نوع مقاله : مقاله پژوهشی
چکیده
پایین بودن سرعت تاثیر ویروس در مزرعه یکی از عوامل محدودکننده کاربرد باکولوویروسها میباشد. دمای حاکم بر شرایط میکروکلیمایی موجود در منطقه از جمله عواملی است که به عنوان یک عامل جانبی در کنار سایر عوامل موثر در کارایی و سرعت تاثیر ویروس اثرگذار میباشد. در این بررسی تاثیر دمای 30- 20 درجه سانتیگراد بر فعالیت بیولوژیکی(LD50 و LT50) ویروس چند وجهی هستهای کرم غوزه پنبه (Helicoverpa armigera multiple nucleopolyhedrovirus) در لاروهای اوایل سن 3 کرم غوزه پنبه Helicoverpa armigera Hub.در شرایط نوری D8 : L16 و رطوبت نسبی 60- 50% در قالب طرح اسپلیت پلات فاکتوریل به صورت دز و زمان لازم برای مرگ و میر با اهمیت برابر در داخل عامل دما مورد ارزیابی قرار گرفت. مقادیر LD50 مربوط به ویروس در دماهای 20، 26 و 30 درجه سانتیگراد به ترتیب 83/3580، 82/2614 و 62/1751 پلیهدر در هر لارو برآورد شد. مقایسه میانگین مقادیر LD50 با آزمون دانکن در هر سه دما نشان میدهد که با افزایش دما میزان مرگ و میر حاصل از ویروس به طور معنیدار افزایش مییابد. تاثیر دما در میزان مرگ ومیر به ویژه در دزهای پایین معنیدار میباشد. مقادیر LT50 مربوط به دز 105 × 5 پلیهدر در هر لارو در دماهای 20، 26 و 30 درجه سانتیگراد به ترتیب 15/7، 73/6 و 58/6 روز برآورد شد. مقایسه میانگین مقادیر LT50 با آزمون دانکن نشان میدهد که ویروس در دمای 30 درجه سانتیگراد سریعتر از 20 درجه سانتیگراد عمل کرده و در دمای 26 درجه سانتیگراد اختلاف معنیداری با دو دمای دیگر ندارد. بررسی مقادیر LD50 و LT50 مربوط به ویروس و مقایسه آن با دوره نهفته آلودگی نشان میدهد که تاثیر دما در سرعت و میزان مرگ ومیر بعد از دوره نهفته آلودگی میباشد. لذا دماهای بالای 30- 26 درجه سانتیگراد جهت حصول درصد مرگ ومیر بیشتر و افزایش سرعت مرگ ومیر ناشی از ویروس توصیه میشود.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
A laboratory investigation on the effect of environmental temperature on virulence of Helicoverpa armigera Multiple Nucleopolyhedrovirus
چکیده [English]
Not only a low speed of the effect of virus is one of factors to limit the use of baculoviruses in the field but also microclimate thermal condition is a lateral factor besides other effective factors that can affect on virulence and speed of the effect of virus. In this evaluation the effect of different temperatures 20-30 °C were investigated in biological activity (LT50, LD50) of a Helicoverpa armigera Multiple Nucleopolyhedrovirus isolate in early 3 rd instar larva of cotton budworm ( Helicoverpa armigera Hub.) in laboratory condition (50-60% relative humidity and 16L:8D photoperiod) in a factorial split plot. The viral dosage and the required time for mortality were similarly important in the temperature factor. LD50 values in temperatures 20, 26 and 30 °C were estimated 3580.83, 2614.82 and 1751.62 PIB/ Larvae respectively. The comparison of the mean LD50 values with Duncan,s multiple range test in three temperatures showed that viral range of mortality increases significantly with increasing temperature. The effect of temperature in mortality is especially significant in low dosages. LT50 values in viral dosage of 5 ×10 5 PIB/ Larvae in temperatures 20, 26 and 30 °C were estimated 7.15, 6.73 and 6.58 day respectively. The comparison of the mean LT50values with Duncan,s multiple range test show that viral dosage in 30 °C is more active than 20 °C and its activity in 26 °C isn’t significantly different from two other temperatures. Evaluation of LD50 and LT50 values of viral dosage and its comparison to incubation period show that the effect of temperature in the mortality rate and mortality speed is after the incubation period. Therefore temperatures in range of 26-30 °C could be recommended in reaching the high mortality percent and increasing the viral speed mortality.
