نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانش آموخته دانشگاه مازندران
2 عضو هیات علمی دانشگاه مازندران
3 عضو هیئت علمی دانشگاه ازاد واحد لاهیجان
چکیده
رقابت بر سر فضا و عوامل موثر بر آن از مباحث سوال برانگیز اکولوژی سواحل بوده و هدف تحقیق حاضرنیز بررسی رقابت بین دو گونه مهاجم Amphibalanus improvisus و Mytilaster linatus در سواحل سنگی حوضه جنوبی دریای خزر می باشد.10 ایستگاه نمونه برداری در سواحل سنگی طبیعی و مصنوعی از آستارا تا بابلسر انتخاب و به مدت یک سال و هر 2ماه یکبار از شهریور 92 تا تیر 93 توسط کوادرات 15×15 به صورت تصادفی مورد نمونه برداری قرار گرفتند. درصد پوشش جلبکی سواحل نیز توسط کوادرادت 50×50 ارزیابی شد. میانگین سالانه دمای آب48/16سانتی گراد، شوری87/9 قسمت در هزار، 27/8 pH، اکسیژن محلول89/9میلی گرم بر لیتر، قابلیت رسانای آب52/16متر در ثانیه اندازه گیری گردید. نتایج نشان می دهد: میانگین تعداد A.improvisus 75/404عدد، درصد پوشش83/36، وزن81/17گرم و میانگین سالیانه تعدادM.linatus 33/327عدد، درصدپوشش97/29، وزن 47/26گرم در واحد سطح بوده و بر اساس آزمون توکی اختلاف معنی داری بین ایستگاه ها وجود داشته و در ایستگاه های 3، 4، 6 غالبیت M.lineatus نسبت به A.improvisus بیشتر می باشد. میانگین و انحراف معیار سالیانه درصد پوشش جلبکی 75/37 بوده و اختلاف معنا داری در بین ایستگاه ها مشاهده نشد. نتایج آزمون One-way ANOSIM نشان داد، ایستگاه های 3 ،4 ،5 ،6 بیشترین تشابه زیستگاهی را دارند و عوامل محیطی در پراکنش انها اثرگذار بوده و دو گونه ضمن غالبیت بر سایر کفزیان با یکدیگر بر سر فضا رقابت دارند که در شرایط مساعد رشد غالباً رقابت به نفع دوکفه ای تمام می شود.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
Local competition two invasive species of Barnacle Amphibalanus improvisus (Darwin,1854) and Bivalves Mytilaster lineatus (Gmelin, 1789) in rocky shores of Caspian basin
نویسنده [English]
چکیده [English]
Interspecies competition for space and the factors affecting competition are the questionable coastal ecological issues of interactions. Current study aims at studying the competition between two invasive species, Amphibalanus improvisus and Mytilaster lineatus, in rocky shores of Caspian basin. A field study has been conducted distance sampling on 10 stations, once every two month from September 2013 to July 2014, sampled with 15 × 15 cm quadrat, placed at random along natural and artificial rocky shores, from Astara to Babolsar. The algae percent cover has been estimated by 50 × 50 cm quadrate. The mean changes and average variability of water temperature, Salinity, dissolved oxygen and conductivity have been measured as follows: 16.48 0C, 9.87ppt, 9. 89 ppm and16.52m/s. The results for A.improvisus and M.Linatus were as follows, respectively: average number, 404.75 and 327.33; percent cover 36.83 and 29.97; weight 17.8g and 26.47 g. According to tukey test, a meaningful difference is shown to exist among stations and the dominant of M.Lineatus was higher compared to A.imrovisus in stations No.3, 4, 6. Although the results of present study showed that the inter annual mean and standard deviation of algae percent cover was 37.75, the results of tukey test did not show a statistically significant difference between stations. The results of One-way ANOSIM test suggested that the stations No. 3,4,5,6 have the most habitat similarity and environmental factors affecting their distributions, and besides dominance over benthic, the existing competition for space among two species results in favor of bivalve, mostly.
