستانی ازنا، الیگودرز، اشترینان و بروجرد واقع شده است. حوضه آبریز آن 9200 کیلومتر مربع وسعت دارد. نمونه­برداری بصورت ماهیانه از تیر تا آذر ماه سال 1390 صورت گرفت. پس از بررسی میدانی اولیه و با در نظر گرفتن عواملی مانند عمق، شیب، شدت جریان، جنس بستر، امکان نمونه­برداری و قابلیت دستیابی به ایستگاه­ها، 3 ایستگاه انتخاب شد. صید نمونه­ها با استفاده از تورهای پرتابی (سالیک) با چشمه­های 20، 30 و40 میلی­متری و تور انتظاری با چشمه 50 میلی­متری انجام گرفت. ماهیان بلافاصله پس از صید در فرمالین 4 درصد تثبیت شدند و پس از آن جهت بررسی رژیم غذایی به آزمایشگاه منتقل گردیدند. موقعیت جغرافیایی و تعداد نمونه­های مورد مطالعه در هر ایستگاه در جدول 1 آمده است.

زیست­سنجی ماهیان با استفاده از تخته زیست­سنجی با دقت 1/0متر و نیز کولیس انجام گرفت. در این مرحله طول کل، طول چنگالی، طول استاندارد، طول سر، پهنای بدن و قطر چشم، اندازه­گیری شد. جهت اندازه­گیری وزن بدن ماهی از ترازوی کفه­ای مدل Mettler PM1200 با دقت 1/0 گرم استفاده شد.

 

جدول 1-موقعیت جغرافیایی ایستگاه­های نمونه­برداری و تعداد ماهی­های صید شده در هر ایستگاه

ایستگاه

طول جغرافیایی

عرض جغرافیایی

کل تعداد ماهی های صید شده در ایستگاه

1

48º55’43.87”E

33º21’19.81”N

66

2

48º52’6.90”E

33º12’19.16”N

37

3

48º43’38.00”E

33º3’1.57”N

38

 

 

جهت بررسی رژیم غذایی و تعیین شاخص­های تغذیه­ای، ابتدا دستگاه گوارش ماهی جدا گردید. برای خارج ساختن دستگاه گوارش با استفاده از قیچی جراحی، در طول خط میانی شکم از چند میلی­متری مخرج تا ناحیه زیرین بین سرپوش آبششی بریده شد و دستگاه گوارش از محل اتصال مری به حلق جدا گردید (3). پس از آن امعا و احشاء خارج شده و با استفاده از ترازوی دیجیتال با دقت 01/0 گرم توزین شدند. سپس روده جدا و پیچ و خم­های آن باز گردید. در مرحله بعد، طول روده، وزن روده همراه محتویات، محاسبه گردید، سپس بوسیله قیچی جراحی شکافی در طول روده ایجاد گردید و محتویات روده خارج و توزین شدند. در نهایت کبد توسط ترازوی دیجیتال با دقت 01/0 گرم وزن گردید.

پس از آن محتویات روده در ظرف­های مخصوص حاوی اتانول 70% فیکس شدند. جهت شناسایی آیتم­های غذایی و بررسی فراوانی آنها، ابتدا محتویات روده در بشر رقیق شده و سپس بر روی لام قرارگرفته و آیتم­های غذایی در زیر میکروسکوپ مورد شناسایی قرار گرفتند. جهت شناسایی از کلیدهای شناسایی معتبر استفاده شد (1، 13 و 14).

جهت محاسبه شاخص­های تغذیه­ای از فرمول­های زیر استفاده شد:

طول نسبی روده (RLG): شاخص طول نسبی روده، شاخص مفیدی است که با نوع غذای بکاربرده شده در ارتباط می­باشد. مقدار RLG به سادگی از نسبت طول روده به طول بدن محاسبه می­شود. اگر RLG کمتر از 1 باشد ماهی گوشتخوار است و در مقادیر بالای RLG ماهی علفخوار خواهد بود و یک مقدار حد واسط (1)، همه چیز خوار بودن ماهی را مشخص می­کند (17).

 

شاخص گاستروسوماتیک (GI): این شاخص بمنظور برآورد شدت تغذیه ماهی مورد استفاده قرارمی­گیرد و آن را می­توان بر اساس فرمول زیر حساب کرد (19).

 

فاکتور وضعیت (K): فاکتور وضعیت نشان دهنده شرایط زیستی ماهیان می­باشد (30) و هر چه مقدار آن بیشتر باشد طبیعتاً شرایط زیستی موجود بهتر بوده و انرژی بیشتری صرف رشد ماهی شده است (17). جهت سنجش فاکتور وضعیت از فرمول زیر استفاده شده است.