کلیدواژهها [English]
بررسی تاثیر دمای محیط در قدرت بیماریزایی ویروس چند وجهی هستهای کرم غوزه پنبه Helicoverpa armigera multiple nucleopolyhedrovirus در آزمایشگاه
فرزانه مشتاقی ملکی1، جلال جلالی سندی1،* و محمدرضا رضاپناه2
1 رشت، دانشگاه گیلان، دانشکده کشاورزی، گروه گیاه پزشکی
2 تهران، موسسه گیاه پزشکی کشور، بخش کنترل بیولوژیک
تاریخ دریافت: 12/10/88 تاریخ پذیرش: 8/3/90
پایین بودن سرعت تاثیر ویروس در مزرعه یکی از عوامل محدودکننده کاربرد باکولوویروسها میباشد. دمای حاکم بر شرایط میکروکلیمایی موجود در منطقه از جمله عواملی است که به عنوان یک عامل جانبی در کنار سایر عوامل موثر در کارایی و سرعت تاثیر ویروس اثرگذار میباشد. در این بررسی تاثیر دمای 30- 20 درجه سانتیگراد بر فعالیت بیولوژیکی(LD50 و LT50) ویروس چند وجهی هستهای کرم غوزه پنبه (Helicoverpa armigera multiple nucleopolyhedrovirus) در لاروهای اوایل سن 3 کرم غوزه پنبه Helicoverpa armigera Hub.در شرایط نوری D8 : L16 و رطوبت نسبی 60- 50% در قالب طرح اسپلیت پلات فاکتوریل به صورت دز و زمان لازم برای مرگ و میر با اهمیت برابر در داخل عامل دما مورد ارزیابی قرار گرفت. مقادیر LD50 مربوط به ویروس در دماهای 20، 26 و 30 درجه سانتیگراد به ترتیب 83/3580، 82/2614 و 62/1751 پلیهدر در هر لارو برآورد شد. مقایسه میانگین مقادیر LD50 با آزمون دانکن در هر سه دما نشان میدهد که با افزایش دما میزان مرگ و میر حاصل از ویروس به طور معنیدار افزایش مییابد. تاثیر دما در میزان مرگ ومیر به ویژه در دزهای پایین معنیدار میباشد. مقادیر LT50 مربوط به دز 105 × 5 پلیهدر در هر لارو در دماهای 20، 26 و 30 درجه سانتیگراد به ترتیب 15/7، 73/6 و 58/6 روز برآورد شد. مقایسه میانگین مقادیر LT50 با آزمون دانکن نشان میدهد که ویروس در دمای 30 درجه سانتیگراد سریعتر از 20 درجه سانتیگراد عمل کرده و در دمای 26 درجه سانتیگراد اختلاف معنیداری با دو دمای دیگر ندارد. بررسی مقادیر LD50 و LT50 مربوط به ویروس و مقایسه آن با دوره نهفته آلودگی نشان میدهد که تاثیر دما در سرعت و میزان مرگ ومیر بعد از دوره نهفته آلودگی میباشد. لذا دماهای بالای 30- 26 درجه سانتیگراد جهت حصول درصد مرگ ومیر بیشتر و افزایش سرعت مرگ ومیر ناشی از ویروس توصیه میشود.
واژه های کلیدی: ویروس چند وجهی هستهای کرم غوزه پنبه، دمای محیط، دوره نهفته آلودگی، کرم غوزه پنبه، Helicoverpa armigera ، LD50 و LT50.
* نویسنده مسئول، تلفن: 6690817-0131، پست الکترونیکی: jjalali@guilan.ac.ir
مقدمه
در طول سه دهه اخیر باکولوویروسها به عنوان یکی از ابزارهای بالقوه مفید برای کنترل جمعیت حشرات آفت در برنامههای مدیریت تلفیقی آفات به کار برده میشوند (11، 26 و40). پیوری و همکاران . در سال 1996، 43 فراورده فرمولاسیونهای ویروسی ثبت شده در جهان را گزارش دادند، که اغلب به صورت سوسپانسیونهای مایع تنظیم شده بر اساس معادل لاروی(LE) میباشند(7). گسترش انواع فرمولاسیونهای ویروسی بستگی به قدرت سازگاری آنها با شرایط محیطی حاکم بر مزرعه و محیط کاربرد دارد (16). اخیرا تعدادی از باکولوویروسها برای حفاظت محصولات زراعی، سبزیجات، گیاهان جنگلی و مراتع به کار برده میشوند(23، 28، 29 و 42). باکولوویروسها در طبیعت تحت تاثیر عوامل محیطی و کلیمایی زیادی قرار میگیرند، تشعشعات خورشیدی(10، 16، 22، 30، 32، و34)، دما (1، 10 و 22)، مقدار ازن در اتمسفر بالایی(44)، رطوبت نسبی(1)، pH محیط و شبنم موجود روی گیاه (22 و45) و گونه میزبان و گیاه میزبان (18، 20، 31 و33) از جمله عوامل محیطی مطرح در کارایی باکولوویروسها میباشند. دمای حاکم بر شرایط میکروکلیمایی موجود در منطقه از جمله عواملی است که به عنوان یک عامل جانبی در کنار سایر عوامل موثر در کارایی ویروس اثرگذار میباشد. تاثیر آن در بیماریزایی و سرعت پخش ویروس وابسته به فصل و محلی بوده و به ویژه در مناطق گرم در کنار سایر عوامل نقش اساسی در ایجاد اپیدمی ویروس در داخل جمعیت میزبان دارد (21،27). دما در میزان تکثیر ویروس و ماکزیمم مقدار ویروس تولید شده در حشره موثر میباشد (5،19 و36). گزارشهایی مبنی بر تاثیر دما در سرعت و میزان مرگ و میر ویروس در آفت وجود دارد (4، 5، 6، 9، 14، و 25)، که نشان میدهند افزایش دما تا یک محدوده مشخص باعث افزایش سرعت و میزان مرگ ومیر لاروی در نتیجه آلودگی به ویروس میشود. با توجه به اینکه یکی از دلایل عمده محدودیت استفاده از باکولوویروسها در برنامههای مدیریتی، طولانی بودن سرعت تاثیر ویروس و در نتیجه دوام لارو آلوده در محیط میباشد (7 و37) نقش دمای موجود در منطقه و تاثیر آن بر سرعت مرگ و میر حاصل از ویروس حایز اهمیت میباشد.