کلیدواژهها [English]
رقابت مکانی دو گونه مهاجم کشتی چسب (Darwin, 1854) Amphibalanus improvisus و دوکفهایMytilaster lineatus (Gmelin, 1789) در سواحل سنگی حوضه جنوبی دریای خزر
حر ترابی جفرودی 1، حسن تقوی1* و محمد رضا رحیمی بشر2
1 بابلسر، دانشگاه مازندران، دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی، گروه زیستشناسی دریا
2 لاهیجان، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد لاهیجان، دانشکده علوم پایه، گروه زیستشناسی دریا
تاریخ دریافت: 13/10./93 تاریخ پذیرش: 26/2/94
چکیده
رقابت بر سر فضا و عوامل موثر بر آن از مباحث سوال برانگیز اکولوژی سواحل بوده و هدف تحقیق حاضر نیز بررسی رقابت بین دو گونه مهاجم Amphibalanus improvisus وMytilaster linatus در سواحل سنگی حوضه جنوبی دریای خزر می باشد. 10 ایستگاه نمونهبرداری در سواحل سنگی طبیعی و مصنوعی از آستارا تا بابلسر انتخاب و به مدت یکسال و هر 2ماه یکبار از شهریور 92 تا تیر 93 توسط کوادرات 15×15 به صورت تصادفی مورد نمونهبرداری قرارگرفتند. درصد پوشش جلبکی سواحل نیز توسط کوادرادت 50×50 ارزیابی شد. میانگین سالانه دمای آب 48/16سانتیگراد، شوری87/9 قسمت در هزار، 27/8 پی اچ، اکسیژن محلول89/9 میلیگرم برلیتر، قابلیت رسانای آب 52/16متر در ثانیه اندازهگیری گردید. نتایج نشان میدهد، میانگین تعداد A.improvisus 75/404 عدد، درصد پوشش 83/36، وزن81/17گرم و میانگین سالیانه تعدادM.linatus 33/327 عدد، درصد پوشش97/29، وزن 47/26 گرم در واحد سطح بوده و براساس آزمون توکی اختلاف معنیداری بین ایستگاهها وجود داشته و در ایستگاههای 3، 4، 6 غالبیت M.lineatus نسبت بهA.improvisus بیشتر میباشد. میانگین و انحراف معیار سالیانه درصد پوشش جلبکی 75/37 بوده و اختلاف معناداری در بین ایستگاهها مشاهده نشد. نتایج آزمون One-way ANOSIM نشان داد، ایستگاههای 3 ،4 ،5 ،6 بیشترین تشابه زیستگاهی را دارند و عوامل محیطی در پراکنش آنها اثرگذار بوده و دو گونه ضمن غالبیت بر سایر کفزیان با یکدیگر بر سر فضا رقابت دارند که در شرایط مساعد رشد غالباً رقابت به نفع دوکفهای تمام می شود.
واژههای کلیدی: دریای خزر، سواحل سنگی، گونههای کشتی چسب مهاجم، رقابت
* نویسنده مسئول، تلفن: 01143231555 ، پست الکترونیکی: Taghavi25@yahoo.com
مقدمه
دریایی خزر بعنوان بزرگترین پیکره آبی بسته جهان به خاطر عرض جغرافیایی، عمق، شوری، آب و هوا و وجود زیستگاه های متفاوت به سه منطقه شمالی، میانی و جنوبی تقسیم شده و با ایجاد تنوع زیستی مطلوب در نیمکره شمالی کره زمین از اهمیت بومشناسی ویژهای برخوردار است، دارا بودن گونههای بومی منحصر به فرد از ویژگیهای زیستی آن میباشد (11). همچنین سواحل دریای خزر به دلیل وسعت و تنوع زیاد نیز مشهور هستند (3). سواحل سنگی حوضه جنوبی دریای خزر به دو صورت طبیعی و مصنوعی وجود داشته که سواحل مصنوعی با اهدافی همچون جلوگیری از بالا آمدن سطح آب دریا، ساخت بندرگاه و سایر سازههای مختلف دریایی به وجود آمدهاند (16، 27) و از دیدگاه اکولوژی سواحل صخرهای برای مطالعه تغییرات زیستی دریاها مدل بسیار خوبی میباشند (13، 14) و همچنین به علت تأثیر مستقیم جریانات ساحلی و امواج، منبع غنی از مواد غذایی، اکسیژن و رسوبات محسوب میشوند (15).