K= W/L3 ×100

K= فاکتور وضعیت    W= وزن ماهی  L= طول ماهی

اگر 3/0 >  < K2/0 باشد، شرایط ضعیف یا خیلی ضعیف، اگر 5/ 0K < > 4/0 باشد شرایط متوسط و اگر 5/0

شاخص شدت تغذیه یا پر وخالی بودن روده (IF): نسبتی از مقدار غذای مصرفی، بوسیله شاخص شدت تغذیه محاسبه می­شود و بصورت وزن کل محتویات دستگاه گوارشی تقسیم بر وزن بدن ماهی محاسبه می­شود (22).

IF= w/W×104

IF = شاخص شدت تغذیه  

w=وزن محتویات روده (گرم)  W= وزن بدن ماهی (گرم)

در صورتیکه مقادیر عددی شدت تغذیه بین 400 -900 باشد نشانگر تغذیه خوب در ماهیان است (17).

شاخص خالی بودن روده (CV): این شاخص تخمینی از پرخوری ماهی را محاسبه می­کند (20).

CV= (ES/TS) ×100

CV= شاخص تهی بودن روده              ES= تعداد روده­های خالی

TS= تعداد روده­های مورد مطالعه

اگر 20 ≥ CV > 0 گونه پرخور - اگر 40 ≥ CV > 20 گونه نسبتاً پرخور- اگر 60 ≥ CV > 40 گونه با تغذیه متوسط- اگر 80 ≥ CV > 60 گونه نسبتاً کم خور- اگر 100 ≥ CV > 80 گونه کم خور می­باشد (20).

شاخص فراوانی طعمه: برای محاسبه درصد فراوانی طعمه­ها از فرمول زیر استفاده گردید (23).

Fp = Np / N × 100

 Fp: درصد فراوانی طعمه p

 Np: تعداد دستگاه گوارش که طعمه p در آنها وجود داشت   N: تعداد کل دستگاههای گوارش بررسی شده

اگر %50< Fp باشد، طعمه غذای اصلی است اگر 50%≤  < Fp 10% باشد، طعمه غذای فرعی است و اگر %10

تجزیه و تحلیل آماری: داده­ها در نتایج بصورت میانگین ± خطای استاندارد بیان شده است. از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه (ANOVA) جهت مقایسه داده­ها استفاده گردید و همچنین جهت بررسی اختلاف و برتری آماری فاکتورهای محاسبه شده از پس آزمون Dunkan در سطح 05/0P< استفاده شد. جهت رسم نمودارها از نرم افزار Excel و جهت آنالیز آماری داده­های مربوطه، از نرم افزار SPSS v.19 استفاده گردید.

نتایج

نتایج حاصل از بررسی داده­های بیومتریک نشان داد که در گونه C. damascina حداکثر میزان طول کل 33 سانتی­متر و حداقل آن 18 سانتی­مترمی­باشد، همچنین حداکثر میزان وزن 519 گرم و حداقل آن 76 گرم می­باشد (جدول2). از جمله ویژگی­های گونه C. damascina می­توان به بدن کشیده، زایده کارد مانند در لبه پاینی دهان، یک جفت سبیلک نسبتاً کوتاه، فلس­های ریز، خارهای آبششی کوتاه، دندان حلقی سه ردیفی با فرمول 2. 3. 4-4 .3. 2 و دهان زیرین اشاره کرد (شکل 2).

 

شکل 1- موقعیت جغرافیایی رودخانه سزار

 

شکل 2- گونه C. damascina صید شده در رودخانه سزار

 

بررسی شاخص­های تغذیه­ای در 128 نمونه و بصورت ماهیانه صورت گرفت. نتایج حاصل از محاسبه این شاخص­ها در جدول 3 آمده است. میزان شاخص CV نیز در مجموع 47/5 درصد محاسبه شد.