هدف از اجرای این تحقیق بررسی تاثیر دمای انکوباسیون 30-20 درجه سانتیگراد (بهینه محدوده دمایی رشد و نمو حشره) بر فعالیت بیولوژیکی (LD50 و LT50) ویروس چند وجهی هستهای کرم غوزه پنبه (HaMNPV)(Helicoverpa armigera multiple nucleopolyhedrovirus) در لاروهای کرم غوزه پنبه جمع آوری شده از نواحی استان گیلان میباشد.
مواد و روشها
1- میزبان: لاروهای سنین مختلف کرم غوزه پنبه Helicoverpa armigera Hubner از مزارع مختلف توتون احمد گوراب در استان گیلان جمعآوری و به صورت انفرادی در اتاق پرورش استریل تحت شرایط محیطی دمای 1 ± 26 درجه سانتیگراد، رطوبت نسبی 60-50 % و دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی روی غذای مصنوعی بر اساس لوبیا چشم بلبلی و جوانه گندم برای 4 نسل متوالی پرورش یافتند. حشرات بالغ با آب عسل 10% تغذیه و کاغذهای حولهای برای بستر تخمریزی پروانهها بکار رفت ( 2).
2- ویروس: نمونه اولیه ویروس چند وجهی هستهای کرم غوزه پنبه با نام helicovirid-liquid (فراورده میکروبی تولید شده در سال 1376 و نگهداری شده در دمای 10- درجه سانتیگراد و تاریکی) از بخش تحقیقات کنترل بیولوژیک موسسه تحقیقات گیاه پزشکی تهیه شد (17). غلظت کشندهای از ویروس (LC95~3 × 108 PIB/ml) تهیه (39) و برای آلودهسازی انفرادی لاروهای اوایل سن 3 به دلیل خاصیت کانی بالیستیک بین لاروها (7) جهت تولید ماکزیمم مقدار ویروس با کارایی بیشتر در لارو آلوده در مراحل نهایی مرگ و میر به کار رفت. لاروهای آلوده به ویروس تازه تلف شده (16) از روز پنجم آلودگی به بعد جمعآوری (43) و در دمای 4- درجه سانتیگراد نگهداری شدند. با 3 بار پاساژدهی ویروس در لاروهای اوایل سن 3 (8، 12 و 41)، له کردن لاروها در محلول بافر Tris-HCl 50mM (pH7.03) با هموژنایزر شیشهای، عبور سوسپانسیون حاوی ذرات ویروس از پارچه دو لایه تنظیف و خالصسازی آنها از طریق میانگریز سازی (24)، سوسپانسیون ویروسیHelicoverpa armigera multiple nucleopolyhedrovirus (HaMNPV) تهیه و پس از کنترل کمی (شمارش تعداد پلیهدر در واحد حجم نمونه) با استفاده از لام نئوبار و میکروسکوپ اختلاف فاز (32) برای ادامه بررسی بهکار رفت.