تهاجمهای زیستی و پیشینه تاریخی آنها امروزه مهمترین مکانیسم تغییرات زیستی دریای خزر میباشد و همواره نظر محققین دریای خزر را به خود معطوف کردهاند (12) و گونههای مهاجم ناشی از دخالت انسان عمدتاً به توسعه «دالان تهاجم» دریای خزر یعنی کانال ولگا-دن از دریای آزوف و سیاه به دریای خزر وارد شدند (19). اکثر مهاجمین دریایی چسبنده از طریق بدنه کشتیها به دریای خزر رسیدهاند، در حالی که برای بیمهرگان آزادزی تنها راه ورود، آب توازن کشتیها بوده است (12). گونه بارناکل Amphibalanus improvisus و دوکفهای Mytilaster lineatus از اولین مهاجمینی بودند که از طریق کانال ولگا- دن به دریای خزر نفوذ کردند (17). البته حضور M.lineatus در بررسیها فسیلشناسی دریای خزر ثبت شد (12). دوکفهای M.lineatus یک گونه فیلترکننده و معلقخوار بوده و تغذیه اصلی آن از فیتوپلانگتونها و خصوصاً جنس" Exuviella" میباشد که به بسترهای سخت علاقه داشته و توانایی زندگی در شرایط کمبود اکسیژن تا مرز بیهوازی و زنده ماندن بدون آب تا 2 هفته در دمای 20-24 سانتیگراد را نیز دارد. مشخص شد در خزر شمالی این گونه از توزیع و پراکنش زیادی برخودار بوده به طوری که در اعماق بالای 10متر زیتوده آن بین 2-5 کیلوگرم در مترمربع و علت اصلی نفوذ بیشتر آن در منطقه غربی خزر شمالی شوری و موادغذایی بالاتر منطقه اعلام شده است (21). کشتی چسبها خصوصاً گونهA.improvisus توزیع و پراکنش جهانی داشته و قادر به چسبیدن بر روی موجودات زنده، بسترهای سخت و سازههای مصنوعی بوده، غالباً بارناکل ها هرمافرودیت اند و لقاح داخلی با چرخه حیات پیچیده از مرحله لاروی تا بلوغ دارند، این ویژگی در پویایی جمعیت آنها نقش بسزایی دارد. مهمترین عوامل غیرزیستی موثر بر پراکنش گونه A.improvisus شکار، همزیستی و رقابت بر سر فضا میباشد (23). همچنین ساختار بیشتر جوامع دریازی به وسیله رقابت گونهها در ایجاد کلونی، توالی لانهگزینی، مراحل مرگومیر و رفتارهای همزیستی تعیین میشود. عوامل زیستی و غیرزیستی از فاکتورهای تعیین کننده در پویایی رقابت گونهها محسوب میشوند و در جوامع دریازی مساعد شدن شرایط محیطی افزایش بازگشت شیلاتی (recruitment) لاروها را به همراه دارد، در این حالت رقابت بر سر فضا از اهمیت ویژهای برخوردار است (10).
جلبکهای تکسلولی و ماکروجلبکها بیوتوپ اصلی دریای خزر را تشکیل میدهند و گونههای جلبکهای سبز مانند Cladophora، Enteromorpha که کلونیهای رشتهای یا اجتماعات پیچیدهتری را شکل میدهند و با چسبیدن به بسترهای سنگی و سخت به عنوان ماکروفیتوبنتوز در نظر گرفته میشوند (17).
اگرچه مطالعات جامعی در مورد رقابت گونههای A.improvisus و M.lineatus در سواحل سنگی حوضه جنوبی دریای خزر انجام نشده، اما مطالعات قبلی بیان کردهاند که این دو گونه به همراه ماکروجلبکها بیشترین نقش را در ساختار کفزیان سواحل سنگی حوضه جنوبی دریای خزر دارند (27). هدف ما از انجام تحقیق حاضر بررسی وضعیت پراکنش، ارزیابی جمعیت ساحلی و رقابت دو گونه در سواحل سنگی حوضه جنوبی دریای خزر بوده است.
مواد و روشها
در طول ساحل حوضه جنوبی دریای خزر از غرب به شرق 10 ایستگاه (1: آستارا، 2: هشپر، 3: بندرانزلی، 4: جفرود 5: کیاشهر، 6: چمخاله، 7: رامسر، 8: چالوس، 9: محمود آباد، 10: بابلسر) براساس وجود سواحل سنگی (شکل1) تعیین شده و این زیستگاهها تفاوتهای مکانی و شرایط اکولوژیک متفاوت نیز بودهاند. نمونهبرداری، با تکرار منظم هر دو ماه یکبار در طول سواحل از شهریور 92 تا تیر93 از روی صخرهها و سنگهای سواحل طبیعی و مصنوعی به کمک کوادرات با مساحتCm2 225 (15×15) به صورت کاملاً تصادفی و با 3 تکرار انجام می شد.
شکل1- زیستگاه های مورد مطالعه قرار گرفته در سواحل سنگی حوزه جنوبی دریای خزر.