 

جدول 2- فاکتورهای بیومتریک مورد بررسی در گونه C. damascina

فاکتور مورد بررسی

حداقل

حداکثر

میانگین

خطای استاندارد

طول کل (cm)

18

33

02/26

27/0

طول چنگالی (cm)

17

30

89/23

25/0

طول استاندارد (cm)

15

27

02/22

23/0

طول سر (cm)

3

5/5

20/4

05/0

پهنای بدن (cm)

2/2

5/5

06/4

06/0

قطر چشم (cm)

5/0

7/0

58/0

01/0

شعاع سخت پشتی

2

4

96/2

02/0

شعاع نرم پشتی

9

15

97/9

05/0

شعاع سخت مخرجی

2

3

04/2

02/0

شعاع نرم مخرجی

6

7

01/6

01/0

فلس روی خط جانبی

67

90

70/77

38/0

فلس بالای خط جانبی

13

18

62/15

11/0

فلس پایین خط جانبی

8

14

84/9

08/0

وزن بدن (g)

76

519

65/257

63/7

وزن امعا واحشا (g)

38/1

93/76

66/34

21/1

وزن کبد (g)

13/0

06/7

88/1

11/0

طول روده (cm)

66

246

40/137

52/2

وزن روده  ومحتویات (g)

8/5

48/47

80/16

71/0

وزن محتویات روده (g)

35/0

77/36

18/10

52/0

وزن روده  بدون محتویات (g)

62/2

59/13

62/6

21/0

خارهای آبششی

14

33

83/19

28/0

جدول 3- شاخص های مورد بررسی در گونه  C. damascina 

شاخص تغذیه­ای

حداقل

حداکثر

میانگین

خطای استاندارد

HSI

07/0

74/1

83/0

03/0

RLG

48/3

20/7

34/5

07/0

GI

08/0

19/0

13/0

002/0

K

15/1

69/1

42/1

01/0

IF

35/42

90/698

96/340

77/20

 

بررسی میانگین تغییرات شاخص IF در ماه­های مختلف نمونه­برداری نشان می­دهد که بیشترین میزان این شاخص در آذرماه و کمترین میزان آن در تیرماه می­باشد (شکل 3). مقادیر این شاخص در کل دوره مورد مطالعه کمتر از 400 است. مقادیر این شاخص در ماه­های مختلف گرم و سرد اختلاف معنی­داری ندارند.

بیشترین میزان شاخص GI آن در تیرماه و کمترین میزان آن در شهریورماه می­باشد (شکل 4). مقادیر شاخص احشایی در طول دوره مورد مطالعه تغییراتی را نشان می دهد. بطوریکه در ابتدای دوره نمونه­برداری با افزایش تدریجی دما از تیر تا شهریورماه روند کاهشی را نشان می­دهد. این درحالی است که با رسیدن فصل سرما و کاهش دما در سه ماهه دوم مورد مطالعه مقادیر این شاخص و در نتیجه شدت تغذیه در این گونه افزایش یافته است. نتایج آزمون آنالیز واریانس یکطرفه نشان می­دهد که همزمان با کاهش ناگهانی دما از مهر به آبان ماه اختلاف معنی­داری در شدت تغذیه و مقدار شاخص احشایی نیز دیده می­شود
 (007/0,  Sig=05/0P <).

 

شکل 3- میانگین تغییرات شاخص IF درطول دوره نمونه برداری

 

شکل 4- میانگین تغییرات شاخص GI در طول دوره نمونه برداری

 

شکل 5 - میانگین تغییرات شاخص RLG درطول دوره نمونه برداری

تغییرات شاخص RLG در کل دوره مورد مطالعه مقادیر بزرگتر از 1 با میانگین 07/0 ± 34/5 را نشان می­دهد. این مقادیر بیانگر گیاهخوار بودن گونه مذکور می­باشد. شکل 5 تغییرات شاخص فوق را در طول دوره مورد مطالعه نمایش می­دهد.

نتایج حاصل از محاسبه شاخص وضعیت یا ضریب چاقی نشان می­دهد که در کل دوره مورد مطالعه مقادیر این شاخص بیشتر از 5/0بوده و در نتیجه ماهی C. damascina در رودخانه سزار دارای وضعیت زیستی خوب و مناسبی است. میانگین این شاخص در کل دوره نمونه­برداری برابر 01/0 ± 42/1 بوده است و در ماه­های مختلف سرد و گرم اختلاف معنی­داری ندارد. مقادیر ماهانه این شاخص در شکل 6 نمایش داده شده است.

 

شکل 6 - میانگین تغییرات شاخص K درطول دوره نمونه برداری

 

شکل 7- درصد فراوانی وضعیت روده در ماه­های مختلف نمونه­برداری

بررسی 128 نمونه از ماهی C. damascina برای شاخص CV مشخص کرد که در مجموع، 31/45 درصد از روده های مورد بررسی در کل دوره مورد مطالعه پر و 22/49 درصد آنها نیمه پر می­باشند. نتایج حاصل از بررسی این شاخص در ماه­های مختلف مورد مطالعه نشان داد که بیشترین درصد فراوانی روده­های خالی در تیرماه (30%) و کمترین آن در آذرماه (6/1%) می­باشد. همچنین در آبان­ماه روده خالی مشاهده نشد. بیشترین درصد فراوانی روده­های با وضعیت نیمه پر، متعلق به شهریورماه با 89/88 درصد و کمترین آن متعلق به آبان­ماه با 27/27 درصد می­باشد. بیشترین درصد فراوانی روده پر در آبان ماه با 73/72 درصد و کمترین آن در مهر ماه با 93/37 درصد می­باشد. همچنین در ماه­های تیر، مرداد و شهریور درصد فراوانی آن صفر بوده است (شکل 7).