3- زیستسنجی: لاروهای یکسان و یکنواخت اوایل سن 3 کرم غوزه پنبه همزمان تفریخ شده از تخم مربوط به یک دوره تخمریزی در تاریکی (38) با میانگین وزن لاروی 49/0 ± 75/5 میلیگرم انتخاب و جهت خنثی شدن محتویات رودهای و ایجاد حالت یکنواختی و در نتیجه پاسخ مناسب به ویروس به مدت 6 ساعت گرسنه نگهداشته شدند (3). غذای تازه درست شده و بدون فرمالین (13،39) در اندازهای که برای 24 ساعت غذای لاروها را تامین کند (حدودا" در ابعاد 1×2×2 میلیمتر مکعب) بریده و روی آب آگار نیمه جامد جهت جلوگیری از خشک شدن غذا منتقل شد. غلظت های (شاهد، 104Í5/2، 105 ×5/2 ، 106Í5/2، 107Í5/2 ، 108Í5/2) از سوسپانسیون ویروسی در محلول بافر Tris-HCl 50mM(pH7.03) تهیه و مقدار 2 میکرولیتر از هر سری غلظت بلافاصله بعد از تهیه روی سطح غذا ریخته شده و برای مدتی (حدود 5-3 دقیقه) در فضای آزمایشگاه قرار گرفت (35). تیمار شاهد نیز شامل محلول Tris-HCl 50mM (pH=7.03) فاقد ویروس بود. تعداد 30 لارو برای هر 6 تیمار انتخاب شد، به این ترتیب تعداد کل لاروهای مورد تیمار واقع شده 180 لارو اوایل سن 3 یکسان و یکنواخت از لحاظ وضعیت فیزیولوژیکی و همزمان تفریخ شده بود. این زیست سنجی در سه تکرار انجام شد.
لازم به ذکر است که آلودگی سطحی غذا به صورت شروع از تیمار شاهد و سپس به سمت تیمارهای با دزهای بالاتر ذرات ویروسی جهت کاهش خطای آزمایشی انجام شد. لاروهای گرسنه نگهداشته شده به صورت انفرادی با قلم موی استریل روی غذای آلوده با مقدار مشخص از ذرات ویروس (تیمارها) به داخل قوطیهای پلاستیکی شفاف فیلم عکاسی به ارتفاع 46 میلیمتر منتقل و در دماهای 1 ± 20، 1 ± 26 و1 ± 30 درجه سانتیگراد با رطوبت نسبی60-50% و دوره نوری 8 ساعت تاریکی و16 ساعت روشنایی در هر سه دما نگهداری شدند. بعد از 24 ساعت لاروهایی که کل غذای حاوی ذرات ویروس را تغذیه کرده بودند به غذای سالم بدون فرمالین و عاری از آلودگی ویروسی انتقال یافتند. لاروهای مرده در نتیجه آسیب هنگام جابجایی و ... از شمارش حذف شد. مرگ و میر لاروی ناشی از آلودگی از روز دوم آلودگی به بعد بطور روزانه و تا روز دهم بررسی و لاروهای مشکوک به سایر عوامل بیماریزا از شمارش حذف شد. مجموع مرگ و میر در روز دهم به عنوان شاخص تلفات برای تعیین مقادیر LD50 و تلفات روزهای 10-2 در هر روز نیز برای تعیین مقادیر LT50 بهکار گرفته شد.
این زیستسنجی در سه تکرار انجام و دادههای حاصل از زیستسنجی به روش LD50 و LT50 با نرمافزار آماری پروبیت تجزیه و تحلیل شد. تبدیل داده درصدی تلفات حاصل از ویروس در لاروها با Arcsin انجام و میزان تلفات حاصل از ویروس و زمان لازم برای مرگ و میر به صورت دو عامل فرعی در داخل عامل دما (طرح اسپیلت پلات فاکتوریل) با نرمافزار آماری MSTATC تجزیه و تحلیل شد. دادههای مربوط به این تجزیه واریانس تلفات مربوط به دماهای انکوباسیون 1 ± 20 ، 1 ± 26 و 1 ± 30 درجه سانتیگراد، دزهای صفر، 102 × 5، 103 × 5، 104 × 5 و 105 × 5 پلیهدر در هر لارو و روزهای دوم، چهارم، ششم، هشتم و دهم بعد از آلودگی میباشند.
نتایج
کنترل کمی و شمارش تعداد پلیهدر در واحد حجم نمونه نشان داد که در هر میلیلیتر از ویروس استخراج شده تعداد 1010 × 5/2 پلیهدر وجود دارد.
نتایج محاسبات نرمافزار پروبیت در هر سه دمای انکوباسیون به صورت معادله خط پروبیت، برآورد LD50، محدوده اطمینان 95% مقادیر LD50 و معیار آزمون مربع لاتین در جدول 1 آمده است. شکل خط پروبیت و نقاط مشاهده شده در هر زیستسنجی نیز در نمودارهای 1، 2 و 3 آمده است.
نمودار1- زیستسنجی با لاروهای اوایل سن 3 کرم غوزه پنبه و HaMNPV در دمای انکوباسیون 1 ± 20 درجه سانتیگراد.
نمودار2- زیستسنجی با لاروهای اوایل سن 3 کرم غوزه پنبه و HaMNPV در دمای انکوباسیون 1 ± 26 درجه سانتیگراد.
نمودار3- زیستسنجی با لاروهای اوایل سن 3 کرم غوزه پنبه و HaMNPVدر دمای انکوباسیون 1 ± 30 درجه سانتیگراد.