در این راستا سعی شد که در هر ایستگاه تکرارها با فواصل مناسب از یکدیگر در امتداد سواحل سنگی انتخاب شده و یکی از 3 تکرارها از سطح زیرین تخت سنگها انجام گردد. نمونهها پس از شمارش به کمک کاردک جدا شده و سپس با فرمالین 4 درصد فیکس و به آزمایشگاه انتقال داده شدند. درصد پوشش گونهها در محل نمونهبرداری با کوادارات 15× 15 تخمین دقیق زده میشد. برای دقت بیشتر عکسبرداری از کوادراتها نیز انجام گرفت، ضمن اینکه از این عکسها برای شمارش مجدد نیز استفاده گردید (28). همچنین در مواقعی که تعداد نمونهها در کوادرات زیاد و غیرقابل شمارش بود، یک سانتیمترمربع از جامعه کوادرات براساس دستور العمل سوزا (2000) انتخاب و نمونههای آن شمارش و سپس به جامعه درونی هر کوادرات تعمیم داده میشد (30). در آزمایشگاه نمونه ها پس از شستشو و جداسازی سایر موجودات همزیست، خشک و سپس جهت دقت بیشتر مجدداً شمارش میشدند و عدد نهایی نمونههایی که در محل نمونهبرداری، آنالیز عکسها و آزمایشگاه شمارش شده بودند، به صورت میانگین گزارش گردید. همچنین برای تعیین میانگین وزنی هر ایستگاه، هر جامعه به صورت مجزا با ترازوی دیجتالی با دقت (001/0) توزین شد. پس از شناسایی جنسهای مختلف ماکروجلبکها، به کمک کوادرات50×50 (cm22500) درصد پوشش آنها براساس دستورالعمل پیازا (2004) مشخص گردیده است (26) و نمونههای سایر جوامع موجود در کوادرات با استفاده از کلید معتبر شناسایی شدند (22، 7، 5). در این مطالعه برای اندازهگیری فاکتورهای محیطی نظیر دما، شوری، اکسیژن محلول، قابلیت رسانایی، پی اچ و دانسیته آب از دستگاه Multi 340/SETi و شوریسنج چشمی MT-110 استفاده شد. اطلاعات مربوط به نمونهها پس از طی مراحل آزمایشگاهی در هر دوره نمونهبرداری به صورت منظم ابتدا وارد نرمافزار Excel شده و سپس به کمک نرمافزار SPSS (29) و نرمافزار PAST (25) مورد تحلیلهای مختلف آماری قرارگرفتند. نتایج سنجهها شامل فاکتورهای محیطی و شاخصههای جمعیتی در ایستگاههای مختلف تنظیم و سپس با استفاده از آزمون میانگین های یکطرفه و توکی تفاوت میانگینها مورد بررسی و آزمون قرارگرفتند. برای تشخیص تشابهات زیستگاهی، پس از رتبهبندی و گروهبندی ایستگاههای 10 گانه جهت مقایسه بهتر واریانسها با استفاده از نرمافزارPAST دادهها مورد آزمون آزمون تشابه زیسگاهی قرارگرفتند (6). برای درک بهتر جهت اثرگذاری همزمان عوامل محیطی و مولفههای جمعیتی از آزمون مولفه های اصلی (CCA) استفاده شد و با استفاده از آزمون مدل گرادیان (شیب) تراکم گونهها، مدل مناسبی از فراوانی افراد به صورت نمودار نشان داده شد.
نتایج
براساس نتایج حاصله از فاکتورهای محیطی اندازهگیری شده در ایستگاههای دهگانه مشخص شد که میانگین و انحرافمعیار سالیانه: دمای آب (Co)911/4±48/16، شوری آب (درصد)357/3±87/9 ،197/0±27/8 پی اچ ، قابلیت رسانایی آب (متر در ثانیه بر سانتی متر) 388/1±51/16 و اکسیژن محلول (میلیگرم بر لیتر) 149/10±86/9 بوده است و در بین ایستگاهها، بیشترین شوری سالیانه مربوط به ایستگاه حسن رود با 408/0±83/12و کمترین مربوط به ایستگاه 6 با 033/1±67/4 بوده است. بر اساس آزمون میانگین های یکطرفه تنها شوری در ایستگاههای مختلف از اختلاف معناداری برخوردار بوده است (0.05P<) (جدول1).