در بررسی اقلام غذایی خورده شده توسط گونه
C. damascina تنها حضور پریفیتون ها مشاهده گردید. پریفیتون ها بر اساس کلیدهای شناسایی تاکسونومیک تا حد جنس شناسایی گردید. جنس­های شناسایی شده در دستگاه گوارش مربوط به شاخه­های کلروفیتا (Chlorophyta)، سیانوفیتا (Cyanophyta) و کریزوفیتا (Chrysophyta) می­باشند. 22 جنس از پریفیتون­ها در روده این ماهی شناسایی شد (شکل 8).

 

 

شکل 8- تصاویر پریفیتون­های یافت شده در دستگاه گوارش گونه C. damascina

 

 

این پریفیتون­های شناسایی شده از شاخه­های کریزوفیتا، کلروفیتا و سیانوفیتا بترتیب 63/63، 27/27 و 09/9 درصد از محتویات فیتوپلانکتون­های روده­ماهی C. damascina را تشکیل می­دهند (شکل 9).  

در این بررسی جنس Navicula از شاخه کریزوفیتا دارای بیشترین (12/64%) و جنس Closterium از شاخه کلروفیتا دارای کمترین (33/3%) فراوانی می­باشد (جدول 4).

 پس از شناسایی آیتم­های غذایی موجود در روده گونه
C. damascina با استفاده از فرمول (20) طعمه­های اصلی، فرعی و تصادفی این گونه تعیین شد. جنس­های Navicula Cymbella, Diatoma, و Nitzschia بعنوان غذای اصلی، جنس­های Fragillaria Microspora, Pinnularia, Gomphonema, Oscillatoria, Pediastrum, Rhoicosphenia, Acnanthidium, Tribonema, Melosira, Surirella, Achnanthes, Lyngbya, و Scenedesmus بعنوان غذای فرعی و جنس­هایUlothrix, Gyrosigma, Spirogyra  و Closterium بعنوان غذای اتفاقی مشخص شدند.

بررسی ارتباط اقلام غذایی موجود در روده گونه
C. damascina با تغییرات دما در ماه­های مختلف نشان دهنده عدم حضور جنس­های Achnanthes Lyngbya, و Spirogyra در ماه­های گرم و جنس­های Pediastrum Closterium, و Melosira در ماه­های سرد می­باشد. فراوانی حضور سایر جنس­ها دارای نوساناتی بودند. جنس Navicula بعنوان فراوانترین آیتم غذایی موجود در روده ماهی C. damascina در دوره مورد مطالعه، بترتیب در تیرماه دارای کمترین (22%) و در مهر ماه (98%) دارای بیشترین فراوانی حضور می­باشد. وجود رابطه همبستگی میان درصد حضور آیتم های غذایی اصلی و فراوانی ماهیC. damascina بررسی شد. نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون نشان می­دهد که از میان آیتم­های غذایی اصلی تنها درصد حضور جنس Navicula با فراوانی ماهی C. damascina دارای همبستگی مثبت می­باشد (034/0, Sig=05/0P < ). فراوانی حضور سایر آیتم­های غذایی با فراوانی ماهی C. damascina همبستگی ندارند. همزمانی تغییرات فراوانی ماهیC. damascina و درصد حضور جنس Navicula در شکل 10 آمده است.

 

شکل 9- درصد فراوانی شاخه های مختلف یافت شده در دستگاه گوارش گونه C. damascina

 

شکل 10 - تغییرات درصد فراوانی ماهی C. damascina و درصد حضور جنس Navicula

بحث

آنالیز محتویات روده، روش گسترده­ای است که بمنظور تشخیص غذا و عادت غذایی گونه­های ماهی استفاده می شود. علاوه بر این باید از روش‎های دیگر مثل بررسی شواهد مورفولوژیکی همچون موقعیت دهان، شاخص RLG و غیره و شواهد محیطی مانند طیف غذایی در سیستم آبی نیز برای تصدیق بیشتر اطلاعات آنالیز روده استفاده کرد (17 و 32). جهت بررسی و آنالیز رژیم غذایی گونه غالب رودخانه سزار، هر سه روش مورد استفاده قرار گرفت. عادات غذایی تغییراتی را در ریخت­شناسی موجود ایجاد می­کند که مطالعه دقیق ساختار بدن، موقعیت دهان، وجود یا عدم وجود دندان و نوع آنها به تشخیص نوع غذا و طریقه تغذیه ماهی کمک می­کند (17 و 31).