جدول 1- نتیجه آزمایش زیست سنجی 10 روزه با لاروهای اوایل سن 3 کرم غوزه پنبه و HaMNPV در سه دمای انکوباسیون.
2א |
معادله خط پروبیت |
محدوده 95% اطمینان LD50 |
LD50 (PIB/Larva) |
دمای انکوباسیون (1 ± C º) |
61/2 |
69/2 + x 6487/0 = Y |
43/6769 – 97/1895 |
C 83/3580 |
20 |
26/1 |
24/2 + x 8066/0 = Y |
39/4176 – 55/1608 |
B 82/2614 |
26 |
42/0 |
12/3 + x 5785/0 = Y |
91/3535- 09/838 |
A 62/1751 |
30 |
میانگین مقادیر LD50 با حروف مشترک بر اساس آزمون چند دامنهای دانکن فاقد اختلاف معنیدار میباشند.
مقادیر LT50 مربوط به دماهای مذبور در دزهای بالاتر از 90% مرگ و میر با نرمافزار آماری پروبیت محاسبه شده و به صورت برآورد LT50، محدوده اطمینان 95% مقادیر LT50 و شیب خط پروبیت در جدول 2 آمده است.
تجزیه واریانس دادههای حاصل نشان میدهد که بین سطوح عوامل دمای انکوباسیون، دز ویروس، زمان لازم برای مرگ و میر، دما × دز ویروس، دما × زمان لازم برای مرگ و میر، زمان × دز ویروس و دمای انکوباسیون × دز ویروس × زمان لازم برای مرگ و میر در سطح احتمال1% اختلاف معنیداری وجود دارد (جدول 3).
شیب خط پروبیت |
محدوده 95% اطمینان LT50 |
LT50 (day) |
% مرگ و میر |
دمای انکوباسیون (1 ± C º) |
دز ویروس PIB/Larva |
64/8 |
59/7 – 74/6 |
B15/7 |
14/91 |
20 |
105 × 5 |
72/8 |
97/6 – 49/6 |
AB73/6 |
59/98 |
26 |
|
82/6 |
90/6- 26/6 |
A58/6 |
72/92 |
30 |
|
جدول 2- مقادیر LT50 مربوط به زیستسنجی لاروهای اوایل سن 3 کرم غوزه پنبه و HaMNPV در سه دمای انکوباسیون.
*میانگین مقادیر LT50 با حروف مشترک بر اساس آزمون چند دامنهای دانکن فاقد اختلاف معنیدار میباشند.
جدول 3- تجزیه واریانس میانگین تلفات حاصل از تاثیر دمای انکوباسیون در روند فعالیت HaMNPV در لاروهای اوایل سن 3 کرم غوزه پنبه.
منابع تغییر |
درجه آزادی |
میانگین مربعات |
F |
دما |
2 |
141/30 |
**87/10 |
خطای داخل دما |
6 |
773/2 |
|
دز ویروس |
5 |
107/2421 |
**78/95 |
دز ویروس × دما |
10 |
55/86 |
**65/8 |
زمان مرگ و میر |
4 |
64/4875 |
**87/192 |
زمان مرگ و میر × دما |
8 |
35/185 |
**33/7 |
زمان مرگ و میر × دز ویروس |
20 |
13/579 |
**91/22 |
دما × دز ویروس × زمان مرگ و میر |
40 |
66/53 |
**12/2 |
خطای داخل فاکتورها |
174 |
28/25 |
|
کل |
269 |
|
|
:** معنیدار در سطح احتمال 1% |
|
|
94/52C.V.= |
تاثیر دمای انکوباسیون در میزان مرگ و میر: مقایسه میانگین میزان تلفات در دماهای انکوباسیون 1 ± 20 ، 1 ± 26 و 1 ± 30 درجه سانتیگراد با آزمون دانکن در سطح احتمال 5% (حداقل اختلاف معنیدار 61/0) نشان میدهد که دمای 30 درجه سانتیگراد با میانگین تلفات 08/10% در بیشترین گروه و دمای انکوباسیون 20 درجه سانتیگراد با میانگین تلفات 92/8% در کمترین گروه قرار دارد. بین میانگین تلفات دمای انکوباسیون 26-20 و 30-26 درجه سانتیگراد اختلاف معنیداری وجود ندارد. به عبارتی با افزایش دمای انکوباسیون در فاصله 30-20 درجه سانتیگراد، مرگ و میر حاصل از ویروس افزایش مییابد.