نتایج سنجههای بارناکل نشان میدهد، میانگین و انحراف معیار سالیانه تعداد 165/271 ± 75/404، درصد پوشش657/19±83/36، وزن825/11± 81/17 گرم در واحد سطح بوده که زیستگاه 5 با تعداد 706/523 ± 83/728، درصد پوشش 944/8 ±00/65 و وزن 698/25 ± 74/35 گرم پرتراکمترین حضور جمعیتی این گونه را به نسبت سایر ایستگاهها در واحد سطح به خود اختصاص داده است. در آزمون توکی بیشترین جفت مولفههای معنیدار 10 ایستگاه مربوط به تفاوت میانگینهای ایستگاه 5، 6 و4 است (05/0 P<) همچنین این ارزیابی برای دوکفهای مهاجم مشخص کرد، میانگین و انحراف معیار تعداد 536/484±33/327، درصد پوشش 309/34±97/29، وزن 021/44±47/26 گرم در واحد سطح بوده و بیشترین تعداد 607/116 ± 33/1211، بالاترین درصد پوشش 764/3 ± 83/90 و بیشترین وزن 052/65±67/109 مربوط به ایستگاه 3 میباشد، در آزمون توکی تعداد جفت مولفههای معنیدار در ایستگاههای 3، 4، 5، 6 نسبت به سایر ایستگاهها بیشتر بوده است (05/0P<)(جدول2).
در این مطالعه ماکروجلبکهای اپیبنتیک شامل دو جنس Cladophora و Entromorpha از گروه جلبکهای سبز و یک جنس به نام Laurencia از جلبکهای قرمز میباشند. نتایج مرتبط به پوشش جلبکی در طول یکسال نمونهبرداری در ایستگاههای مختلف نشان داد که بیشترین پوشش جلبکی مربوط به ایستگاه 9 با میانگین و انحراف معیار 648/24±50/47 بوده و کمترین پوشش در ایستگاه 1 با میانگین و انحراف معیار 024/14±33/28 است و میانگین و انحراف معیار سالیانه آن در حوضه مطالعاتی 202/21±75/37 میباشد. براساس آزمون میانگین های یکطرفه تفاوت معناداری در ایستگاهها مشاهده نشد (0.05P<)(نمودار1).
در ایستگاههای نمونهبرداری شده به همراه دو گونه غالبAmphibalanus improvisus و Mytilaster lineatus کفزیان دیگری شامل گونههای: Chrionomus albidus، Nereis diversicolar، Pontogammarus maeoticus، Cerastoderma Lamarci، Rhithropanopeus harrisii tridentatus همچنین خانوادههای Pyrgulidae، Naididae، Scyomyzidae، Simuliidae و تخمآبزیان دیگر از جمله ماهیان شناسایی شدند که از تعداد و تنوع بسیار پایینی در ایستگاههای مختلف برخوردار بوده و در پارهای از تکرارهای نمونهبرداری و در بعضی از ایستگاهها مشاهده نشدند.
جدول 1- میانگن و انحراف معیار سالیانه فاکتور های محیطی اندازه گیری شده درسواحل سنگی حوضه جنوبی دریای خزر
ایستگاه |
دمای آب |
اکسیژن محلول |
شوری |
pH |
قابلیت رسانایی آب |
1 |
186/6±33/16 |
612/0±50/8 |
506/1±67/10 |
182/0±19/8 |
301/2±55/16 |
2 |
250/6±33/16 |
654/0±50/8 |
941/1±83/10 |
143/0±41/8 |
602/0±13/16 |
3 |
050/5±50/16 |
707/0±35/8 |
602/1±83/11 |
054/0±21/8 |
566/0±47/17 |
4 |
244/5±50/17 |
080/0±22/8 |
408/0±83/12 |
092/0±23/8 |
570/0±96/16 |
5 |
324/4±50/15 |
578/0±58/8 |
072/2±50/7 |
281/0±38/8 |
563/0±77/16 |
6 |
764/4±50/15 |
670/0±45/8 |
033/1±67/4 |
206/0±19/8 |
581/0±94/16 |
7 |
428/5±33/16 |
827/0±58/8 |
408/0±83/12 |
196/0±25/8 |
674/0±58/16 |
8 |
115/5±83/16 |
794/0±71/8 |
516/0±67/12 |
120/0±36/8 |
547/0±99/16 |
9 |
089/5±50/16 |
826/0±73/8 |
950/2±50/8 |
185/0±13/8 |
551/0±73/16 |
10 |
128/5±50/17 |
989/0±49/9 |
000/2±00/6 |
313/0±31/8 |
423/0±06/17 |
Mean± SD |
911/4±48/16 |
184/10±89/9 |
237/3±83/9 |
197/0±27/8 |
339/0±52/16 |
جدول 2- ارزیابی سنجه های جمعیتی دو گونه مهاجم در سواحل سنگی حوضه جنوبی دریای خزر نشان می دهد، میانگین و انحراف معیار سالیانه A.improvisus در تعداد 165/271 ± 75/404، درصد پوشش657/19±83/36، وزن825/11± 81/17(gr) در واحد سطح است و این سنجه ها برای M. lineatus میانگین وانحراف معیار تعداد 536/484±33/327، درصد پوشش 309/34±97/29، وزن 021/44±47/26(gr) در واحد سطح را نشان می دهند.