از جمله ویژگی­های گونه  C.damascinaمی­توان به وجود دهان زیرین، زائده کارد مانند در دهان، عدم وجود دندان، دندان حلقی سه ردیفی با فرمول 2 .3 .4 -4 .3. 2، دو جفت سبلیک و طول نسبی بلند این گونه اشاره کرد، که نشان دهنده تمایل این گونه با استفاده از غذای موجود در بستر می­باشد.

بر اساس نتایج حاصل از مطالعات برخی از محققین بین عادات غذایی و طول نسبی روده (RLG) همبستگی بالایی وجود دارد (9 و 12) میانگین شاخص RLG در تمام نمونه­های گونه غالب رودخانه سزار 07/0±34/5 می­باشد که نشان دهنده تمایل این گونه به گیاهخواری و رژیم غذایی گیاهی می­باشد. همچنین با افزایش طول بدن میزان این شاخص نیز افزایش می­یابد. مطالعات سایر محققین در دیگر گونه­های جنس Capoeta نتایج مشابهی را نشان داده است (5، 6 و 8).

یکی دیگر از شاخص­های مورد بررسی شاخص احشایی (GI) می­باشد، که میزان آن بطور میانگین 002/0±13/0 محاسبه شد. کمترین میزان این شاخص در شهریور (12/0) و بیشترین میزان آن در تیر ماه (16/0) می­باشد. این شاخص در ابتدای دوره نمونه­برداری روند کاهشی را نشان می­دهد و با کاهش دما میزان آن افزایش می­یابد. نتایج آنالیز واریانس یکطرفه نشان می­دهد که همزمان با کاهش قابل توجه دما از مهر به آبان ماه اختلاف معنی­داری در میزان این شاخص مشاهده می­شود (007/0 , Sig = 05/0P<). براساس نتایج بدست آمده از محاسبه این شاخص نیز مشابه شاخص IF، افزایش شدت تغذیه در ماه­های سرد سال را نمایش می­دهد که می­تواند بعلت حضور بیشتر آیتم های غذایی و یا سایر فاکتورهای محیطی موثر در تغذیه طبیعی این گونه باشد.

میزان شاخص وضعیت (K) در طول دوره مورد مطالعه بطور میانگین 01/0±42/1 محاسبه شد، که نشان دهنده شرایط خوب این گونه از نظر وضعیت چاقی در رودخانه سزار است. از جمله عوامل موثر بر میزان شاخص وضعیت می توان به تغییرات فصلی گنادها، شدت تغذیه، سن، جنس ماهی و فصل نمونه­برداری اشاره کرد (17 و 25). میزان این شاخص در ایستگاه­های یک، دو و سه نشان دهنده وضعیت مشابه این شاخص در هر سه ایستگاه می باشد.

میزان شاخص شدت تغذیه (IF) بطور میانگین 77/20±96/340 محاسبه شد. Biswas میزان تغذیه 400 تا 900 را مناسب می­داند (17)، میزان شاخص بدست آمده نشان دهنده تغذیه نسبتاً مطلوب این گونه در رودخانه سزار بوده است. مقایسه مقدار میانگین این شاخص در ایستگاه­های مختلف نشان دهنده وضعیت تغذیه بهتر در ایستگاه 3 می باشد. بررسی میانگین شاخص IF در ماه­های مختلف نشان می­دهد که بیشترین میزان این شاخص در آذرماه (73/367) و کمترین میزان آن در تیرماه (12/160) می­باشد که نشان می­دهد با کاهش دما میزان شدت تغذیه در این گونه افزایش می­یابد. فاکتورهای متعددی از قبیل بستر تغذیه، فصل، دمای آب، الگوی پراکنش و تراکم موجودات تغذیه­ای ممکن است در این امر دخیل باشند (18 و 28). علاوه بر این، کمتر بودن شدت تغذیه در ماه­های گرم نسبت به ماه­های سرد را می­توان به افزایش متابولیسم و هضم و جذب سریعتر غذا در این ماه­ها نسبت داد (26).