تاثیر زمان و دز در میزان مرگ و میر: مقایسه میانگین میزان تلفات با آزمون دانکن در سطح احتمال 5% (حداقل اختلاف معنیدار 91/1) نشان میدهد که میزان مرگ و میر در روز دوم و چهارم بعد از آلودگی در یک گروه با کمترین مقدار و در روز دهم بعد از آلودگی در گروه جداگانه با بیشترین مقدار قرار دارد. بین روز دهم و هشتم بعد از آلودگی اختلاف معنیداری وجود ندارد. تمامی مقادیر میانگین میزان تلفات نیز با افزایش دز مصرفی، افزایش مییابد.
تاثیر دز × زمان در میزان مرگ و میر: مقایسه میانگین میزان تلفات با آزمون دانکن در سطح احتمال 5% (حداقل اختلاف معنیدار 31/3) نشان میدهد که میزان مرگ و میر در همه روزهای مربوط به شاهد، روزهای دوم و چهارم بعد از آلودگی مربوط به کلیه دزها و روز ششم بعد از آلودگی مربوط به دزهای 103 ×5 و 102 × 5 پلیهدر در هر لارو در یک گروه با کمترین مقدار و روز دهم بعد از آلودگی در دزهای 105 × 5 و 104 × 5 پلیهدر در هر لارو در گروه جداگانه با بیشترین مقدار قرار دارد. بین میزان مرگ و میر در روزهای هشتم و دهم بعد از آلودگی در دز 105 × 5 پلیهدر در هر لارو اختلاف معنیداری وجود ندارد. به عبارتی تا روز چهارم بعد از آلودگی تاثیر ویروس در کلیه دزها نهفته بوده و از آن به بعد با افزایش دز مصرفی سرعت مرگ و میر حاصل از ویروس افزایش مییابد.
تاثیر دما × دز در میزان مرگ و میر: مقایسه میانگین تلفات با آزمون دانکن در سطح احتمال 5% ( حداقل اختلاف معنیدار 62/3) نشان میدهد که دزهای شاهد در هر سه دمای انکوباسیون در یک گروه با کمترین مقدار و دز 105 × 5 پلیهدر در هر لارو در هر سه دما در گروه دیگر با بیشترین مقدار قرار دارد. این بررسی نشان میدهد که تاثیر دمای 30-20 درجه سانتیگراد در میزان مرگ و میر در بالاترین دز (105 ×5 پلیهدر در هر لارو) ناچیز و غیر معنیدار میباشد. به عبارتی در لاروهای آلوده به ویروس، تاثیر دمای انکوباسیون 30-20 درجه سانتیگراد در دزهای پایین حائز اهمیت بوده و در دزهای بالا نقش مهمی در میزان مرگ و میر حاصل از ویروس ندارند.
تجزیه واریانس مقادیر LD50 در هر سه دمای انکوباسیون نشان میدهد که بین میانگین درصد تلفات (با درجه آزادی خطای 6 و میانگین مربعات 53/27148) در سطح احتمال 01/0 اختلاف معنیداری وجود دارد. مقایسه میانگین مقادیر LD50 با آزمون دانکن نشان میدهد که بین این مقادیر در هر سه دمای انکوباسیون اختلاف معنیداری وجود دارد. میانگین مقدار LD50 در دمای 20 درجه سانتیگراد (با بیشترین مقدار) کمترین گروه و در دمای 30 درجه سانتیگراد (با کمترین مقدار) بیشترین گروه را به خود اختصاص داده است(جدول 1).
تاثیر دما × زمان درمیزان مرگ و میر: مقایسه میانگین میزان تلفات با آزمون دانکن در سطح احتمال 5% (حداقل اختلاف معنیدار 31/3) نشان میدهد که میزان مرگ و میر در هر سه دمای انکوباسیون تا روز چهارم بعد از آلودگی در یک گروه با کمترین مقدار و در دمای 30 درجه سانتیگراد در روز دهم بعد از آلودگی در گروه جداگانه با بیشترین مقدار قرار دارد.
تجزیه واریانس مقادیر LT50 مربوط به دز 105 × 5 پلیهدر در هر لارو در هر سه دمای انکوباسیون ( با درجه آزادی خطای 6 و میانگین مربعات 43/0) نشان میدهد که بین این مقادیر در سطح احتمال 01/0 اختلاف معنیداری وجود دارد. مقایسه میانگین مقادیر LT50 با آزمون دانکن در سطح احتمال 5% (حداقل اختلاف معنیدار 59/0) نشان میدهد که دمای انکوباسیون 30 درجه سانتیگراد در بالاترین گروه و دمای انکوباسیون 20 درجه سانتیگراد در پایینترین گروه قرار گرفته و دمای 26 درجه سانتیگراد اختلاف معنیداری با دو دمای دیگر ندارد (جدول 2). در مجموع میتوان گفت که با افزایش دما (در طول 10 روز) در محدوده 30-20 درجه سانتیگراد سرعت مرگ و میر حاصل از ویروس نیز افزایش مییابد.