ایستگاه |
تعداد بارناکل |
درصد پوشش بارناکل |
وزن بارناکل |
تعداد دوکفه ای |
درصد پوشش دوکفه ای |
وزن دوکفه ای |
1 |
560/97±33/332 |
217/8±50/42 |
799/3±33/13 |
679/14±67/12 |
966/1±33/1 |
841/0±70/0 |
2 |
407/123±17/284 |
801/10±33/38 |
547/2±92/17 |
697/29±50/50 |
84/5±17/9 |
130/1±01/2 |
3 |
289/46±50/118 |
183/4±50/7 |
183/4±77/8 |
116/607±33/1211 |
764/3±83/90 |
052/65±67/109 |
4 |
515/49±17/93 |
082/4±33/8 |
121/5±65/8 |
315/289±83/916 |
244/5±50/87 |
111/40±50/79 |
5 |
706/523±83/728 |
944/8±00/65 |
698/25±74/35 |
091/137±67/119 |
427/24±33/28 |
517/7±64/8 |
6 |
276/86±00/675 |
308/9±33/43 |
809/3±93/25 |
262/273±50/757 |
024/14±67/51 |
564/16±19/48 |
7 |
271/215±67/414 |
784/13±00/30 |
765/10±19/15 |
501/10±33/20 |
082/4±33/8 |
462/0±43/1 |
8 |
662/91±33/432 |
197/13±83/35 |
232/6±78/17 |
006/24±50/33 |
164/5±67/6 |
885/1±05/3 |
9 |
318/137±33/468 |
216/8±50/47 |
262/4±11/15 |
567/94±83/142 |
164/5±33/13 |
689/6±78/10 |
10 |
118/118±17/500 |
029/17±00/50 |
346/5±70/19 |
008/10±17/11 |
739/2±50/2 |
719/0±74/0 |
Mean± SD |
165/271±75/404 |
657/19±83/36 |
825/11±81/17 |
536/484±33/327 |
309/34±97/29 |
021/44±47/26 |
آزمون تشابه زیستگاهی انوزیم یکطرفه نشان داد که تمام زیستگاهها از همگنی مشابهای برخوردارند. براین اساس میانگین درونی رتبهها 3/515، میانگین بین رتبهها 8/919 و مقدار 457/0R: و 0001/0 P(same):میباشد. نمودار جعبهای انوزیم با روش تشابه منهتان (Manhattan) نشان میدهد ایستگاههای 3، 4، 5، 6 از تشابه بیشتری نسبت به سایر زیستگاهها برخوردار هستند (نمودار 2).
نمودار 1- بیشترین پوشش جلبکی مربوط به ایستگاه9با میانگین و انحراف معیار648/24±50/47 بوده و کمترین پوشش در ایستگاه1 با میانگین و انحراف معیار024/14±33/28 است و میانگین و انحراف معیار سالیانه آن در حوضه مطالعاتی 202/21±75/37 می باشد.
نمودار 2- باکس پلات ANOSIM با روش تشابه Manhattan نشان می دهد ایستگاه های 3، 4، 5، 6 از تشابه بیشتری نسبت به سایر زیستگاه ها برخوردار هستند.
آزمون CCA که جهت اثرگذاری هرکدام از مولفهها را مشخص نموده و در بین فاکتورهای محیطی دما با فاکتورهای رشد بارناکل همراستا و هم جهت و با رشد جلبکی و با فاکتورهای رشد دوکفهای هممحور میباشد. همچنین این آزمون نشان می دهد که شوری با تعداد، بیوماس، درصد پوشش دوکفهای همراستا و این عامل در جهت عکس مولفههای تعداد، بیوماس و درصد پوشش
بارناکل عمل کرده است (نمودار3).
نتایج آزمونهای گرادیان گونهها در دماهای مختلف سال بیان داشت بیشترین فراوانی A.improvisusدر بازه دمایی 20- 14 سانتیگراد بوده (نمودار4) و براساس این آزمون بیشترین فراوانی M.lineatus در دمای 19- 14 سانتیگراد است (نمودار5).
نمودار 3- آزمون CCAنشان می دهد دما همراستا و هم جهت رشد دوگونه مهاجم در سواحل و شوری در جهت عکس مولفه های رشد بارناکل و هم راستا با سنجه های رشد دوکفه ای است.
همچنین مشخص شد بیشترین فراوانی بارناکل در شوری 10-7 قسمت در هزار (نمودار6) و بیشترین فراوانی دوکفهای در شوری 11-9 قسمت در هزار است (نمودار7).