شاخص تهی بودن روده (CV) در تمام دوره نمونه­برداری بطور میانگین 47/5 محاسبه شد که نشان دهنده قرار گرفتن این ماهی در بین گروه ماهیان پرخور می­باشد. دلیل آن را می­توان وجود و حضور همیشگی طعمه در محیط زندگی ماهی و شرایط خوب تغذیه­ای عنوان کرد. از جمله عوامل موثر بر میزان خالی بودن روده می­توان به عدم دسترسی به غذای مناسب، تغییر ناگهانی در عوامل محیطی مثل درجه حرارت و در حقیقت ناپایداری عوامل محیطی اشاره کرد (13). در طول دوره مورد مطالعه 31/45 درصد از روده­های مورد بررسی پر و 22/49 درصد آنها نیمه پر می­باشند. بیشترین فراوانی روده­های با وضعیت خالی در تیرماه و کمترین آن در آذر ماه می­باشد. بیشترین فراوانی با وضعیت نیمه پر متعلق به شهریور و کمترین آن متعلق به آبان ماه می باشد. بیشترین درصد فراوانی با وضعیت پر در آبان ماه و کمترین آن در مهرماه می­باشد، که نشان دهنده افزایش روده­های پر و کاهش روده­های خالی از ماه­های گرم به ماه­های سرد می­باشد. میزان این شاخص در ایستگاه­های مختلف بیانگر پرخوری گونه C. damascina در تمام نقاط مورد مطالعه می­باشد.

در بررسی اقلام غذایی موجود در روده در گونه
C. damascina، تنها حضور پریفیتون­ها مشاهده گردید. پریفیتون­ها یا فیتوپلانکتون­های کف­زی جداسازی شده از محتویات درون روده این ماهی متعلق به جنس­هایی از سه شاخه کلروفیتا، سیانوفیتا و کریزوفیتا می­باشند. 22 جنس در روده این گونه مشاهده و مورد بررسی قرار گرفت. 63/63 درصد از جنس­های شناسایی شده متعلق به شاخه کریزوفتا، 27/22 درصد متعلق به شاخه کلروفیتا و 09/9 درصد متعلق به شاخه سیانوفیتا می­باشد. گونه­های متعلق به شاخه کریزوفیتا نیز همچون ماهی C. damascina، در فصول سرد و در آبهای با جریان تند بیشتر مشاهده می­شود (10 و 33)

مصطفوی و عبدلی، عادات غذایی گونه Capoeta capoeta gracilis را در دو رودخانه تالار و یاسالق در حوزه جنوبی دریای خزر مورد بررسی قرار دادند (6). در این بررسی­ها نیز کریزوفیتا با 68 درصد در رودخانه تالار و 3/73 درصد در رودخانه یاسالق بیشترین درصد فراوانی را به خود اختصاص داده است. در مطالعه­ای که قلی زاده و همکاران بر روی این گونه در رودخانه زرین گل (استان گلستان) نیز 97 درصد از پریفیتون­های یافت شده متعلق به شاخه کریزوفیتا می­باشند (5).

بررسی نتایج حاصل نشان می­دهد که جنس­های یافت شده در این مطالعه دارای شباهت زیادی با جنس­های یافت شده در مطالعه ولی پور (8) بر روی گونهCapoeta capoeta  در دریاچه مخزنی سد ماکو و مطالعه مصطفوی و عبدلی (6) بر روی گونه Capoeta capoeta gracilis در دو رودخانه تالار و یاسالق در حوزه جنوبی دریای خزر می باشد.

در این مطالعه جنس Navicula از شاخه کریزوفیتا دارای بیشترین درصد فراوانی در بین جنس­های شناسایی شده در روده ماهی C. damascina می­باشد. جنس ‍Closterium از شاخه کلروفیتا دارای کمترین درصد فراوانی می­باشند.

جهت مشخص کردن طعمه­های اصلی، فرعی و تصادفی گونه C. damascina از فرمول Hareau (23) استفاده گردید. در این بررسی جنس­های Navicula Cymbella, Diatoma, و Nitzschia بعنوان غذای اصلی، جنس­های Fragillaria Microspora, Pinnularia, Gomphonema, Oscillatoria, Pediastrum, Rhoicosphenia, Acnanthidium, Tribonema, Melosira, Surirella, Achnanthes, Lyngbya, و Scenedesmus بعنوان غذای فرعی و جنس­هایUlothrix, Gyrosigma, Spirogyra  و Closterium بعنوان غذای اتفاقی مشخص شدند.