نمودار4-طول دوره رشدی سنین مختلف لاروی و پیششفیرگی کرم غوزه پنبه در 5 دمای مختلف (L1-L6 :سنین لاروی 1 الی 6، PP :پیششفیره).
تاثیر دما × دز × زمان در میزان مرگ و میر: مقایسه میانگین دادهها با آزمون دانکن در سطح احتمال 5% (حداقل اختلاف معنیدار 10/8) نشان میدهد که میزان مرگ و میر تا روز چهارم بعد از آلودگی در کلیه دزها در هر سه دما (به استثناء روز چهارم بعد از آلودگی در دز 105 × 5 پلیهدر در هر لارو در دمای 30 درجه سانتیگراد) و تا روز ششم بعد از آلودگی در دزهای 102 × 5 و 103 × 5 پلیهدر در هر لارو در هر سه دما در یک گروه با کمترین مقدار و در روز دهم بعد از آلودگی در دز 105 × 5 پلیهدر در هر لارو در دمای 30 درجه سانتیگراد در گروه جداگانه با بیشترین مقدار قرار دارد.
در نمودار 4 طول دوره رشد و نمو لاروی سنین مختلف کرم غوزه پنبه در دماهای 30-17 درجه سانتیگراد آمده است. مقایسه میانگین طول دوره رشد و نمو لاروهای سالم سنین مختلف در دماهای مختلف (دادههای منتشر نشده) نشان میدهد که با افزایش دما از 17 تا 28 درجه سانتیگراد، طول دوره رشد و نمو لاروی کاهش مییابد ولی با افزایش دما به 30 درجه سانتیگراد افزایش معنیداری نسبت به دماهای 20، 26 و 28 درجه سانتیگراد در طول دوره رشد و نمو لاروی دیده میشود به طوری که در این دما طول دوره رشد و نمو بعد از 17 درجه سانتیگراد در بیشترین مقدار میباشد، در نتیجه دما بهینه برای رشد سریع فیزیولوژیکی لاروهای کرم غوزه پنبه دمای 28-20 درجه سانتیگراد میباشد و در دماهای بالاتر و پایینتر از این محدوده کاهش سرعت رشد و نمو لاروی دیده میشود.
بحث
این بررسی تاثیر دمای انکوباسیون 30-20 درجه سانتیگراد را در میزان و نیز سرعت مرگ و میر لاروهای کرم غوزه پنبه نشان میدهد. افزایش در میزان و سرعت مرگ و میر در دمای انکوباسیون 30-20 درجه سانتیگراد میتواند به تاثیر دما در سرعت تکثیر ویروس در داخل بدن لارو نسبت داده شود. ویژگیهای مربوط به DNA ویروس و اجزای پروتئینی ساختمانی و غیر ساختمانی در قدرت بیماریزایی ویروس و روند فعالیت آن اثرگذار میباشند (11، 44). تعدادی از محققین نشان دادند که نژادهای جهش یافته BmNPV حساس به دما در دماهای غیر مجاز 33 درجه سانتیگراد (بالای دمای بهینه) هیچ پلیهدری در لاروهای آلوده ایجاد نکردند (36). با بررسی تکثیر ویروس در محیط کشت BmN4 در 33 درجه سانتیگراد نشان داده شد که سنتز طبیعی DNA ویروس رخ داده ولی تولید ویروسهای جوانه زده و پلیهدرها با شکست مواجه میشود که نشان از عدم بیان ژن در مراحل انتهایی سنتز میباشد. با انتقال لاروها به 25 درجه سانتیگراد (دمای بهینه) اغلب لاروها به بالغین سالم تبدیل شدند که حاکی از تاثیر مخرب دمای 33 درجه سانتیگراد در مکانهای بیان ژن در ویروس میباشد. در بررسی ده روزه روی بازدارندگی تجمع پلیپپتیدهای ویروس Densonucleosis virus در سلولهای اپیتلیوم لوله گوارش لاروهای سن 4 حشره Bombyx mori در دماهای غیر مجاز عدم تکثیر ویروس در دمای 35 درجه سانتیگراد در لارو گزارش شد ولی با انتقال دوباره لارو به 25 درجه سانتیگراد تکثیر مجدد ویروس شروع شده و پلیپپتیدهای ویروسی در سلولهای لوله گوارش و فضولات لاروی قابل رویت بودند، در نتیجه مشخص شد که محدوده دمایی غیر مجاز در کوتاه مدت بر سطح نسخهبرداری و ترجمه ژنی ویروس تاثیر سویی نداشته و تنها ویروس را به حالت نهفته نگه داشته و از تکثیر آن ممانعت میکند (19). لذا میتوان نتیجه گرفت که تاثیرات مخرب دماهای بالای بهینه بر تکثیر ویروس بر اساس نوع ویروس و ویژگیهای بیولوژیکی آن متفاوت است. در این بررسی آلودگی و از بین رفتن لاروها در نتیجه HaMNPV در 30 درجه سانتیگراد حاکی از تکثیر ویروس در این دما میباشد.