نمودار 4- فراوانی A.improvisus در دما های مختلف سال. |
نمودار 5- فراوانی دوکفه ای در دماهای مختلف سال.
|
نمودار 6- شوری های مختلف اندازه گیری شده برای فراوانی بارناکل.
|
نمودار 7- فراوانی دوکفه ای در شوری های مختلف اندازه گیری شده.
|
نمودار-7: فراوانی دوکفه ای در شوری های مختلف اندازه گیری شده.
|
نمودار 8- فراوانی پوشش جلبکی در دما های مختلف سال.
|
نمودار 9- فراوانی پوشش جلبکی در شوری های مختلف اندازه گیری.
|
در ادامه آزمون مشخص شد که بیشترین فراوانی پوشش جلبکی در بازه دمایی 20-16 درجه سانتگراد (نمودار8) و شوری 11-8 قسمت در هزار قرار دارند (نمودار9) و آزمون رگرسیون خطی ساده همبستگی مثبت دما و رشد جلبکی را مشخص کرد (نمودار10).
نمودار 10- نمایشگر رابطه مثبت رگرسیونی بین افزایش دما و پوشش جلبکی مناطق مختلف است.
بحث
نتایج این مطالعه نشان داد که در ایستگاههایی که
M. lineatus دیده شده، رقابت شدیدی برسر فضا بین دو گونه مهاجم در سواحل سنگی حوضه جنوبی دریای خزر وجود دارد. نتایج آزمون تشابه زیستگاهی نشان داد، ایستگاههای 3، 4، 5، 6 شباهتهای بیشتری دارند و این تشابه زیستگاهی میتواند به خاطر فراوانی بالای گونههای A. improvisus و M. lineatus در این زیستگاهها باشد که با مطالعات پورجمعه (2014) که بیان دارد در بین بزرگ بیمهرگان کفزی سواحل سنگی دریای خزر دو گونه improvisus A. وM. lineatus بیشترین نقش را در ایجاد ساختار جمعیت دارند همخوانی دارد (27). براساس نتایج تحقیق حاضر این دو گونه در ایستگاههای 3، 4، 6 از بیشترین فراوانی و درصد پوشش برخوردار هستند، اما غالبیت دوکفهای بیشتر و جمعیت بالا در این ایستگاهها اشاره به شرایط زیستی مهیا برای رشد این گونه در این ایستگاهها دارد. براساس مطالعات انجام گرفته در خزر شمالی توسط میلانووسکای و همکاران (2010) بر روی توزیع و پراکنش بلند مدت دوکفهای مهاجم مشخص شد، مهمترین فاکتورهای فراوانی آن اثرگذاری همزمان شوری و ورودی مواد مغذی رودخانهها به خصوص رودخانه ولگا بوده، به طوری که با کم شدن اثر جریان رودخانهها شوری بهینه رشد افزایش پیدا کرده و با شوری مناسب 11- 13 قسمت در هزار نزدیکتر شده است. در تحقیق حاضر زیستگاههای 3، 4، 6 تحت تاثیر ورودیهای همچون تالاب بینالملی انزلی و رودخانه چمخاله و بالطبع ورود مواد مغذی حاصل از این ورودیهای ساحلی به دریا قرارداشتهاند، اگرچه برطبق ارزیابی حاضر بیشترین فراوانی M.lineatus در شوری 9-12 قسمت در هزار بوده، اما به نظر میرسد موقعیت ایستگاهها و اثرگذاری ورودیهای آب شیرین در باز چرخشی که افزایش شوری را به همراه دارد، اهمیت ویژهای برای افزایش فراوانی گونه مدنظر در این زیستگاهها نسبت به سایر ایستگاهها دارد (21) و مشخص شد بیشترین حضور دوکفهای مهاجم در سواحل سنگی حوزه جنوبی دریای خزر در مناطق غربی و نزدیک به مناطق مرکزی سواحل جنوبی بوده و حداکثر تعداد در سواحل شرقی در ایستگاه 9 واقع در منطقه محمودآباد با میانگین و انحرافمعیار فراوانی 567/94±83/142 مشاهده شد و این تعداد در واحد سطح در منطقه شرقی با نتایج بدست آمده مطالعات زینعلی پور (1389) که میانگین فراوانی افراد را در واحد سطح 138 بدست آورده بود نزدیکی دارد (2).