اقلام غذایی اصلی بجز جنس Cymbella مشابه اقلام غذایی اصلی گونهCapoeta capoeta  است که ولی پور (8) در دریاچه مخزنی سد ماکو مورد مطالعه قرار داده بود. بنظر می­آید دلیل فراوان بودن اقلام غذایی اصلی در تغذیه گونهC. damascina فراوان بودن آنها در محیط و استفاده ماهی از آن شده است.

در روده گونه C. damascina مقداری سنگریزه نیز یافت شد که جنبه غذایی ندارد و بنظر می­آید در هنگام تغذیه از کف بستر وارد دستگاه گوارش ماهی می­شود. آنالیز نتایج حاصل از مطالعه آیتم­های غذایی عدم وجود رابطه همبستگی میان حضور این آیتم­ها با تغییرات موجود در فاکتورهای محیطی را نشان می­دهد. وجود ارتباط همبستگی میان آیتم­های غذایی و فراوانی گونه
C. damascina نیز در طول دوره مورد مطالعه بررسی گردید. بررسی­ها نشان می دهد که از میان آیتم­های غذایی شناسایی شده، تنها جنس Navicula از آیتم­های غذایی اصلی با فراوانی این گونه دارای همبستگی مثبت می­باشد (034/0 , Sig=05/0p<). علاوه بر این، کلیه آیتم­های شناسایی شده در روده ماهی C. damascina در تمام گروه­های طولی و وزنی نسبتاً مشابه بوده و تفاوتی در رژیم غذایی گروه­های مختلف ساکن در رودخانه سزار وجود ندارد.