ویژگیهای فیزیولوژیکی و بیولوژیکی میزبان نیز از جمله عواملی هستند که در روابط بین دما و ویروس اثرگذار میباشند، بررسی رشد فیزیولوژیکی لاروها در 30-17 درجه سانتیگراد نشان میدهد که بر خلاف افزایش سرعت و میزان مرگ و میر ویروسی رشد لاروها در دمای 30 درجه سانتیگراد کاهش مییابد. با توجه به اینکه دمای بهینه برای رشد لاروها 28-20 درجه سانتیگراد میباشد کاهش در رشد فیزیولوژیکی لاروها در دماهای بالا خود میتواند دلیلی بر مستعد بودن لاروها به آلودگیهای ویروسی باشد. افزایش میزان آلودگی NPV در لاروهای Trichoplusia ni در محیط در دماهای بیشتر از 28 درجه سانتیگراد نیز با نتایج این بررسی مطابقت دارد (1). این در حالی است که در لاروهای کرم سیب آلوده به ویروس CpGV میزان آلودگی ویروس در محدوده دمایی رشد سریع لارو ( 32-26 درجه سانتیگراد) ابتدا در بیشترین مقدار و حدود 95% و سپس به 81-50% کاهش یافته و سرعت مرگ و میر حاصل از ویروس نیز (LT50) از 32 درجه سانتیگراد به بعد کاهش مییابد (9). لذا تاثیر بازدارندگی دما در تکثیر ویروس در داخل بدن لارو در دماهای بالا و دخیل بودن عوامل فیزیولوژیکی مرتبط با لارو در روند آلودگی به ویروس موثر می باشد. مطالعات نشان داده است که علیرغم تاثیر سوء اشعه UV در کارایی ویروس SpexNPV در روزهای آفتابی استفاده از فرمولاسیون های ویروسی در ساعات سرد شبانه بدلیل تاثیر سرمای محیط در کاهش فعالیت فیزیولوژیکی لاروهای Spodoptera exempta از جمله کاهش میزان تغذیه و در نتیجه کاهش میزان کسب ویروس جهت ایجاد مرگ و میر کشنده در زمان معین محدود مناسب نبوده و تعامل تاثیر اشعه ماوراء بنفش و دمای محیط حایز اهمیت می باشد، نتیجه این تعامل بعد از استقرار ویروس در داخل بدن میزبان و دوام آن جهت کنترل به صورت مرگ و میر طبیعی و ایجاد اپیدمی در جمعیت میزبان به ویژه در حالات طغیانی آفت جلوهگر میباشد (10). در مطالعه حاضر سرعت مرگ و میر حاصل از ویروس با افزایش دما در محدوده 30-20 درجه سانتیگراد افزایش یافت بهطوری که در 30 درجه سانتیگراد لاروهای آلوده به ویروس سریعتر از سایر لاروهای آلوده موجود در دماهای 20 و 26 درجه سانتیگراد تلف شدند. نتایج حاصل از بررسی بیماریزایی BsNPV در لاروهای Buzura suppressaria نشان داده است که سرعت تاثیر ویروس با افزایش دما افزایش یافته و بیشترین مقدار را در 30 درجه سانتیگراد دارد بدست آمده است (6). کاهش در میزان رشد و نمو لاروی در 30 درجه سانتیگراد میتواند دلیلی بر تضعیف لارو در این دما باشد که خود باعث مستعد شدن لارو به آلودگی ویروسی و در نتیجه کاهش مقادیر LT50 و افزایش سرعت مرگ و میر حاصل از ویروس در لاروها میشود.
برابر بودن میزان مرگ و میر در روزهای دوم و چهارم بعد از آلودگی در تمام دزهای مربوط به هر سه دمای انکوباسیون نشان میدهد که تاثیر دما در دوره نهفتگی(دوره انکوباسیون ویروس) ناچیز بوده و بررسی مقادیر LT50 مربوط به ویروس در یک دز ثابت نشان میدهد که تاثیر دما در میزان و سرعت مرگ ومیر بعد از دوره نهفته آلودگی شروع شده بهطوری که بعد از دوره نهفته آلودگی افزایش دمای انکوباسیون باعث افزایش سرعت مرگ و میر حاصل از ویروس میشود.
در مجموع با توجه به اینکه دما یکی از عوامل مهم محدود کننده کاربرد باکولوویروسها می باشد، بر اساس نتایج حاصل از این بررسی کاربرد HaMNPV در دماهای بالای 30-26 درجه سانتیگراد جهت حصول درصد مرگ و میر بیشتر و افزایش سرعت مرگ و میر ناشی از ویروس توصیه میشود.