براساس مطالعات دی یور(2004) درباره رقابت دوگونه M.edulis و A.improvisus مشخص شد دو گونه بر ساختار فراوانی و تنوع موجودات چسبنده بسترهای سخت تأثیر مستقیم دارند و با یکدیگر رقابت شدیدی بر سر فضا دارند و غالباً رقابت به نفع دوکفهای به علت تخصصیتر بودن در لانه گزینی و همچنین در اختیار قرارگرفتن منابع بیشتر غذایی در مقایسه با بارناکل تمام میشود، همچنین به اثرگذاری منفی دوکفهای بر رشد و فراوانی بارناکلها و سایر گروههای همزیست در تحقیقات دی تون (1971)، داین و هورد (1980)، وتون (1994) اشاره شده است. در بررسی حاضر نیز مشخص شد که سایر گروههای بی مهره کفزی همزیست از فراوانی بسیار اندکی برخورداراند و رقابت میان دوکفهای و بارناکل غالباً به نفع دوکفهای تمام می شود (8، 9، 31).
تحقیق ما مشخص نمود که شوری دریای خزر در شرایط بهینه رشد برای جمعیت گونه مهاجم A. improvisus در سواحل سنگی حوضه جنوبی دریای خزر قرارداشته و نوسانات شوری در زیستگاههای مختلف نمیتواند اثرات شگرفی بر تعداد، درصد پوشش و وزن این گونه در حوضه جنوبی داشته باشد، موضوع بهینه بودن شوری دریای خزر برای رشد بارناکل در تحقیقات نصرالهی و همکاران (2007) نیز عنوان گردید، اگرچه شوری در مراحل مختلف زندگی بارناکل دریای خزر موثر بوده، ولی گونه مدنظر تنظیمگر اسمزی قوی بوده و میتواند با درجات متفاوت شوری مقابله و سازش پیدا کند. دما نیز از عوامل کلیدی موثر بر ساختار جمعیت موجودات دریایی بوده و میتواند نقش اساسی در محدود کردن موجودات ثابت مانند improvisus A. داشته و افزایش دما موجب افزایش متابولیسم، تولیدمثل بیشتر، کوتاه کردن مراحل زایش و در نتیجه بالاتر رفتن فراوانی افراد در جمعیتی شود (23 و 24). در بررسی حاضر بیشترین فراوانیimprovisus A. در دمای 20- 16 درجه سانتیگراد مشاهده شد که این فراوانی بالا مربوط به ماههای گرم سال بوده است.
مطالعات گذشته مشخص کرد پوشش جلبکی به صورت پیچیدهای بر روی فراوانی و تنوع جمعیت بیمهرگان سواحل سنگی تاثیرگذار است و با افزایش پوشش جلبکی فراوانی و تنوع بیمهرگان کفزی افزایش مییابد (4). براساس تحقیق حاضر درصد پوشش جلبکها در ایستگاههای مختلف یکنواخت هستند و تفاوت معنیداری در آنها دیده نمیشود، اما مشخص شد که پوشش جلبکی تحت تاثیر فاکتور دما و ماههای مختلف سال بوده و رابطه رگرسیونی بین رشد جلبکی و دما در سواحل سنگی حوضه جنوب غرب دریای خزر وجود دارد و بیشترین فراوانی رشد در دمای 14-20 درجه سانتیگراد مشاهده شده است. براساس مطالعات گذشته ماکروجلبکها و جنسهای Enteromorpha و Cladophora توانایی رشد مساعد در نوسانات دمایی و شوری را داشته و افزایش دما در رشد این ماکروجلبکها تاثیر مثبتی داشته که با تحقیق حاضر مطابقت و همخوانی دارد (26).
اگرچه مطالعه حاضر به بررسی جمعیتی دو گونه مهاجم در سواحل پرداخته، اما با توجه به نتایج مرتبط به سواحل میتوان استنباط کرد دو گونه چسبنده در سایر مناطق دریای خزر دارای رشد بهینه هستند و از مهمترین مسائل دریای خزر مشکلات ایجاد شده به وسیله گونههای مهاجم است (1) البته براساس مطالعات گذشته دریای خزر وجود این دوگونه در رژیم غذایی آبزیان در مراحل لاروی و بلوغ گزارش شده که نشان از مفید بودن آنها در زنجیره غذایی آبزیان دارد (18) اما چسبندگی دو گونه حاضر همواره به عنوان موضعلی جهت سازههای دریایی مطرح میشود که نیازمند مطالعه و تحقیق بیشتر در این خصوص میباشد.
تشکر و قدردانی
از مسئول محترم آزمایشگاه شیلات دانشگاه آزاد اسلامی واحد لاهیجان جناب مهندس علینیا و آقای حیدری و مهندس یاشار بیک وردی ، مهندس مصطفی یوسف زاده به جهت همکاری در انجام این تحقیق کمال تشکر و قدردانی را داریم.