  1. اسماعیلی ساری، ع.، 1379. باکتری­ها، جلبک­ها، قارچ­ها و بی­مهره­گان آب شیرین. موسسه تحقیقات شیلات ایران، تهران، ص531.
  2. حسینی، ع.، 1387. رشد عادات تغذیه­ای و بیولوژی تولیدمثل در ماهی کوتر ساده (Sphyraena Jello) در آب­های استان بوشهر. پایان­نامه دکتری رشته بیولوژی دریا گرایش بیولوژی جانوران دریایی، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر، ص118.
  3. رجبی نژاد، ر.، و آذری تاکامی، ق.، 1388. بررسی عادات غذائی ماهی شاه­کولی (Chalcalburnus chalcoides) در رودخانه سفیدرود، مجله بیولوژی دریا. 1 (1)، ص45-63.
  4. عبدلی، ا.، 1378. ماهیان آبهای داخلی ایران. تهران. موزه طبیعت و حیات وحش ایران، تهران، ص 377.
  5. قلی زاده، م.، قربانی، ر.، سلمان ماهینی، ع.، حاجی مرادلو، ح.، رحمانی، ح.، ملایی، م.، و نعمتی، م.، 1388. بررسی عادات غذایی سیاه­ماهی Capoeta capoeta gracilis در رودخانه زرین گل (استان گلستان). مجله علوم کشاورزی و منابع طبیعی، 16 (2)، ص 76-70.
  6. مصطفوی، ح.، و عبدلی، ا.، 1384. بررسی عادات رژیم غذایی سیاه ماهی (Capoeta capota gracilis) در اکوسیستم رودخانه­ای تالار و یاسالق حوزه جنوبی دریای خزر. مجله علوم محیطی7، ص 53-62.
  7. وثوقی، غ.، و مستجیر، ب.، 1379. ماهیان آب شیرین. انتشارات دانشگاه تهران، تهران، ص 317.
  8. ولی پور، ع.، و طالبی حقیقی، د.، گزارش تلاش صید ماهیان تالاب انزلی (ترکیب گونه­ای و....). انتشارات مرکز تحقیقات شیلاتی گیلان، بندر انزلی، ص 84.
    1. AlHussainy, A. H., 1949. On the functional morphology of the alimentary tract of some fishes in relation to difference in their feeding habits. Quart. Journal. Mieor. Sciences .9 (2), PP: 190-240.
    2. Ali, A., Shinwari, Z. K., and Sarim, F. M., 2010. Confidence Limits for Chlorophycean Members Recorded From Freshwaters of District Swat N. W. F. P., Pakistan. Pak. Journal. Bot., 42(6), PP: 4157-4167.
    3. Amundsen, P. A., Gabler, H. M., and Staldvik, F. J., 1996. A new approach to graphical analysis pf feeding strategy from stomach content data- modification of the Costello (1990) method. Journal of Fish Biology. 48, PP: 607-614.
    4. Ba-Omar, T., Victor, R., and Tobias, D., 2003. Some Aspects of the Anatomy and Histology of Digestive Tracts in Two Sympatric Species of Freshwater Fishes. Science and Technology, 8, PP: 97-106.
    5. Bartulovic, V., Lucic, D., Condes, A., Glamuzina, B., Dulcic, J., Hafner, D., and Batistic, M., 2004. Food of sand smelt Atherina boyeri , in the estuary of the Mala . Scientia Marina, vol, PP: 68.
    6. Belcher, H., and Swale, E., 1976. A beginners guide to freshwater algae. Institute of Terrestrial Ecology, PP: 47.
    7. Bellinger, E. G., and Sigee, D. C., 2011. David C. Freshwater Algae, Identification and Use as Bioindicators. John Wiley and Sons, Ltd. PP: 284.
    8. Berg, L. S., 1949. Fishes of Fresh Waters of the USSR and Adjacent Countries. AN SSSR, Moscow. Pt. 2, PP: 469–925.
    9. Biswas, S. P., 1993. Manual of methods in fish biology. South Asia publishers Pvt Ltd.,New Delhi International Book Co., Absecon Highlands, N.Journal, PP: 157.
    10. Bulut, S., Mert, R., Konuk, M., Algan, B., Alas, A., and Solak, K., 2012. The Variation of Several Biological Characteristics of the Chub, Squalius cephalus (L., 1758), in the Orenler Dam Lake, Northwest Anatolia, Turkey. Not Sciences Biological, 4(3). PP: 27-32.
    11. Desai, V. R., 1970. Studies on fishery and biology of tor tor (Hamilton) from river Narmada, J. inland fish soc. India, 2. PP: 101-112.
    12. Euzen, O., 1987. Food habits and diet composition of some fish. Of Kuwait. Kuwait Bul. Mar.Sciences, PP: 58-65.
    13. Froese, R., and D., Pauly. Editors., 2011. FishBase. World Wide Webelectronic publication, www.fishbase.org.
    14. Gray, A., Simenstad, C. A, Bottoom, D. L., and corn well, T. J., 2002. contrasting functional performance of juvenile salmon habitat in recovering wetlands of the Salmon River estuary, Oregon. USA, Journal of Rrestoration Eecology. 10, PP: 514-526.
    15. Hareau, J. C., 1970. Biologic Comparede guelpues passon anlaretgue (Notob nudae).
    16. Hindar, K., and Jonsson, B., 1982. Habitat Food segregation of dwarf andnormal Arctic charr (Salvelinus alpinus) from Vangsvatnet Lake, western Norway. Can. Journal. Fish. Aqua. Sci., 39 (7), PP: 1030-1045.
    17. Karimzadeh, G., Gabrielyan, B. and Fazli, H., 2010. Population dynamics and biological characteristics of kilka species (Pisces: Clupeidae) in the southeastern coast of the Caspian Sea. Iranian Journal of Fisheries Sciences 9(3), PP: 422-433.
    18. Lee, A., Fuiman, N., Robert, S., and Werner, G., 2002. Fishery Science, PP: 33 – 65.
    19. Nelson, J. S., 2006. Fishes of the World. John Wiley and Sons, Inc., PP: 601.
    20. Nikolsky, G. V., 1963. The ecology of fishes. Academic Press, London, UK, PP: 352.
    21. Pyka, J., 1995. Food selectivity of pond-reared pike (Esox lucius L.) during the period of its feeding on plankton. Arch. Pol. Fish. 3(2), PP: 173-180.
    22. Saberowski, R., and Buchholz, F., 1996. Annual changes in the nutritive state of North sea. Dab. Journal of Biology. No. 49, PP: 173-194.
    23. Salavatian, M., Gholiev, Z,. Aliev, A., and Abassi1, K., 2011. Feeding behavior of brown trout, Salmo trutta fario, during spawning season in four rivers of Lar National Park, Iran. Caspian Journal. Environment. Sciences. 2011, Vol. 9 No.2, PP: 223-233.
    24. Sarpanah Sarkohi, A., Ghasemzadeh, G. R., Nezami, S. A., Shabani, A., Christianus, A., Shabanpour, B., and Chi Roos Bin Saad, C. R., 2010. Feeding characteristics of Neogobis caspius in the south west coastline of the Caspian Sea (Gilan Province) Iranian Journal of Fisheries Sciences 9 (1), PP: 127-140.
    25. Tiffany, H. L., and Hafner, M. B., 1971. The Algae of, llinois, publishing company New York.
    26. Winfield, I. J., and J. S., Nelson., 1991. Cyprinid Fishes Systematics, biology and exploitation, Chapman and Hall, London, PP:667.

  • تاریخ دریافت: 04 تیر 1392
  • تاریخ بازنگری: 10 دی 1392
  • تاریخ پذیرش: 29 دی 1392